اتهامزنی به سبک همتی
روزنامه خراسان نوشت:
در آستانه بررسی صلاحیت وزیر جدید پیشنهادی اقتصاد در مجلس، عبدالناصر همتی وزیر سابق اقتصاد و رئیس اسبق بانک مرکزی در برنامه حضور، خبرساز شد. همتی در این برنامه مدعی شد: «من واقعاً نمیخواستم با مجلس کل کل کنم. اگر دیده باشید من صحبتهایم را هم تمام نکردم و خیلیها پرسیدند چرا صحبتهایت را تمام نکردی؟ علت اینکه از بیست دقیقه وقتم استفاده نکردم این بود که دیدم چه فایده دارد؟ من که میدانم تصمیمشان را گرفتهاند که من را بیندازند. برای چه بیایم اطلاعات کشور را بدهم و چیزی بگویم که به عدهای بربخورد؟ من میتوانستم بیایم یکی دو تا را بشمارم و بگویم فلان آقای نماینده میگوید مدیرعاملی فلان جا را بده به من و فلان آقای نماینده میگوید مدیرعاملی فلان شرکت را بده به من.»
او در جواب پرسش مجری که گفت: صراحتا میگفتند؟ با لحنی قاطع تاکید کرد: «بله. همهشون میخواستند. براساس قانون وزیر اقتصاد طبق اختیاراتی که دارد ۱۶۰۰ تا ۱۸۰۰ حکم میزند. شما ببینید این همه مناطق آزاد هیئت مدیره دارند. همه میخواستند یک عضو هیئت مدیره بگذارند، یک عضو هیئت مدیره بانکها را بگذارند. مدیرعامل فلان شرکت را تعیین کنند و به محض اینکه مدیری را عوض میکردی آشکارا اعتراض میکردند. من چه جوابی بدهم؟ بیایم آشکارا در مجلس بنشینم همه اینها را یکی یکی اسم ببرم. این که خوب نیست. بیایم علیه بانک مرکزی صحبت کنم؟ به صلاح نیست علیه بانک مرکزی صحبت کنم. در مورد کی صحبت کنم؟ طبیعی است که محکوم میشوی و میگویند شما نتوانستید جواب بدهید.»
عباس گودرزی، سخنگوی هیئت رئیسه مجلس در واکنش به ادعاهای همتی گفت: «اتهامِ واهی باجگیری، تحریف وظیفه نظارتی مجلس محسوب میشود. تعداد وزیران اقتصادی انگشتشمار دیگری نیز در طول تاریخ مجلس استیضاح شدهاند، آیا همه این استیضاحها به معنای «باجگیری» بوده است؟ ... برخی جریانات سیاسی با برچسب زدن به مجلس، نظارت قانونی و شفاف مجلس را «باجخواهی» جلوه میدهند، این نوع فضاسازیها حربهای رسانهای برای فرار از پاسخگویی است و یقیناً مجلس دوازدهم بازیچه این جوسازیها نخواهد شد.» او تصریح کرد که رؤسای جمهور، وزرا و استانداران در همه دولتها از باب مشورت خواستار معرفی نیروهای توانمند از سوی نمایندگان بودهاند و نمایندگان نیز با توجه به شناخت خود این همکاری را انجام دادهاند. پیشنهاد در قالب مشورت، با اجبار تفاوت آشکار دارد و اگر معدود مواردی هم مصداق اجبار بوده است، اتفاقاً ضعف ایشان به حساب میآید که جرئت بیان نداشته است و امروز به ناحق وجهه عمومی مجلس را فدای موارد مبهم و محتمل ذهن خود میکند».
