امیرعلی ابوالفتح، کارشناس مسائل امریکا در پاسخ به سوال «اعتماد» در باب چرایی تناقضها در موضعگیری مقامات امریکایی و آنچه که در رسانههای آنها منتشر میشود، گفت: توجه داشته باشید در این قبیل مسائل، مبنای ما باید مواضع رسمی مقامات ایالاتمتحده باشد، نه رسانهها. رسانهها الزاما به اطلاعات دقیق دسترسی ندارند و گاهی بهدلایل سیاسی، در مسیر خبرسازی یا جریانسازی حرکت میکنند. به گفته ابوالفتح آنچه برای ایران اهمیت دارد، مواضع رسمی دولت امریکاست؛ یعنی آنچه در پای میز مذاکره از زبان افرادی مثل استیو ویتکاف به عنوان نماینده تیم مذاکرهکننده امریکایی مطرح میشود یا آنچه ازسوی مقامات رسمی این کشور همچون رییسجمهور، وزیر خارجه، سخنگوی کاخ سفید یا سخنگوی وزارت خارجه اعلام میشود. این کارشناس مسائل امریکا در ادامه گفتوگوی خود با «اعتماد» خاطرنشان کرد: در این چارچوب، ادعاهایی که رسانهها درباره میزان غنیسازی در ایران مثلا سه یا پنج درصد مطرح میکنند، مبنای تحلیل و قضاوت نیست. مگر اینکه همان اظهارات از سوی یک مقام رسمی تایید شود. تناقض زمانی معنا دارد که یک مقام رسمی، حرفی بزند و بعد همان مقام، حرفی متضاد با آن را بیان کند. صرفا اینکه رسانهای چیزی بگوید و مقام رسمی چیز دیگری، اهمیتی ندارد؛ چون ما باید مواضع رسمی را لحاظ کنیم. ابوالفتح در ادامه تاکید کرد: فراموش نکنیم تا پایان دور پنجم مذاکرات، شواهدی دال بر اینکه امریکا همچنان بر غنیسازی صفر درصدی پافشاری میکند، وجود نداشت. اگر چنین اصراری همچنان وجود داشت، قطعا برنامهریزی برای ادامه مذاکرات، بهویژه دور ششم، صورت نمیگرفت. پس به نظر میرسد که طرف امریکایی نیز انعطافهایی نشان داده یا دستکم آماده گفتوگو بر سر برخی سطوح از غنیسازی است. به گفته ابوالفتح با این همه هنوز نمیتوان با قطعیت در این باره اظهارنظر کرد. باید منتظر بمانیم و ببینیم که در دور ششم مذاکرات چه خواهد گذشت و چه مواضعی رسمی اتخاذ خواهد شد. این کارشناس مسائل سیاست خارجی در پاسخ به دیگر سوال «اعتماد» مبنی بر جزییات منتشر شده درباره پیشنهاد ادعایی تشکیل کنسرسیوم برای مدیریت برنامه هستهای کشورمان گفت: اولا باید توجه داشت که هنوز مشخص نیست آیا واقعا پیشنهاد تشکیل کنسرسیوم ازسوی امریکاییها ارایه شده یا خیر، چراکه تا این لحظه، هیچ مقام مسوولی نه ازسوی ایران و نه از طرف امریکا، جزییاتی از بسته پیشنهادی را بهصورت رسمی منتشر نکرده است، بنابراین نمیتوان با قاطعیت گفت که چنین پیشنهادی واقعا مطرح شده یا خیر. به گفته ابوالفتح اما حتی اگر فرض کنیم این پیشنهاد در بسته امریکاییها بوده باشد، موضع جمهوری اسلامی ایران روشن است. ایران در مواضع رسمی خود اعلام کرده که با اصلِ تشکیل یک کنسرسیوم، مخالفتی ندارد؛ مشروط بر اینکه غنیسازی در خاک ایران تداوم داشته باشد. یعنی جمهوری اسلامی ایران تاکید دارد که تولید سوخت هستهای و غنیسازی در داخل کشور باید حفظ شود و در کنار آن، شرکتهای چندملیتی میتوانند در قالب کنسرسیوم در این فرآیند مشارکت داشته باشند. این کارشناس مسائل امریکا در ادامه به «اعتماد» گفت: جزییاتی مثل اینکه این کنسرسیوم با مشارکت کدام کشورها اجرایی شود، چه سهمی برای هر کشور درنظر گرفته شود یا محل استقرار آن دقیقا کجا باشد در خاک اصلی یا جزایر ایران، از منظر اهمیت در درجه دوم قرار دارد. اصل ماجرا برای ایران این است که غنیسازی در داخل متوقف نشود. اما اگر هدف از پیشنهاد تشکیل کنسرسیوم این باشد که ایران غنیسازی را کنار بگذارد و صرفا در یک ساختار بینالمللی مشارکت کند، در آن صورت ایران این پیشنهاد را نخواهد پذیرفت.
