افکار عمومی ایران برای کن اهمیتی ندارد/حواشی و جوایز می‌روند و فیلم می‌ماند

تابناک شنبه 10 خرداد 1404 - 16:59
زمانی که پناهی در دوره ممنوع الکاری، فیلم می‌ساخت و به جشنواره‌ها می‌فرستاد، آقای پیری فرمو که مدیر هنری کن بوده و هست، اعلام کرد پناهی همیشه در جشنواره ما جا دارد و بعد از آن یک صندلی را به نام او، خالی می‌گذاشتند. این نشان می‌دهد ورای این که پناهی چه فیلمی بسازد، برای جشنواره کن موضوعیت دارد. مسئله‌ای که در طول تاریخ سینما بی‌سابقه بوده و برای هیچ یک از سینماگران بزرگ جهان اتفاق نیفتاده است.

افکار عمومی ایران برای کن اهمیتی ندارد/حواشی و جوایز می‌روند و فیلم می‌ماند

به گزارش سرویس فرهنگی تابناک، درحالی که جشنواره کن با اهدای جایزه اصلی خود به جعفر پناهی، نفسی تازه‌ای را در جریان روایت‌سازی علیه ایران در رسانه‌های غربی دمیده است، افکار عمومی مستقل جهان و ایران، بیش از پیش با سوالات و ابهاماتی درباره چرایی کنش سیاسی یک فستیوال سینمایی، چگونگی جمع‌پذیری ادعاها علیه تمامیت‌خواهی حکومت با آزادی صاحبان فیلم‌های زیرزمینی و رسمی در کن، دست‌وپنجه نرم می‌کند.

اما رفتار جشنواره کن را در قبال فیلمسازان ایرانی که این روزها قریب به اتفاق منتقدان از طیف‌های مختلف سیاسی آن را رفتاری سیاسی قلمداد می‌کنند، چگونه باید تحلیل کرد؟ امیررضا مافی، نویسنده و استاد فلسفه و رسانه در دانشگاه، در این باره می‌گوید: «به طور کلاسیک و اصطلاحا با نگاه کارل اشمیتی، امر سیاسی، امری درباره تمایز دوست و دشمن است. بعدها متفکران دیگری، تعابیر مبسوط‌تری هم از «امر سیاسی» ارائه دادند اما اغلب در ادبیات روزمره «امر سیاسی» با «امر سیاست‌زده» خلط و جابه‌جا می‌شود».

مافی توضیح می‌دهد که امر سیاسی، امر محترم و هستی‌شناختی است که بین خودی و دشمن و در سطح اخلاقی بین خیر و شر، مرزبندی می‌کند و بدین ترتیب امر سیاسی، همواره جاری وجود دارد. درحالی که امر سیاست‌زده، امری عامیانه و سطح پایین است و وقتی به وجود می‌آید که یک حوزه خاص، تحت تاثیر نیروهای سیاسی و در رقابت‌های سیاسی، دست‌مایه تفسیر قرار گیرد.

مافی تاکید می‌کند که از این جهت دو اشکال به کنش جشنواره کن وارد است؛ اول این که به اقدام خصمانه علیه ایران برآمده و دوم این که ارزش‌های فیلمیک چنان که انتظار می‌رود محور قضاوت آن نبوده است.

بر این اساس، کنش جشنواره کن به دنبال رفتار خصمانه فرانسه با ایران، کنشی سیاسی و مبتنی بر امر سیاسی است چرا که بر پایه تعریف او از دوست و دشمن قرار دارد. در این میان اما فیلمساز ایرانی که بر مبنای جهان‌بینی خود، برساختی از امر سیاسی را در ملغمه‌ای از امور سیاست‌زده در غالب فیلم عرضه کرده، دستاویزی برای پیشبرد اهداف دولت متخاصم قرار گرفته چرا که مسئله اساسی فیلم او یعنی موضوعاتی نظیر انتقام‌جویی از یک بازجو، اساسا در حوزه مسائل اصلی و اولویتمند ایران که عموم مردم با آن‌ها دست‌وپنجه نرم می‌کنند، قرار ندارد.