پس از داغ شدن اظهارات همتی در رسانهها و واکنش متعدد نمایندگان، دیروز همتی در یادداشتی در فضای مجازی توضیحاتی ارائه کرد که حاکی از آن است منظور وی، همه نمایندگان مجلس نبوده است. وی نوشت: « فارغ از مقدمه خبری رسانه ها از یک دقیقه از کل مصاحبه ۹۵ دقیقه ای من در برنامه گفتگوی «حضور»، محتوای مصاحبه به خوبی نشان میدهد که لفظ «همه» قطعاً به کل نمایندگان محترم مجلس برنمی گردد. سخنم درباره «برخی» بود. اگر کسی خود را در این «برخی» میبیند، دعوت به شنیدن کل مصاحبه و یا ملاحظه متن کامل میکنم...»
******
اول نتانیاهو سپس احمدینژاد!
روزنامه جوان نوشت:
دو ماه پس از آنکه بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی، با حضور در دانشگاه امنیتی بوداپست مجارستان، دکترای افتخاری دریافت کرد، سهشنبه هفته گذشته هم محمود احمدی نژاد به این دانشگاه دعوت شد و او نیز دکترای افتخاری دریافت کرد!
محمود احمدی نژاد رئیسجمهور اسبق، که به واسطه سکوت ششصد روزهاش در قبال جنایات وحشیانه رژیم صهیونیستی، علیه ملت مظلوم و بیدفاع غزه، از سوی بسیاری از مردم و فعالان سیاسی، مورد انتقاد گسترده است، روز سه شنبه به دعوت «گرگلی دِلی»، رئیس دانشگاه ملی خدمات عمومی مجارستان، عازم بوداپست شد تا در کنفرانسی که از آن با عنوان «پایداری در جهان در حال تغییر» یاد شده، شرکت و سخنرانی کند. این همان دانشگاه امنیتیـ نظامیای است که دو ماه پیش به بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی، دکترای افتخاری اعطا کرده بود.
درباره انگیزه سفر احمدینژاد به این کشور و همچنین اعطای دکترای افتخاری از سوی دانشگاه به او خبر دقیقی در دست نیست، اما بسیاری از تحلیلگران و ناظران سیاسی، این سؤال را مطرح میکنند که آیا اعطای دکترای افتخاری با سکوت احمدی نژاد در قبال جنایات نتانیاهو در غزه ارتباطی دارد یا خیر؟ و آیا او مزد سکوت خود را گرفته است؟ خصوصاً که نتانیاهو نیز دو ماه پیش از همین دانشگاه دکترای افتخاری دریافت کرده بود و پر واضح است که رئیس این دانشگاه با این اقدام خود در واقع بر همه جنایات ششصد روزه نخست وزیر رژیم صهیونیستی چشم بسته و بلکه او را تشویق به تداوم جنایات کرده است.
اگر بنا را بر بیاطلاعی احمدینژاد از اهداف پشت پرده خیمه شب بازی رئیس دانشگاه مجارستان بگذاریم، باز هم این سؤال مطرح میشود که گروه مشاوران و اطرافیان و حلقه گرمابه و گلستان او در این فرایند خطرناک کجای ماجرا بودند؟ خصوصاً آنکه دستیار و مشاور او در دوران ریاست جمهوری و پس از آن احمدینژاد را در این سفر همراهی کرده است.
******
یک دقیقه سکوت برای گاف خانم سخنگو
روزنامه فرهیختگان نوشت:
اعلام یک دقیقه سکوت در نشست خبری سخنگوی دولت به احترام شهدای غزه، شاید در نگاه اول همدلی و واکنش سیاسی شیکی به نظر برسد اما در واقع امر ربطی به فرهنگ ایرانی و اسلامی ندارد و برای سخنگوی دولت جمهوری اسلامی ایران زیادی فانتزی لوکسی محسوب می شود.
فاطمه مهاجرانی سخنگوی دولت ایران است و انتظار زیادی نیست که بخواهیم مطابق فرهنگ ایرانی رفتار کند که هیچ، حتی به عنوان عضوی از دولت، منادی فرهنگ ایرانی باشد و اگر کسی در مسیر تضعیف فرهنگی اقدام کرد. او منتقد و البته اصلاح کننده مسیر باشد، نه آنکه مصداق "گندیدن نمک" شود.
