چهار میثاق؛ چگونه از «خواب زدگی جمعی» بیدار شویم؟

عصر ایران شنبه 17 خرداد 1404 - 16:46
از کودکی، با آموزش‌هایی نامرئی ــ اما قدرتمند ــ اهلی می‌شویم: بیاموز، اطاعت کن، سزاوار باش، بترس، تأیید بگیر. در این میان، خویشتنِ واقعی‌مان خاموش می‌شود و چیزی که باقی می‌ماند، تنها تصویری‌ست از آنچه دیگران خواسته‌اند باشیم. ما می‌توان این رؤیای تحمیل‌شده را شکست. می‌توان با آگاهی، با انتخاب آگاهانه‌ی میثاق‌هایی تازه، از نو زاده شد. این چهار میثاق، راه رهایی‌اند. راه بیداری.

عصر ایران؛ سوده صدری - کتاب چهار میثاق، عصاره‌ای‌ست از حکمت باستانی تولتک‌ها؛ اما نه در جامه‌ای سنگین و پیچیده، بلکه با زبان امروزی و روشن. این اثر ما را از خواب‌زدگی جمعی بیدار می‌کند، از باورهایی که چون زنجیر بر ذهن و رفتار ما سایه انداخته‌اند. می‌گوید: جهان، جهانی‌ست از قراردادهای نانوشته؛ باورهایی که به ما آموخته‌اند چه کسی باید باشیم، چگونه رفتار کنیم، از چه بترسیم، و چگونه دوست‌داشتنی به نظر برسیم.

اما زندگی را می‌توان از نو نوشت، نه با هزاران قاعده، که فقط با چهار میثاق اصیل:

میثاق‌هایی که اگر از جان پذیرفته شوند، مسیر آزادی درونی را هموار می‌کنند و ما را به جوهره‌ی راستین‌مان بازمی‌گردانند.

اهلی‌سازی و رؤیای سیاره

ما در رؤیایی مشترک زندگی می‌کنیم؛ رؤیایی که جهانِ پیرامون ما با آداب و باورهای خود آن را ساخته است. از کودکی، با آموزش‌هایی نامرئی ــ اما قدرتمند ــ اهلی می‌شویم: بیاموز، اطاعت کن، سزاوار باش، بترس، تأیید بگیر. در این میان، خویشتنِ واقعی‌مان خاموش می‌شود و چیزی که باقی می‌ماند، تنها تصویری‌ست از آنچه دیگران خواسته‌اند باشیم.

ما می‌آموزیم که چگونه خود را دوست نداشته باشیم، چگونه از تنهایی بترسیم، چگونه برای بقا، نقاب به چهره بزنیم. در این دنیای اهلی‌شده، قاضی و قربانی درون ما پدیدار می‌شوند. یکی سرزنش می‌کند، دیگری می‌لرزد. و ما در حلقه‌ای بی‌پایان از ترس و گناه گرفتار می‌شویم.

اما می‌توان این رؤیای تحمیل‌شده را شکست. می‌توان با آگاهی، با انتخاب آگاهانه‌ی میثاق‌هایی تازه، از نو زاده شد. این چهار میثاق، راه رهایی‌اند. راه بیداری.

ستون‌های سنگی پیکرگونه متعلق به اقوام تولتک که در تولای مکزیک واقع شده‌است
ستون های سنگی تولتک ها

چهار میثاق کدامند؟

1- پاکیزه سخن بگو

سخن، جادویی‌ست که در جان جهان نفوذ می‌کند. هر واژه، همچون بذری‌ست که در ذهن و دل خود و دیگران می‌نشانیم. اگر آگاهانه بکاریم، عشق و نور خواهد رویید؛ و اگر بی‌توجه، ممکن است تخم ترس و زهر باشد.

پاکیزه‌سخن‌گفتن یعنی مسئولیت‌پذیری در برابر کلماتی که می‌گوییم، در برابر نگاهی که داریم، حتی در ذهنی که می‌پرورانیم. یعنی سخن‌نگفتن از سر خشم، تحقیر، یا قضاوت. یعنی آنچه می‌گویی، راست باشد، مهربان باشد، و سودمند.

بیشتر رنج‌های زندگی از آن‌جاست که خود یا دیگران با کلمات، زخم زده‌ایم؛ چه آشکار، چه پنهان. حال آنکه با سخنی پاک، می‌توان جهانی تازه ساخت، روابطی صادقانه و دلی آرام داشت. کلمات، دارو هستند اگر از دل آگاه برخیزند.