صندلی همیشه خالی یعنی عبور از ارزش‌های سینمایی

سعید مستغاثی، منتقد سرشناس دیگر می‌گوید «فیلم سیاسی، نوعی از فیلمسازی است و بسیاری از فیلمسازان برجسته تاریخ سینما مثل کاستاگاوراس و آنجلوپولوس فیلم‌های سیاسی ساخته‌اند» اما او دسته‌ای از فیلم‌ها را فیلم‌های ایدئولوژیک می‌خواند که «مثل سلاح در جبهه‌های نظامی، کارکرد اقتصادی برای جبهه‌های سیاسی دارد و آن سینمایی که در جهت این اهداف باشد، فارغ از دارا بودن یا نبودن ارزش‌های سینمایی جایزه خواهد گرفت».

او درباره برخورد جشنواره کن با صاحبان این دست آثار اشاره می‌کند: «زمانی که پناهی در دوره ممنوع الکاری، فیلم می‌ساخت و به جشنواره‌ها می‌فرستاد، آقای پیری فرمو که مدیر هنری کن بوده و هست، اعلام کرد پناهی همیشه در جشنواره ما جا دارد و بعد از آن یک صندلی را به نام او، خالی می‌گذاشتند. این نشان می‌دهد ورای این که پناهی چه فیلمی بسازد، برای جشنواره کن موضوعیت دارد. مسئله‌ای که در طول تاریخ سینما بی‌سابقه بوده و برای هیچ یک از سینماگران بزرگ جهان اتفاق نیفتاده است».

افکار عمومی ایران برای کن اهمیتی ندارد

در ادامه این سیاست خصمانه، ژان-نوئل بارو، وزیر امور خارجه فرانسه دیروز در پستی در شبکه ایکس نوشت: «در حرکتی به‌مثابه مقاومت در برابر سرکوب رژیم ایران، جعفر پناهی نخل طلایی را از آن خود کرد؛ افتخاری که بار دیگر امید را در دل همه آزادی‌خواهان جهان زنده کرد».

آیا برگزارکنندگان فستیوال کن نمی‌دانند که اقدام سیاسی آنان، چه تاثیری دست‌کم بر افکار عمومی ایران دارد یا اهداف سیاسی چنان پررنگ است که حاضرند حتی بر منافع مردم ایران نیز چشم بپوشند؟ درحالی که نخل طلای کن به نام آزادی به جعفر پناهی اهدا می‌شود، ابهامات در ایران درباره امکان «ساختن فیلم به صورت زیرزمینی» و چگونگی خروج جمعی عوامل فیلم در صورت نبود هماهنگی‌های لازم دولتی به شکلی فزاینده خصوصا در محافل سینمایی افزایش یافته است.

وقتی حتی ژیل ژاکوب هم نام برنده جایزه سیاسی کن را به یاد نمی‌آورد

خسرو دهقان، منتقد پیشکسوت سینمای ایران، چنین اتفاقی را گیج‌کننده، عجیب و پرابهام می‌داند و می‌گوید: «بی‌انصافی است اگر آدم منفی حرف بزند! بالاخره بلند شدن نام ایران در محافل جهانی برای همه ایرانی‌ها، افتخارآمیز است اما من از ته و توی کار سر در نمی‌آورم! فقط می‌دانم فیلمسازان کلاسیک سینما اهل این ادا و اطوارها نبودند. جان فورد و هیچکاک فیلمشان را می‌ساختند و می‌رفتند دنبال زندگی‌شان، چنان که حافظ و سعدی هم شعرشان را می‌گفتند و می‌رفتند دنبال زندگی‌شان. اگر بگویم خوب است کم‌لطفی کرده‌ام و اگر بگویم بد است ناشکری کرده‌ام اما به هرحال کل ماجرا، گیج‌کننده است».

روزنامه رسانه اطلاح‌طلب هم‌میهن نیز در گزارشی، ضمن «ساده‌لوحانه» خواندن ادعای غیرسیاسی بودن جایزه کن جعفر پناهی، او را چهره سیاسی مرتبط با پس از وقایع 1388 می‌نامد که «چندین‌بار به‌دلیل فعالیت‌های سیاسی و اعتراضی‌اش به زندان افتاد و آن شکل رئالیستی که در سینمایش وجود داشت، رنگ و بوی سیاسی  گرفت و به‌زعم منتقدانی سیاست‌زده شد».

فرزاد موتمن، فیلمساز سرشناس و چپگرای ایرانی نیز در اینستاگرامش با مرور خاطره جایزه نخل طلای کن به محمد لخدر همینه در سال 1975، این واقعیت را متذکر می‌شود که کن «تصمیم گرفته بود تا با این نخل طلا، استقلال یکی از مستعمرات سابق خود را به‌رسمیت بشناسد. همین. ارزش‌های سینمایی در این انتخاب نقش نداشتند. سال‌ها بعد ژیل ژاکوب در مصاحبه‌ای حتی نام لخدر همینه را به‌خاطر نیاورد و از بغل دستی‌اش پرسید: «اون عربه که بهش جایزه دادیم، اسمش چی بود؟» اون عربه!»