از سویی دیگر آیا همدلی دولت ایران با مردم غزه همچون همدلی ورزشکاران با حوادث غم انگیز باید در یک دقیقه سکوت تجلی یابد؟ ورزشکاران برای اقدامات عملی در حوادث و مرگ ها و امثال آنها وظیفه ای جز همدلی ندارند و طبیعی است که صرف یک اقدام همدلانه رسانه ای برای آنها اعلام موضع باشد و کسی انتظار بیشتر نداشته باشد اما دولت چطور ؟ آیا دولت کشوری که بزرگترین دشمن علیه رژیم صهیونیستی محسوب می شود، بروز همدلی اش با مردم غزه باید یک اقدام فانتزی همدلانه صرف باشد؟
هفته گذشته و زمانی که فاطمه مهاجرانی سخنگوی دولت در ابتدای نشست خبری خود با اهالی رسانه یک دقیقه سکوت به احترام شهدای غزه اعلام کرد اغلب خبرگزاری ها اقدام او را با مضمون احترام به مردم غزه منتشر کردند، بی آنکه بپرسند آیا در شان یک دولت است که اعلام موضعش اینگونه صورت بگیرد ؟ یعنی کار دیگری از دست دولت برنمی آید و همچون ورزشکاران دست و پا بسته و بی اختیار در این حوزه است ؟! از سویی بر فرض که دولت جز ابراز همدلی نمی تواند کاری کند، آیا این ابراز همدلی باید همچون غربی ها در قالب یک دقیقه سکوت باشد. یا آنکه مطابق فرهنگ ایرانیان و آموزه های اسلامی در شکل دعا و امید باید تجلی یابد؟
فاطمه مهاجرانی سخنگوی دولت چهاردهم در همین ده ماهی که از عمر دولت گذشته حواشی متعددی داشته و شاید اگر همین حواشی را از او بگیریم، او دیگر تیتر مهم هیچ رسانه ای نباشد. و عملا اتفاق مهمی را در تبیین اقدامات دولت متبوع خود رقم نزده باشد. این یعنی یک زنگ خطر برای او که بیندیشد آیا در انجام وظایف محوله موفق بوده یا خیر شاید برای ابتدای کار به نظر خیلی بامزه بود که سخنگوی دولت مانتویی با طرح سنتی ایرانی بر تن دارد و در نوع پوشش مسئولان زن در ایران، تفاوت محسوسی بود. اما در دراز مدت آن تیترهای ذوق زده و کلیک خور الباس متفاوت سخنگوی دولت در جمع خبرنگاران، ارزش خود را از دست می دهد و مدل و لحن صحبت مادرانه اش هم در یادها نمی ماند و همه عملکرد افراد را نگاه می کنند. عملکرد هم که پر از حاشیه است.
******
شبح ماشه بر مذاكره
روزنامه اعتماد نوشت:
در آستانه دور ششم گفتوگوهای غیرمستقیم میان ایران و امریكا، موج تازهای از تحركات دیپلماتیك و رسانهای بار دیگر پرونده هستهای ایران را به كانون توجه محافل بینالمللی بازگردانده است. طی روزهای اخیر، بستهای پیشنهادی ازسوی ایالاتمتحده با واسطهگری عمان به تهران منتقل شده كه به ادعای ناظران، مهمترین بند آن به مساله غنیسازی اورانیوم در خاك ایران اختصاص دارد. این پیشنهاد درحالی به دست مقامات كشورمان رسیده كه مقامات رسمی واشنگتن همچنان بر توقف كامل غنیسازی در ایران پافشاری دارند. موضوعی كه از آغاز گفتوگوها همواره با خط قرمز تهران یعنی حق انكارناپذیر غنیسازی صلحآمیز در خاك كشور در تضاد بوده است.