2- هیچ چیز را به خود نگیر

آدمی هر چه درونش دارد، بیرون می‌پراکند. اگر کسی تو را تحقیر می‌کند، یا با تو رفتار نامهربانانه‌ای دارد، آن‌چه از دهان او بیرون می‌آید، بازتابی از دنیای درونی خودش است، نه نشانی از ارزش تو.

پس چرا آن را به دل می‌گیری؟ چرا آن زهر را می‌نوشی؟

میثاق دوم می‌گوید: هیچ چیز را به خود نگیر، نه تحسین و نه سرزنش. دیگران از دریچه‌ی ذهن خود جهان را می‌بینند، نه از حقیقت مطلق. اگر تو به درون خود اطمینان داشته باشی، دیگر نیازی نیست پیوسته خود را با نظر دیگران بسنجی.

رهایی، آن‌جاست که هیچ نگاه بیرونی، هیچ قضاوتی، توان تکاندن آرامش درونت را نداشته باشد.

کتاب چهار میثاق

3- فرض نکن، بپرس

ذهن انسان عاشق داستان‌سرایی‌ست. ما دائماً برای رفتار دیگران، برای سکوت‌ها و واژه‌ها، معنایی می‌سازیم و به‌راحتی فرض می‌گیریم که حقیقت را می‌دانیم. اما بیشتر رنج‌ها از همین فرضیات زاده می‌شوند.

چرا فلانی جواب سلامم را نداد؟ لابد از من بدش می‌آید...

چرا شریکم دیر کرد؟ حتماً بی‌وفاست...

و ذهن، با این داستان‌های ناتمام، زخمی می‌شود. اما راه نجات ساده است: فرض نکن، بپرس. صداقت، وضوح و گفت‌وگو، پرده‌های وهم را کنار می‌زنند.

میثاق سوم می‌گوید: جرأت شفاف‌بودن را داشته باش. اگر نمی‌دانی، بپرس. اگر در دلت چیزی‌ست، به زبان بیاور. و اگر دیگران چیزی می‌پرسند، صادق باش. این‌گونه، ذهن آرام می‌گیرد و دل آسوده می‌شود.

4- تمام تلاشت را بکن

آخرین میثاق، پیوندی‌ست میان آسمان و زمین. زیرا ممکن است نتوانی همیشه پاکیزه سخن بگویی، یا چیزی را به دل نگیری، یا فرضی در ذهن نسازی... اما اگر همواره «تمام تلاش خود را بکنی»، به خویشتن وفادار مانده‌ای.

تلاش نه از سر اجبار، بلکه از دل عشق. نه برای تأیید، بلکه برای رشد. یعنی هر لحظه، هر روز، بهترین نسخه‌ی خود را ارائه دادن. حتی اگر گاه اشتباه کنی، باز هم به راهت ادامه دهی.

با این میثاق، احساس گناه از تو می‌گریزد چون می‌دانی که کوتاهی نکرده‌ای. رهایی، نه در کمال، بلکه در صداقتِ تلاشی‌ست که از ژرفای جان برمی‌خیزد.

درباره نویسنده

دون میگوئل روئیز
دون میگوئل روئیز

دون میگوئل روئیز، پزشک جراحی بود که در پی یک تجربه‌ی مرگ‌نزدیک، دنیای مادّی را رها کرد و در مسیر باطنی و عرفانیِ اجدادش قدم گذاشت. 

نیاکان او از قوم تولتک بودند؛ تمدنی باستانی در مکزیک که آموزه‌هایی ژرف در باب آگاهی، آزادی و بیداری روح داشتند.

 دون میگوئل، همچون یک «ناوال» (راهب دانای تولتک)، تعالیم کهن را از تاریکی رمز و راز بیرون کشید و به زبان ساده و روشن انسان معاصر بازگو کرد.

آثار او، از جمله چهار میثاق، از مرز کتاب عبور می‌کنند و بدل به آینه‌ای برای نگاه‌کردن به خود و بازآفرینی زندگی می‌شوند.

 او در کتاب‌هایش نه معلم است و نه مبلغ، بلکه همسفری‌ست آرام که با احترام و صداقت، خواننده را به بازاندیشی در ذهن و جان خود دعوت می‌کند. او در سال 2018 ، او به عنوان یکی از صد چهره معنوی تاثیر گذار معاصر واتکینز معرفی شد

منبع خبر "عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.