پادشاهان صفوی به عنصر ایرانی متکی نبودند!

عصر ایران دوشنبه 12 خرداد 1404 - 10:39
ایرانی‌ها هرگز با این عناصر و پادشاه آن‌ها کنار نیامدند و بزرگ‌ترین دلیل آن این است که چون ایرانیان خواهان سرنگونی سلسله صفویه بودند، هنگام محاصره اصفهان توسط افاغنه، از هیچ کجای ایران به کمک پادشاه صفویه نرفتند تا این سلسله سرنگون شد.

کتاب «خاندان صفویه؛ دگردیسی و پیامدهای ویرانگر» نوشته عباسقلی غفاری فرد از سوی مؤسسه انتشارات نگاه منتشر شد. ریشه و تبار صفویه از فیروزشاه تا شیخ صفی‌الدین، شیخ صفی‌الدین، شیخ صدرالدین، خواجه علی، شیخ ابراهیم مشهور به شیخ شاه، شیخ جنید، شیخ حیدر، شاه اسماعیل اول، شاه تهماسب اول، شاه اسماعیل دوم، شاه سلطان محمد، شاه عباس اول، شاه صفی، شاه عباس دوم، شاه سلیمان و شاه سلطان حسین عنایون اصلی کتاب را شامل می‌شود.

به گزارش ایبنا، پادشاهان سلسله صفویه به عنصر ایرانی متکی نبودند بلکه گروگانی بودند در دست اقلیتی از قبایل چادرنشین آناتولی، حلب، شام و مجارستان که از روزگار شیخ صفی‌الدین عموما و از روزگار شیخ جنید خصوصا در جست‌وجوی سرزمینی برای تحقق آرمان‌های غالی‌گرایانه خود بودند و انجام این رویکرد را در تغییر جایگاه مرشد طریقت اردبیل (یا طریقت صفوی) به مقام پادشاهی ایران امکان‌پذیر می‌دانستند و وضعیت آشفته و حکومت ضعیف و پراکنده آن روزگار ایران، زمینه را برای این خواسته آن‌ها مهیا می‌کرد.

ایرانی‌ها هرگز با این عناصر و پادشاه آن‌ها کنار نیامدند و بزرگ‌ترین دلیل آن این است که چون ایرانیان خواهان سرنگونی سلسله صفویه بودند، هنگام محاصره اصفهان توسط افاغنه، از هیچ کجای ایران به کمک پادشاه صفویه نرفتند تا این سلسله سرنگون شد. هرگاه ایرانی‌ها به کمک اصفهان می‌رفتند افاغنه جنگ دفاعی ایرانی‌ها را تاب نمی‌آوردند و عقب می‌نشستند و جنگ‌های بعدی نادرشاه با افغان‌ها و شکست دادن آن‌ها، این دیدگاه را تایید می‌کند. این کتاب صرفا نه گزارشی تاریخی، بلکه پژوهشی است نقدمحور درباره لحظه‌ای از تاریخ ایران.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «دیروزِ صفویه امروزِ ماست؛ بخشی از همان ریشه درختی است که تنه و شاخ و برگ ما را ساخته و شناخت ما از خاندان آن‌ها و رویکردشان کمک زیادی به شناخت ما از تاریخ آن‌ها و درنتیجه تصمیم به ترمیم یا بریدن این بخش از ریشه درخت تاریخی ما می‌کند. رویکرد آن‌ها را باید شناخت؛ در جنگ‌های کوچک و بزرگِ آن‌ها؛ با سرزمین‌هایی مانند گرجستان که بیشتر به نام غزا صورت می‌گرفت و پادشاه خون‌ریز، غازی نام می‌یافت یا با کشور خان‌هایی مانند اوزبکان که به نام درست‌دینی انجام می‌شد یا با امپراتوری‌هایی مانند عثمانی، تعصبی نابودگرانه به راه می‌افتاد تا آن‌جا که کشتن یک شیعی بیشتر از کشتن هفتاد کافر حربی ثواب در پی داشت، حال این شیعی بی‌گناه بود یا گناهکار، هیچ اهمیتی نداشت.

بی‌گناهان زیادی کشته و غارت می‌شدند، مورد تجاوز قرار می‌گرفتند، شکنجه می‌شدند و در غل و زنجیر و در زندان نگاه داشته می‌شدند. به عنوان نمونه بارها از خود پرسیده‌ام که، آن روستایی بی‌نوای گرجستانی که دور از شهر و فارغ از سیاست و سیاست‌بازی و بدون کوچک‌ترین احساس دوستی به حکومت خود و دشمنی با صفویه، با جزئی کشاورزی یا معدودی دام و چهارپا، با نان بخور و نمیر، خانواده‌اش را با سختی تمام اداره می‌کرده، به کدامین گناه طعمه شمشیر یا هدف نیزه قزلباش قرار می‌گرفته و اندک ذخیره غذایی یا دام او به غارت می‌رفته و زن و فرزندانش به غلامی و کنیزی گرفته می‌شدند تا این سپاه قیامت اثر، با افتخار تمام، قهرمانی و دلیری خود را جشن بگیرند و مورخان، خواه به اجبار یا از روی ناآگاهی یا برداشت راستین خود، پیروزی غازیان اسلام را در تاریخ ثبت کنند.»

کتاب «خاندان صفویه؛ دگردیسی و پیامدهای ویرانگر» نوشته عباسقلی غفاری فرد در ۳۹۹ صفحه و با قیمت ۳۹۵ هزار تومان از سوی مؤسسه انتشارات نگاه منتشر شد.

پادشاهان صفوی به عنصر ایرانی متکی نبودند!

منبع خبر "عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.