در شرایطی كه هیچ یك از مقامهای رسمی ایران و امریكا درباره جزییات این طرح اظهارنظر نكردهاند، وبسایت امریكایی «آكسیوس» به نقل از منابع دیپلماتیك ادعا كرده كه در این بسته، گزینهای برای ادامه غنیسازی در سطح سه درصد در ایران گنجانده شده است؛ سطحی كه یادآور محدودیتهای برجام در سال ۲۰۱۵ است. در كنار این ادعا، بحث تشكیل كنسرسیومی با مشاركت برخی كشورهای عربی و نظارت ایالاتمتحده برای كنترل روند غنیسازی نیز بار دیگر در رسانههای غربی مطرح شده است. جنگ روایتها درحالی شدت گرفته كه همزمان، برخی رسانههای غربی در آستانه برگزاری شورای حكام از هماهنگی امریكا با تروییكای اروپایی برای تصویب قطعنامهای ضدایرانی در نشست فصلی این نهاد خبر دادهاند.
لارنس نورمن، خبرنگار والاستریت ژورنال نیز مدعی شده كه واشنگتن از پیشنویس این قطعنامه كه توسط سه كشور اروپایی تهیه شده، حمایت خواهد كرد. این روند، همزمان با انتشار گزارش ادعایی نهاد پادمانی آژانس درباره برنامه هستهای ایران، گمانهزنیها درباره تلاش غرب برای فعالسازی مكانیسم ماشه را تقویت كرده است. برخی تحلیلگران هدف این فشارهای چندلایه را تلاش برای واداشتن ایران به پذیرش پیشنهادهای جدید میدانند. از نگاه این گروه هرگونه اقدام تنشزا ازسوی قدرتهای غربی میتواند مستقیما بر مسیر مذاكرات اثر گذاشته و آن را به سوی مسیری مبهم سوق دهد.
ابوالقاسم دلفی، سفیر اسبق ایران در پاریس و تحلیلگر مسائل بینالملل در اینباره میگوید: «گزارش تازه این نهاد درباره فعالیتهای هستهای ایران، بهانهای به دست اروپاییها داده تا مسیر صدور قطعنامه در شورای حكام را دنبال كنند. از طرفی در گزارش آقای گروسی، مواردی چون انحرافات پادمانی، افزایش ذخایر اورانیوم با غنای ۶۰درصد و انباشت مازاد مورد تاكید قرار گرفتهاند. پس از انتشار این گزارش، كشورهای اروپایی در شورای حكام تحركاتی را برای تصویب قطعنامهای علیه برنامه هستهای ایران آغاز كردند. با این همه هرچند مكانیسم ماشه مسیر حقوقی متفاوتی دارد و توسط كشورهای باقیمانده در برجام قابل فعالسازی است، اما تركیب فشار از سوی آژانس و تهدید به فعالسازی ماشه، بیانگر آن است كه غرب و در راس آن امریكا، قصد دارد از تمامی اهرمهای موجود برای اعمال فشار حداكثری بر ایران بهرهبرداری كند».
******
رویاپردازی محسن هاشمی درباره توافق با آمریکا
محسن هاشمی رفسنجانی در روزنامه شرق نوشت:
حال که ایران به هر دلیل و شاید برای اتمام حجت با طرفداران مذاکره تصمیم گرفته از برخی مطالبات خود عبور کرده و وارد مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا شود، نباید نگاه سادهانگارانهای به این حرکت داشت. حال که تصمیم گرفته شد تا بندهای خانمانسوز تحریمها از پای ایران باز شود تا امکان حل ناترازیها و معیشت و رفاه مردم در قله فراهم شود، مناسب است به این حرکت مهم و جدید سادهانگارانه و با دفعالوقت و با حل بخش کوچکی از محدودیتها که همانا غنیسازی ۳.۶۷ درصد و رفع تحریمهای هستهای است، نگاه نشود و نگاه عمیقتری به آن شود تا انشاءالله باعث تحول جدی در زندگی مردم و حکمرانی دولتمردان و مسئولیتپذیری مسئولان و مدیران شود، نه اینکه مشکل برای اداره حداقلی حل شود.
