به گزارش مشرق، صبحگاه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، خیابانهای تهران، قم و چندین شهر دیگر ایران، صحنه یکی از خونینترین وقایع تاریخ معاصر شد. وقتی نیروهای امنیتی رژیم پهلوی با تانک و مسلسل به سوی تظاهرکنندگان بیسلاح آتش گشودند، کمتر کسی میدانست این واقعه به نقطه عطفی در مبارزات ملت ایران تبدیل خواهد شد.
زمینههای تاریخی قیام
چندین عامل اساسی باعث بروز قیام ۱۵خرداد ۱۳۴۲ شد که میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
-سیاستهای مدرنیزاسیون محمدرضا پهلوی از جمله "انقلاب سفید" که با مخالفت روحانیون مواجه شد
-تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی که حذف سوگند به قرآن را در پی داشت
-سخنرانی تاریخی امام خمینی در عصر عاشورا (۱۳ خرداد) در مدرسه فیضیه قم که به شدت از حکومت انتقاد کرد
روز وقوع قیام
با طلوع آفتاب ۱۵ خرداد، خبر دستگیری امام خمینی در قم پیچید. مردم ابتدا در حرم حضرت معصومه(س) تجمع کردند، اما به سرعت تظاهرات به سایر شهرها کشیده شد:
-در تهران، بازاریان و روحانیون از بازار بزرگ تا میدان ارگ را بستند
-در ورامین، کشاورزان با چوب و بیل به خیابانها آمدند
-در قم، طلاب حوزه علمیه با شعار "یا مرگ یا خمینی" راهپیمایی کردند
سرکوب خونین
رژیم پهلوی با دستور مستقیم شاه، نیروهای نظامی را با تجهیزات کامل به میدان آورد:
-استفاده از تانکهای چیفتن در میدان ارگ تهران
-شلیک مسلسل به سوی جمعیت در بازار تهران که منجر به شهادت صدها نفر شد
-دستگیری گسترده روحانیون و فعالان مذهبی در روزهای پس از واقعه
واکنش امام خمینی(ره)
امام خمینی(ره) که به زندان قصر منتقل شده بود، در اولین پیام خود پس از آزادی فرمودند:
ملت ایران ثابت کرد برای اسلام حاضر است خون بدهد. این راه تا پیروزی نهایی ادامه خواهد یافت.
پیامدهای تاریخی
۱. تبدیل امام خمینی به نماد مبارزه علیه استبداد
۲. شکست پروژه جدایی دین از سیاست در ایران
۳. آغاز دوره جدیدی از مبارزات که نهایتاً به انقلاب ۵۷ انجامید
۴. بیداری اسلامی در سطح منطقه
کارشناسان معتقدند ۱۵ خرداد نشان داد:
- مردم ایران حاضرند برای ارزشهای دینی خود بجنگند
-رهبری روحانیت شیعه میتواند جایگزین گفتمانهای چپ و لیبرال شود
- رژیم پهلوی با وجود تمام ادعاهای مدرنیته، فاقد پایگاه مردمی است
قیام ۱۵ خرداد در مقایسه با نهضتهای ضداستعماری جهانی و تحلیلهای بینالمللی
قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ را میتوان در چارچوب جنبشهای ضداستعماری و استبدادی قرن بیستم تحلیل کرد.
این رویداد از جهات متعددی با نهضتهایی مانند جنبش استقلال هند (به رهبری گاندی)، مبارزات الجزایر علیه فرانسه و جنبشهای ضدآمریکایی در آمریکای لاتین قابل مقایسه است، اما ویژگیهای منحصربهفردی دارد که آن را از سایر نهضتها متمایز میکند.
مقایسه با سایر نهضتهای ضداستعماری
الف) شباهتها:
- رهبری کاریزماتیک: همانند نقش گاندی در هند یا هوشی مین در ویتنام، امام خمینی (ره) به عنوان یک رهبر مذهبی-سیاسی توانست تودهها را بسیج کند.
- ماهیت مردمی: مانند انقلاب الجزایر (۱۹۵۴–۱۹۶۲) که با مشارکت گسترده مردم علیه استعمار فرانسه شکل گرفت، قیام ۱۵ خرداد نیز یک جنبش خودجوش مردمی بود.
- سرکوب خونین: مشابه کشتار شارلدوگل در پاریس (۱۹۶۱) یا قتلعام بوستون در آمریکا (۱۷۷۰)، رژیم پهلوی نیز با خشونت تمام به مقابله با مردم بیسلاح پرداخت.
ب) تفاوتهای کلیدی:
- هویت مذهبی: برخلاف جنبشهای سکولار مانند انقلاب کوبا (۱۹۵۹)، قیام ۱۵ خرداد یک نهضت اسلامی-سیاسی با شعارهای دینی بود.
- دشمن دوگانه: در حالی که بیشتر نهضتهای ضداستعماری (مثل هند یا الجزایر) فقط علیه استعمار خارجی مبارزه میکردند، قیام ۱۵ خرداد همزمان هم علیه استبداد داخلی (شاه) و هم استکبار خارجی (آمریکا و اسرائیل) بود.
- نقش روحانیت: برخلاف رهبران عمدتاً نظامی یا سکولار در دیگر نهضتها (مانند چهگوارا یا نلسون ماندلا)، در این قیام، علما و مراجع تقلید پیشتاز بودند.