به طور طبیعی رسانهها ذاتاً وظیفه اطلاعرسانی، تحلیل و نظارت بر قدرت را بر عهده دارند. اما گاهی برخی رسانهها از این وظیفه فاصله گرفته و به ابزاری برای کسب منافع غیرشفاف تبدیل میشوند. یکی از این پدیدهها که در سالهای اخیر در ایران و برخی کشورهای مشابه گسترش یافته، "باجنیوز" است؛ «شبه رسانه»هایی که با استفاده از تاکتیکهای فشار، افشاگریهای هدفمند، یا تهدیدهای رسانهای، از نهادهای دولتی، شرکتهای خصوصی، یا افراد باجخواهی میکنند.
ماهیت باجنیوز
باجنیوزها از روشهای گوناگون برای اعمال فشار و کسب منافع مالی و غیرمالی استفاده میکنند. این روشها میتوانند شامل؛ انتشار گزارشهای انتقادی جهتدار، تهدید به افشای اطلاعات حساس، یا ایجاد موج رسانهای علیه یک فرد یا سازمان باشند. هدف نهایی معمولاً دریافت امتیازات مالی، قراردادهای تبلیغاتی، یا رانتهای اقتصادی است.
باجنیوزها را میتوان بر اساس نحوه عملکرد و نوع اهدافشان به چند دسته تقسیم کرد:
۱- باجنیوزهای سیاسی
این نوع رسانهها بهعنوان ابزار جناحهای سیاسی عمل کرده و برای تخریب رقبا، انتشار اطلاعات هدفمند، یا کسب نفوذ در ساختارهای قدرت فعالیت میکنند. آنها ممکن است از سوی یک گروه سیاسی حمایت شوند یا برای کسب امتیازات خاص، سمت و سوی خود را تغییر دهند.
۲. باجنیوزهای اقتصادی
هدف این رسانهها عمدتاً کسب منابع مالی است. آنها با انتشار گزارشهای انتقادی درباره شرکتهای خصوصی یا سازمانهای دولتی، بهدنبال دریافت قراردادهای مالی، تبلیغات، یا رانتهای اقتصادی هستند. در بسیاری از موارد، پس از کسب منافع، لحن انتقادی آنها فروکش میکند.
۳. باجنیوزهای فساد محور
برخی رسانهها با ارتباط مستقیم با افراد فاسد درون سیستم، بهعنوان پوششی برای باجگیری و امتیازخواهی عمل میکنند. آنها ممکن است اطلاعات محرمانه را از طریق ارتباطات داخلی دریافت کرده و از آن برای اعمال فشار بر سازمانها یا افراد استفاده کنند.
۴. باجنیوزهای وابسته به بودجه عمومی
این گروه شامل رسانههایی است که از بودجههای دولتی یا عمومی استفاده میکنند اما در عین حال به دنبال دریافت منابع مالی فراتر از بودجه اصلی خود هستند. این رسانهها به دلیل ارتباط مستقیم با ساختارهای قدرت، دسترسی گستردهتری به اطلاعات و افراد دارند و در صورت نیاز میتوانند با ایجاد موج رسانهای، امتیازات جدیدی دریافت کنند.
باجنیوزها پدیدهای نگرانکننده در فضای رسانهای محسوب میشوند که میتوانند اعتبار رسانهها را خدشهدار کرده و فرآیند شفافیت و اطلاعرسانی را دچار اختلال کنند. شناخت این پدیده و تلاش برای محدود کردن نفوذ آنها از طریق شفافسازی، حمایت از رسانههای مستقل، و وضع قوانین نظارتی میتواند به سالمتر شدن فضای رسانهای کمک کند.