تحریمها از ماجرای گروگانگیری در سال ۱۳۵۸ تا مسائل منطقهای و برنامه هستهای و موضوعاتی مانند FATF، بر اقتصاد ایران سایه انداخته و راه را برای شکلگیری پدیدههایی مانند کاسبان تحریم هموار کرده است. مجموع این مشکلات باید به بحث کارشناسی گذاشته شود و برای رفع تمامی آنها اقدام شود، نه اینکه تنها به چند بند محدود رضایت داده شود.
حال که مذاکرات در مسیر سال ۲۰۲۵ داغ شده، باید ابتدا از داراییهای بلوکهشده ایران در خارج از کشور شروع کرد. عدد دقیق این منابع مشخص نیست و از ۲۰ تا ۲۰۰ میلیارد دلار ذکر شده؛ اما هنوز اطلاعات شفافی وجود ندارد. اگر مذاکرات به نتیجه برسد و روابط با آمریکا برقرار شود، امکان اجرای پروژههای زیرساختی با فاینانس و سرمایهگذاری داخلی و خارجی فراهم خواهد شد و میتواند سالانه تا ۵۰ میلیارد دلار سرمایه جذب کند.
چالاکی و انسجام دولت در بخش خصوصی برای جذب این تحول است؛ بنابراین لازم است نسبت به حرکات افراطیون در دو طرف و کاسبان تحریم که نفع خود را در این وضعیت نمیبینند، با حساسیت بیشتری نگاه شود.
******
هشدار ایران به تروئیکای اروپا: هر دشمنی با پاسخ چند برابر و کوبنده روبهرو میشود
رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس نسبت به اقدامات ضدایرانی سه کشور انگلیس، فرانسه و آلمان علیه برنامه هستهای کشورمان هشدار داد.
ابراهیم عزیزی رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با تسنیم، درباره بیانیه ضدایرانی تروئیکای اروپایی علیه برنامه هستهای کشورمان گفت: «تکرار بازی فرسوده اتهامزنی از سوی سه کشور اروپایی (E3) علیه برنامه صلحآمیز هستهای ایران، اقدامی خصمانه و کاملاً مردود است.»
وی تاکید کرد: «اگر فرانسه، آلمان و بریتانیا بار دیگر مسیر بحرانسازی و ارجاعهای ساختگی و بی اساس آژانس را دنبال کنند، بیدرنگ با واکنشهای قاطع، بازدارنده و غیرقابل بازگشت جمهوری اسلامی ایران، در چارچوب صیانت از منافع و امنیت ملی، مواجه خواهند شد.»
رئیس کمیسیون امنیت ملی با تاکید بر اینکه دوران مدارا به پایان رسیده است، عنوان کرد: «اروپاییها بدانند که با ایران مقتدر و بینیاز از مماشات طرف هستند و هر گام خصمانه، پاسخی چندبرابر، هوشمند و پرهزینه بهدنبال خواهد داشت.»
نشست شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی هستهای به طور رسمی از روز دوشنبه این هفته آغاز خواهد شد. یکی از برنامههای از پیش تنظیم شده برای این نشست، بررسی گزارشهای مربوط به فعالیت هستهای ایران و وضعیت برجام و قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل است. از همین رو برخی مقامات اروپایی در روزهای اخیر با طرح اتهامات علیه برنامه صلحآمیز هستهای ایران به دنبال تحت فشار قرار دادن کشورمان در مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا هستند.