مقاومت در برابر سرکوب را باور کنیم یا پرواز کن را

برخی روزنامه‌نگاران سینمایی هم ضمن اشاره به نامحتمل بودن امکان ساخت فیلم به صورت مخفیانه و عدم امکان خروج بدون هماهنگی از ایران، قهرمان‌سازی از یک فیلمساز ایرانی را بر این اساس، پروژه رسانه‌ای جشنواره کن دانسته‌اند. عده‌ای دیگر نیز حضور رسمی سعید روستایی فیلمساز ایرانی دیگر را به همراه عوامل فیلمش در کن، نشانه‌ای دیگر از این رفتار طبیعی ایران دانسته‌اند. رفتاری که نشان می‌دهد اظهارات منتقدانه و خلاف چارچوب برخی فیلمسازان که زیر فشار رسانه‌های غربی رخ می‌دهد، یکی دیگر از اهرم‌های چندگانه برای شکل دادن به روایت‌های رسانه‌ای علیه ایران است.

این نگاه را باید واکنش طبیعی به کنش سیاسی کن دانست چرا که هیچ اثری از برخورد حرفه‌ای و هنری با یک اثر سینمایی در رفتار آن دیده نمی‌شود و طبیعتا افکار عمومی ایران نیز پاسخ سوالات خود را در لایه‌های سیاسی جست‌وجو می‌کند به طوری که حتی منتقدان رفتار حاکمیت نیز، سیاسی بودن جایزه پناهی را انکار نمی‌کنند.

کیوان کثیریان با انتقاد از رویه‌های اشتباهی که هنرمندان را به سمت تبدیل شدن به کنشگران و آیکون‌های سیاسی می‌کشاند، به طعنه مسئولان امنیتی را در جایزه پناهی شریک و سهیم می‌خواند و می‌نویسد: «اولین کسی که هنرمند را به عنوان کنشگر سیاسی به رسمیت می‌شناسد، همانی است که او را دستگیر و زندانی می‌کند». حسین معززی‌نیا هم مانند کثیریان، رفتار جشنواره کن را سیاسی دانسته اما آن را مشابه و تالی رفتار حاکمیت در برخورد با هنرمندان ارزیابی می‌کند اما به این نکته توجه ندارد که اگر رفتار سیاسی، طبق انتقاد خود او، برای حاکمیت ایران بد است به طریق اولی برای جشنواره بزرگی مثل کن که جریان‌ساز رفتارهای انتقادی در کشورهای هدف است، به مراتب زشت‌تر خواهد بود. رفتاری که عملا مسیر سینما و هنر را به طور کلی به بیراهه کشیده و معنای فیلم سیاسی را به ابتذال کشانده است.

حواشی و جوایز می‌روند و فیلم می‌ماند

اما منتقدان ایرانی بر این باورند که سرانجام، نه حواشی سیاسی بلکه خود فیلم است که باقی می‌ماند. مافی تصریح می‌کند: «فیلم سیاست‌زده یا ایدئولوژیک که تنها جدال با یک ساختار سیاسی خاص یا حتی دفاع از آن را هدف گرفته، نه در ذهن مخاطب فعلی و نه در نسل‌های آینده کاری پیش نمی‌برد اما فیلم سیاسی که موضع خیر و شر در آن روشن است، عملی برای آگاه‌سازی مخاطب است و بر اساس پرابلماتیک یک جامعه شکل گرفته باشد حتما موثر و ماندگار خواهد بود».
مستغاثی نیز می‌گوید: «سال دیگر مثل امروز که کسی اصلا به یاد ندارد چاپلین یا هیچکاک یا جان فورد یا رنوار چه جوایزی گرفته‌اند، فیلم‌ها را می‌بینند و از آن لذت می‌برند و می‌آموزند. بنابراین جوایز و حواشی کارگردان‌ها برای گرفتن آن‌ها از یادها می‌رود و چیزی که باقی می‌ماند ارزش‌های درونی فیلم است».