ابوالفتح در پاسخ به دیگر سوال «اعتماد» در باب ارزیابی چشمانداز نتایج مذاکرات طی پنج دوری که گذشته است تاکید کرد: زمانی که رهبر معظم انقلاب، به عنوان شخص اول نظام، ولی فقیه، فرمانده کل قوا و مسوول سیاستهای کلان کشور، تصریح میکنند که نمیدانیم نتیجه مذاکرات چه خواهد شد، طبیعتا پاسخ دادن به این پرسش که عاقبت این گفتوگوها چه میشود، بسیار دشوار است.
واقعیت این است که هیچکس نمیتواند به شکل قطعی نتیجه مذاکرات را پیشبینی کند. به گفته این کارشناس مسائل سیاست خارجی اما آنچه فعلا مسلم است، این است که ایران و امریکا همچنان پای میز مذاکره هستند. ممکن است دور ششم مذاکرات هفته آینده برگزار نشود، یا ده روز دیگر طرفین به میز مذاکره بازگردند، اما هنوز نه پایان مذاکرات اعلام شده و نه شکست رسمی آن. مذاکره یعنی چانهزنی، رفت و برگشت، فراز و فرود، ارایه بستههای پیشنهادی، بررسی آنها، ارسال پاسخها به پایتختها و بازگشت مجدد به گفتوگو. این روند پیچیده است و به هیچوجه نمیتوان انتظار داشت ظرف یک یا دو هفته به سرانجام برسد.
ابوالفتح در ادامه خاظرنشان کرد: تنها زمانی میتوان گفت مذاکرات شکست خورده است که طرفین رسما اعلام کنند دیگر قصد گفتوگو ندارند. چنین ادعایی هنوز مطرح نشده و ممکن است این روند حتی تا شش ماه دیگر هم ادامه پیدا کند. در حال حاضر، مذاکرات در جریان است و کسی نمیتواند با قطعیت درباره نتیجه آن سخن بگوید؛ حتی رهبر کشور هم چنین ادعایی نمیکند، چه برسد به سایر تحلیلگران یا رسانهها.
ابوالفتح در پاسخ به دیگر سوال «اعتماد» مبنی بر ارزیابی سناریوهای احتمالی پیش رو باتوجه به متغیرهای موجود گفت: من تصور میکنم محتملترین سناریو ادامه مذاکرات است، البته برای یک بازه زمانی نامشخص. اگر مسیر گفتوگوها به خوبی پیش برود، شاید در فاز بعدی طرفین به یک توافق موقت دست پیدا کنند. اما رسیدن به توافق نهایی زمانبر است و من شخصا نسبت به آن چندان خوشبین نیستم. به گفته این کارشناس مسائل امریکا توافق موقت، اگر حاصل شود ممکن است برخی گرهها را باز کند، جزییات آن را نمیدانم ولی قطعا جایگزین توافقی جامع نخواهد شد. در عین حال باید توجه داشت که یک توافق موقت در قالب یک فرصت شکل خواهد گرفت که در این بازه زمانی فشار حداکثری امریکا ادامه خواهد داشت و در مقابل، ایران نیز سیاست مقاومت حداکثری خود را دنبال خواهد کرد. اما اینکه جنگی رخ دهد یا تحولی خارقالعاده یا حساسی روی دهد، خیر. وضعیت مشابه دورههای گذشته ادامه خواهد داشت، کمی سختتر، کمی پرچالشتر. در صورتی که شرایط مساعد باشد، ممکن است مذاکرات ادامه پیدا کند، شش ماه یا حتی بیشتر.