******
از لغو وقفه تحریمها تا تهدید نظامی؛ واشنگتن ترمز مذاکرات را کشید؟
سایت رویداد۲۴ نوشت:
در حالی که نشانههایی از امید به احیای مذاکرات هستهای میان ایران و آمریکا دیده میشد، گزارش جدید والاستریت ژورنال از پایان بیسر و صدای وقفه تحریمها نشان داد که مسیر دیپلماسی دوباره با فشارهای سنگین همراه شده است. والاستریتژورنال گزارش داده که «وقفه در تحریمها علیه ایران بیسر و صدا پایان یافت». همزمان، اظهارات اخیر رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، و تهدیدات مجدد دونالد ترامپ به استفاده از گزینه نظامی، نگرانیها را درباره آینده مذاکرات هستهای بین ایران و آمریکا افزایش داده است.
آنطور که در هفتههای اخیر شاهدیم، مذاکرات هستهای میان ایران و ایالات متحده وارد مرحلهای حساس شده است. گفته میشد که دولت آمریکا تصمیم گرفته است تا اعمال تحریمهای جدید علیه ایران را موقتاً متوقف کند، اقدامی که میتوانست نشانهای از تمایل به پیشبرد دیپلماسی باشد. وال استریت ژورنال، اما با اشاره به این که این خبر به مذاق ترامپ خوش نیامده نوشته که این مکث بیسروصدا و تا سهشنبه لغو شده است. تحلیل والاستریت ژورنال این است که «فشار بازگشته، تا تهران را وادار کند به توافقی ارزشمند تن دهد.
در ادامه فرآیند افزایشها بر ایران، رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز با اشاره به افزایش ذخایر اورانیوم غنیشده ایران، نگرانی خود را از پیشرفتهای هستهای تهران ابراز کرده است. او تأکید کرده که بدون همکاری کامل ایران، هر توافقی تنها روی کاغذ باقی خواهد ماند. از طرف دیگر، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، دوباره از در تهدید درآمده و گفته که در صورت عدم توافق، از گزینه نظامی علیه ایران استفاده خواهد کرد. این اظهارات در حالی مطرح میشود که نشست شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی در پیش است و احتمال فعال شدن مکانیسم ماشه برای بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل علیه ایران نیز وجود دارد.
گفتنی است، ایران در واکنش به این تحولات، بر حق خود برای غنیسازی اورانیوم تأکید کرده و اعلام کرده است که فعالیتهای هستهایاش در چارچوب معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) قرار دارد. تهران همچنین خواستار تضمینهایی از سوی آمریکا برای رفع تحریمها و عدم خروج مجدد از توافق احتمالی شده است.
در این شرایط، نقش کشورهای منطقهای مانند عمان و قطر در میانجیگری میان ایران و آمریکا پررنگتر شده است. این کشورها تلاش میکنند تا با تسهیل مذاکرات، از تشدید تنشها و بروز درگیری نظامی جلوگیری کنند. با توجه به تحولات اخیر، آینده مذاکرات هستهای ایران در هالهای از ابهام قرار دارد. در حالی که فرصت برای دستیابی به توافق هنوز وجود دارد، اما فشارهای بینالمللی و تهدیدات نظامی میتواند این فرصت را به سرعت از بین ببرد.