مصادره به مطلوب واژه مقدس «مقاومت» با روایت‌سازی فرانسوی

اقدام سیاسی رویداد سینمایی دولت فرانسه اما ابعاد دیگری هم دارد. کن در حالی خود را از یک گردهمایی سینمایی به سطح یک محفل سیاسی ارتقا می‌دهد و بیانیه‌های تماماسیاسی علیه حکومت‌های سایر کشورها را میزبانی می‌کند که یک نسل‌کشی بزرگ به عنوان یک مسئله انسانی و نه صرفا سیاسی در غزه جریان دارد. اما این فستیوال فرانسوی، عملا با اهدای مهم‌ترین جایزه خود به یک فیلمساز ایرانی، معنا و جهت ارزش‌های انسانی را تغییر داده و حواس‌ها را از فاجعه انسانی در غزه پرت می‌کند تا رسانه‌های غربی هم به دنبال آن، واژه مقدس «مقاومت» را که توسط فلسطینی‌ها پس از 70سال سر خم نکردن در برابر آپارتاید اسرائیل، به لغت‌نامه انسانیت اضافه شده و ایران همواره از آن حمایت کرده است، از سمت وقایع نفس‌گیر جاری در غزه به سمت برساختی دروغین در ایران بکشانند تا قصه کودکانه این قهرمان کوچک، چشم‌های بیشتری را بخواباند.

هرچند نگاهی اجمالی به محتوای تیترها و گزارش‌‌های رسانه‌های جریان اصلی، از سوگیری آشکار آن‌ها در قبال ایران به بهانه یک جایزه سینمایی خبر می‌دهد اما خالی از لطف نیست اگر از هوش مصنوعی چت‌جی‌پی‌تی به عنوان یک ابزار نسبتا بی‌طرف بخواهیم 10 نمونه از تیترها و مطالب این رسانه‌ها را تحلیل گفتمان کند. جدول زیر محصول این آنالیز را نشان می‌دهد:

رسانه

چارچوب (Framing)

سوگیری (Bias)

گفتمان غالب

نقش پناهی

رویکرد به ایران

جهت‌گیری سیاسی

The New York Times

روایت قهرمانانه مقاومت

همدلانه با پناهی

آزادی، مقاومت، هنر سیاسی

صدای آزادی‌خواهان

حکومت سرکوبگر

لیبرال-انتقادی

CNN

تمرکز بر جسارت فیلم و کارگردان

تحسین‌آمیز

چالش با سانسور، دفاع از هنر مستقل

معترض مستقل

سرکوبگر اما پرچالش

لیبرال

The Guardian

ستایش از شجاعت فیلمساز

تحسینی / منتقدانه

شجاعت در مواجهه با استبداد

هنرمند مقاوم

حکومت مستبد

چپ‌گرای انتقادی

The Hollywood Reporter

تمرکز بر جنبه سینمایی و اجتماعی

متعادل

ترکیب هنر و پیام سیاسی

فیلمساز خلاق با پیام اجتماعی

ناهمخوان با ارزش‌های جهانی

لیبرال میانه‌رو

Variety

روایت پیوند هنر و مقاومت

حمایتی

بیان مقاومت از طریق فیلم

صدای هنری مقاومت

منتقد حکومت ایران

لیبرال هنری

France 24

جشن پیروزی آزادی در برابر سرکوب

همدلانه

آزادی، دموکراسی، حقوق بشر

نماینده سینمای معترض

رژیم سرکوبگر

لیبرال فرانسوی

Deutsche Welle (DW)

دفاع از آزادی بیان در ایران

حامی حقوق بشر

آزادی خلاقیت در مواجهه با سرکوب

روشنفکر آزادی‌خواه

نظام سانسورگر

لیبرال-اروپایی

Reuters

پوشش بی‌طرف اما معنادار

خنثی تا کمی منتقد

موفقیت سینمای معترض

کارگردان مستقل

دولت مسئله‌دار

بی‌طرف حرفه‌ای

The Times of Israel

تاکید بر مخالفت با رژیم ایران

بسیار انتقادی

مقاومت در برابر رژیم

چهره سیاسی معترض

حکومت سرکوبگر، غیرقابل اصلاح

محافظه‌کار مخالف ایران

Al Jazeera

تمرکز بر تضاد قدرت و مردم

همدلانه با مردم ایران

آزادی، مقاومت، روایت مردمی

صدای مردم تحت فشار

حکومت سرکوبگر

عدالت‌خواهی در قالب رسانه‌ای

فاطمه ترکاشوند؛ روزنامه‌نگار سینمایی

منبع خبر "تابناک" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.