اظهارات عجیب وزیرجهاد کشاورزی درمورد مصرف بالای کالاهای اساسی در کشور حاشیه ساز شد و بیش از پیش ضعف های مدیریتی این وزارتخانه را به رخ کشید چرا که آقای وزیر به جای اینکه به فکر وظایف این وزارتخانه که مسئولیت مدیریت و برنامهریزی برای امنیت غذایی کشور دارد، باشد صرفا به دنبال این است که توپ بی مسئولیتی خود را به زمین مردم بیاندازد .
به گزارش سرویس اقتصادی تابناک، غلامرضا نوری قزلجه، وزیر جهاد کشاورزی اخیرا اعلام کرده است که مصرف برخی کالاهای اساسی در ایران ۲ برابر متوسط جهانی است و بخش زیادی از درآمد ارزی نفت صرف واردات کالاهای اساسی میشود؛ به طوری که ۹۰ درصد روغن و نزدیک به ۳۰ درصد شکر مورد نیاز کشور از خارج تأمین میشود و ارز لازم برای آنها با دشواری از محل فروش نفت به دست میآید که نه تنها اسراف است بلکه به اقتصاد ملی و هزینههای خانوار لطمه میزند.
سرپوش گذاشتن بر ضعف های مدیریتی با روش جدید
به نظرمی رسد اظهارات وزیرکشاورزی درحالی مطرح میشود که او قصد فرافکنی و سرپوش گذاشتن بر ضعفهای مدیریتی خود دارد؛ چرا که ریشه اصلی وابستگی به واردات و هزینههای ارزی بالا، بیش از آنکه به میزان مصرف مردم برگردد به کاستیهای موجود در سیاستگذاریهای تولید داخلی، حمایت از کشاورزان و کارایی زنجیره تأمین باز میگردد.
همچنین آقای وزیر جهاد کشاورزی به این مساله دقت نداشتهاند که مصرف بالای برخی کالاها میتواند دلایل پیچیدهای داشته باشد که فراتر از صرفاً مصرف نادرست است برای مثال وقتی مردم توانایی خرید پروتئین یا میوههای تازه را ندارند، ممکن است به سمت مصرف بیشتر کربوهیدراتها مثل نان و شکر و چربیهای ارزانتر مانند روغن روی بیاورند تا نیاز انرژی خود را تأمین کنند؛ بنابراین اگر جایگزینهای سالمتر و متنوعتر با قیمت مناسب در دسترس مردم نباشد، طبیعی است که به سمت گزینههای ارزانتر و در دسترستر گرایش پیدا کنند. البته بدیهی است که شکر یا روغن خود به تنهایی از ارکان سبد غذایی مردم به شمار می روند و جایگزین پرتئین یا سایر اقلام اساسی نیستند.
آقای وزیر راه حل دهید نه صرفا بیان مشکلات!
همچنین تاکید آقای وزیر به مصرف بالای برخی کالاها بدون آنکه برنامهای مشخص و عملی برای کاهش مصرف یا افزایش تولید داخلی صرفا درحد یک گفته ناقص و غیرکاربردی است؛ چراکه وظیفه وزیر کشاورزی باید مدیریت و برنامهریزی برای امنیت غذایی کشور باشد نه صرفاً بیان مشکلات.
البته دلایل زیادی برای عدم خودکفایی کامل در تولید شکر و روغن و تداوم وابستگی به واردات وجود دارد مانند کمبود آب برای تولید محصولات آببر مانند چغندرقند و نیشکر و دانههای روغنی که با چالش جدی کمآبی مواجه است که تولید این محصولات را در داخل کشور ممکن است مقرون به صرفه نکند یا اینکه به دلیل قیمتگذاری تضمینی نامناسب و عدم حمایت کافی از کشاورزان و هزینههای بالای تولید کشاورزان انگیزه کافی برای کشت این محصولات را نداشته باشند و به سمت کشت محصولات سودآورتر بروند.
تخصیص ارز برای واردات کالاهای اساسی جذاب تر از تولید داخلی
ازسویی دیگر، برخی دورهها به دلیل تخصیص یافتن ارز ترجیحی به واردات این کالاها برای تجار سودآورتر بود تا این کالاها را وارد کنند تا از تولید داخلی استفاده کنند و همین مساله باعث شده است تا انگیزه برای سرمایهگذاری در تولید داخلی کاهش یابد.
به گزارش تابناک، اظهارات وزیرکشاورزی در مورد مصرف بالای سرانه گرچه تا حدودی ممکن است درست باشد، اما این یک توجیه کامل برای وضعیت موجود نیست و ایراد اصلی به ناتوانی در مدیریت تولید داخلی و وابستگی به واردات بازمیگردد که برطرف کردن این مشکلات نیازمند برنامهریزی و سرمایهگذاری این وزارتخانه در زنجیره تأمین و توزیع است که از آن غفلت شده است.