******
روایت اصلاحطلبانه درباره درخواست روحانی از شهید رئیسی
خبرگزاری فارس نوشت:
اصلاحطلبان خصوصا در حوزه مذاکرات هستهای با غرب روایت خود از رخدادها را ناقص و یکسویه و معطوف به داخل کشور مطرح میکنند. این روایتسازی یکطرفه نیز با یک هدف کاملا سیاسی جناحی همراه است. این جریان سیاسی همواره سعی کرده موضوع مذاکره با غرب را جزو مزیتهای جناحی خود قرار دهد و اوج آن در ۸ سال دولت «حسن روحانی» به وضوح دیده شد. جایی که روحانی در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در میان طرفدارانش عنوان کرد تنها اوست که زبان دنیا و دیپلماسی را میداند و با کنایه نسبت به رقیب بیان میکند: « شما بلدید با دنیا (غرب) مذاکره کنید؟»
حالا چندی است که روایتی ناقص از جریان اصلاحات و همچنین شخص حسن روحانی درباره مذاکره با غرب برای حل و فصل بحث هستهای و لغو تحریمهای آمریکا مطرح میشود. «محمد عطریانفر» عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران درباره روزهای آخر دولت روحانی میگوید که رئیس دولت دوازدهم از شهید رئیسی درخواست کرده که اجازه بدهد در مدت باقی مانده دولتش پرونده هستهای را حل کند. عطریانفر مطرح میکند که بحث نام نیست و به نام کشور است و متوقف شد و باورم این است که در حوزه سیاست خارجی که امر ملی ماست این را تا سطح بازی کودکانه پایین آوردیم. این موضوعی بود که پیشتر خود حسن روحانی در محافل خبری مطرح کرده بود اما اگرچه با واقعیت دیپلماتیک در تضاد بود اصلاحطلبان این روایت را دوباره با همان حالت ناقص تکرار میکنند تا با این تکنیک در میان افکارعمومی به عنوان یک باور غلط شکل بگیرد.
چند نکته درباره این روایت ناقص و داخلی وجود دارد. اول اینکه روحانی ۸ سال فرصت داشت که پرونده هستهای ایران را حل کند و حتی وزیر خارجه وقت ایران به طور مستقیم با همتای آمریکایی خود مذاکراتی انجام داد اما نه در زمان اوباما و نه در زمان ترامپ که آمریکا را از این توافق خارج کرد، گشایشی برای کشور حاصل نشد. شاهد این امر نیز سخنان رییس کل بانک مرکزی دوره روحانی بود که نتیجه برجام را تقریباً هیچ اعلام کرد.
این روایت از آن جایی یکسویه است که اصلاحطلبانی چون عطریانفر دوره روحانی که مقارن با سه دوره ریاست جمهوری آمریکا از اوباما تا ترامپ و بایدن شد و تصمیمات طرف خارجی را به هیچ وجه در نظر نمیگیرند. جالب است که اصلاحطلبان درحالی مدعی حل و فصل پرونده هستهای ایران توسط روحانی هستند که بایدن در این مدت اقدام مثبتی انجام نداد و در دولت بعد ایران نیز اراده مثبتی از سوی بایدن دیده نشد. بایدن برجام را فراموش کرد و یک طرح سه رنگی (زرد، سبز و قرمز) درباره تحریمها داد که با توجه به تاکید آمریکاییها مبنی بر حفظ تحریمهایی که در لیست قرمز وجود داشت و پیوستگی تحریمها و عدم رفع همه آنها این مذاکرات به جایی نرسید. بیاعتنایی بایدن به دولت روحانی تا جایی پررنگ شد که «علی خرم» اصلاحطلب حامی برجام در یادداشتی به طور مستقیم رییسجمهور پیشین آمریکا را خطاب قرار داده و عنوان کرد: «آقای بایدن قرار این نبود!»
ادعاهای اصلاحطلبانی چون عطریانفر با اینکه وی سیاست خارجی را یک امر ملی میداند حاکی از آن است که بر حسب اتفاق این اظهارات با رویه کاملا جناحی مطرح میشود تا برای این جریان از مذاکره با آمریکا در پرونده هستهای برندسازی شود. هر چند اگر در چنین سخنانی موضوع منافع ملی و خیر ایرانیان مورد توجه قرار میگرفت روایت اینطور ناقص با حربه خودمقصر پنداری عنوان نمیشد؛ چه اینکه در زمان حال نیز تمامیتخواهی آمریکایی نه تنها در پرونده ایران بلکه در موارد دیگر سیاست خارجی این کشور را به بن بست کشانده است.