براساس آمارهای مرکز پژوهشهای مجلس از وضعیت تجارت خارجی ایران، افزایش شدید تمرکزگرایی، وابستگی به تعداد محدودی از شرکای تجاری، به ویژه چین و عراق و از دست دادن تنوع بازارهای صادراتی عمده ترین مشکل تجارت خارجی کشور است که به معنای عام ایران همه تخممرغهای خود را در یک سبد گذاشته است که این امر ریسکهای اقتصادی و سیاسی قابل توجهی را به همراه دارد.
به گزارش سرویس اقتصادی تابناک، مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی نگرانکننده آماری از وضعیت دو دهه تجارت خارجی کشور را اعلام کرده است که حکایت از کاهش مداوم تنوع کالاهای صادراتی، افت نفوذ در بازارهای جهانی، تمرکز بیش از حد بر چند شریک تجاری خاص و پایین بودن ماندگاری کالاها در سبد صادراتی کشور دارد.
بر اساس نمودار ارائه شده، سال ۱۳۸۳ صادرات غیرنفتی ایران به کشورهای مختلفی توزیع شده است. ۶۰ درصد از این صادرات بین ۹ کشور و سایر کشورها تقسیم شده است که امارات متحده عربی با با ۱۸ سهم، بزرگترین واردکننده صادرات غیرنفتی ایران بوده است و پس از آن هند با ۷ و در ردههای بعدی عراق، ژاپن، آلمان، ایتالیا، چین، آذربایجان، عربستان سعودی وافغانستان قرار دارد همچنین سایر کشورها با سهم ۴۱ که به خود اختصاص دادهاند پراکندگی مقاصد صادراتی ایران را درآن سال نشان میدهد.
وابستگی به چین هر روز بیشتر از دیروز
از سویی دیگر، چین با داشتن ۲۸ درصد سهم بزرگترین واردکننده صادرات غیرنفتی ایران است که نشان دهنده افزایش قابل توجه وابستگی صادرات ایران به چین در مقایسه با سال ۱۳۸۳ است؛ بنابراین تمرکز شدید صادرات غیرنفتی به چین و عراق، ایران را در برابر هرگونه تغییر در سیاستهای تجاری، اقتصادی یا سیاسی این کشورها آسیبپذیر میکند.
بعداز چین عراق با ۱۹درصد سهم، دومین واردکننده بزرگ است که این نیز نشان می دهد سهم عراق در صادرات غیرنفتی ایران افزایش یافته است. همچنین امارات متحده عربی با ۱۳درصد سهم، همچنان یک شریک تجاری مهم است درحالیکه سهم آن نسبت به سال ۱۳۸۳ کاهش یافته ( از ۱۸ به ۱۳ درصد رسیده است) است. البته روابط با چین و عراق به دلیل ریسکهای سیاسی و تحریمی و تحت تأثیر فشارهای بینالمللی و تحریمهای ثانویه ممکن است با بن بست مواجه شود و این احتمال وجود دارد که این کشورها مجبور شوند برای جلوگیری از آسیب به روابط خود با قدرتهای بزرگ، حجم تجارت با ایران را کاهش دهند.
چالش دیگری که موجب تمرکز گرایی در تجارت می شود این است که ایران قدرت چانهزنی کمتری در مذاکرات تجاری خواهد داشت و این کشورها میتوانند شرایط تجاری نامطلوبی را به کشور تحمیل کنند و ایران به دلیل عدم وجود جایگزینهای کافی، مجبور به پذیرش آنها میشود. همچنین با از دست دادن بازارهای رقابتیتر مانند اروپا و ژاپن، تولیدکنندگان ایرانی ممکن است انگیزه کمتری برای بهبود کیفیت و کاهش قیمت محصولات خود داشته باشند. این میتواند به تدریج منجر به کاهش رقابتپذیری کالاهای ایرانی در سطح جهانی شود.
البته گزینه «سایر کشورها» که سهمی معادل ۴۰ درصد را در اختیار دارند گرچه سهم کلی «سایر کشورها» تقریبا ثابت مانده (۴۱ به ۴۰درصد )، اما تعداد کشورهایی که در این دسته قرار میگیرند به طور قابل توجهی افزایش یافته است ( از ۱۲۸ به ۲۹۰ کشور ) که این امر به معنای پراکندگی بیشتر در کشورهای کوچکتر یا بازارهای جدید بوده، اما سهم هر کشور به طور میانگین کمتر شده است.
چرا بازیگران تجارت خارجی ایران تغییر کرده اند؟
آنچه در تجارت خارجی ایران بیش از همه پررنگ به نظر می رسد این است که در طول این دو دهه تغییر در شرکای اصلی رخ داده است؛ به طوری که چین و عراق به شرکای تجاری غالب ایران در زمینه صادرات غیرنفتی تبدیل شدهاند و البته کاهش تنوع در شرکای عمده رخ داده است. برای مثال در سال ۱۳۸۳، صادرات ایران به طور نسبی بین کشورهای بیشتری مانند امارات، هند، عراق، ژاپن، آلمان، ایتالیا و ... بود درحالیکه در سال ۱۴۰۲ تمرکز عمده تجارت بر روی چین و عراق شده است.
زنگ خطر جدید تجارت خارجی به صدا درآمد
ازسویی دیگر، سهم سایر کشورهای اروپایی و آسیایی بزرگ مانند ژاپن، آلمان، ایتالیا و هند یا به طور کامل از بین رفته است یا به زیر۶۰ درصد کل صادرات رفته است و تنها امارات متحده عربی در میان سه شریک اصلی باقی مانده است که این تغییرات نشاندهنده گرایش بیشتر صادرات غیرنفتی ایران به سمت کشورهای شرق آسیا مانند چین و همسایگان ایران مانند عراق و امارات و کاهش روابط با کشورهای غربی و سایر کشورهای آسیایی بزرگ میل پیدا کرده است.
به گفته کارشناسان در شرایطی که نیاز است تا تمرکز تجارت بر شرکای اصلی افزایش یابد، اما تعداد «سایر کشورها» که سهم کمتری از صادرات را به خود اختصاص داده بودند به طور قابل توجهی افزایش یافته است که این امر نشاندهنده تلاش برای یافتن بازارهای کوچکتر و جدیدی است تا ریسک وابستگی به چند بازار بزرگ را کاهش دهد هرچند که در عمل تمرکز بر چند کشور افزایش یافته است.
به گزارش تابناک، تجارت غیرنفتی ایران در دو دهه اخیر دچار تغییر استراتژیک از پراکندگی به تمرکز شده که در کوتاهمدت ممکن است به حفظ حجم صادرات کمک کند، اما در بلندمدت، ریسکها و آسیبپذیریهای قابل توجهی را برای اقتصاد کشور به همراه دارد و باید فکری به حال آن شود.