همشهری آنلاین: در سالی که با شعار راهبردی «سرمایهگذاری برای تولید» آغاز شده است، انتظار میرود تمام ظرفیتهای ملی در مسیر تقویت تولید داخلی بسیج شوند. اما در این میان، محیط زیست و خدمات اکولوژیک نهتنها نباید به حاشیه رانده شوند، بلکه باید بهعنوان بستری حیاتی برای توسعه تولید مورد توجه قرار گیرند. در واقع، بدون حفاظت از منابع طبیعی، هیچگونه سرمایهگذاری مولد و پایدار ممکن نیست. اعتقاد بر این است که خدمات بوم نظامی طبیعت زیربنای تولید پایدار خواهد بود. به عبارت دیگر این خدمات شامل منافعی است که طبیعت بهصورت رایگان در اختیار بشر قرار میدهد: از آب شیرین، حاصلخیزی خاک، گردهافشانی، کنترل آفات، تصفیه هوا و تنظیم اقلیم گرفته تا منابع ژنتیکی و زیباییهای طبیعی. این خدمات، زیربنای اصلی تولید در کشاورزی، صنعت، گردشگری و حتی سلامت جامعه هستند. بدیهی است اگر این خدمات از بین بروند، بازسازی آنها با صرف میلیاردها تومان سرمایهگذاری نیز ممکن نیست. از همینرو، سرمایهگذاری برای تولید باید با نگاه بوم سازگان (اکوسیستم) همراه باشد، تا توسعه اقتصادی با تخریب منابع طبیعی همراه نشود.
در دنیای امروز، حفاظت از محیط زیست به یکی از مهمترین چالشهای بشری تبدیل شده است. تغییرات اقلیمی، آلودگی هوا و آب، و کاهش تنوع زیستی تنها بخشی از بحرانهای زیستمحیطی هستند که بشریت با آنها مواجه است. با این حال، حفاظت از محیط زیست نه تنها یک مسئولیت اجتماعی، بلکه یک سرمایهگذاری هوشمندانه برای آیندهای پایدار است. خدمات بوم سازگان، شامل تأمین آب آشامیدنی، تصفیه طبیعی آب، حفظ خاک و تولید غذا، از جمله منابعی هستند که به طور مستقیم بر زندگی انسانها تأثیر میگذارند. سرمایهگذاری در این خدمات، به معنای حفظ و بهبود کیفیت زندگی و سلامت بشر است. علاوه بر این، ایجاد و توسعه مشاغل سبز، نه تنها به کاهش بیکاری کمک میکند، بلکه موجب افزایش آگاهی عمومی در مورد اهمیت محیط زیست نیز میشود. دولتها و نهادهای خصوصی میتوانند با حمایت از پروژههای پایدار و سرمایهگذاری در فناوریهای سبز، به رونق اقتصادی و همچنین حفاظت از محیط زیست کمک کنند. در نهایت، باید به این نکته توجه داشته باشیم که حفاظت از محیط زیست یک مسئولیت مشترک است. هر یک از ما به عنوان شهروندان، میتوانیم با انتخابهای روزمره خود، به حفظ منابع طبیعی و خدمات بوم سازگانی کمک کنیم. چرا که حفاظت از محیط زیست نه تنها یک وظیفه اخلاقی، بلکه یک سرمایهگذاری راهبردی در آیندهای پایدار و سالم برای نسلهای بعدی به شمار میرود.
آمارها نشان میدهند که بوم سازگانهای ایران در معرض تخریب سریع و گسترده قرار دارند؛ روندی که در صورت عدم تغییر رویکرد مدیریتی، به بحرانهای اجتماعی، اقتصادی و حتی امنیتی خواهد انجامید. از این رو، پیوند دادن سرمایهگذاری برای تولید با احیای بوم سازگان و خدمات محیطزیستی، نه یک انتخاب بلکه یک ضرورت ملی است. نگاه آماری به وضعیت بحرانی بوم سازگانهای ایران نشان از ضرورت توجه ویژه فرا بخشی به این موضوع است.
آب؛ خط قرمز توسعه تولید: حدود ۸۵ درصد منابع آب تجدیدپذیر ایران مصرف شدهاند. در حالیکه سقف جهانی مصرف ایمن ۴۰ درصد است. بیش از ۴۰۰ دشت کشور ممنوعه یا بحرانی اعلام شدهاند و سطح آبهای زیرزمینی متوسط سالانه ۵۰ سانتیمتر افت دارد. در برخی مناطق مرکزی و شرقی کشور، منابع آب بهطور کامل غیرقابل بازیابی شدهاند.
خاک؛ ثروت خاموش و فراموششده: برآورد شده است که ۸۳ درصد از مراتع کشور در وضعیت فقیر و بسیار فقیر قرار دارند. بطوریکه سالانه حدود ۲ میلیون هکتار از اراضی طبیعی کشور در معرض بیابانزایی قرار دارد. فرسایش خاک ایران ۵/۲ برابر میانگین جهانی است؛ بطوریکه سالانه حدود ۷/۱۶ تن در هکتار خاک از دست میرود. این یعنی از دست رفتن سالانه حدود ۲ میلیارد تن خاک حاصلخیز، سرمایهای که برای تجدید آن به هزاران سال زمان نیاز است. در بسیاری از دشتهای کشور، شور شدن خاک، تخریب ساختار آن به دلیل استفاده بیرویه از کود شیمیایی، و بیابانزایی در حال تبدیلشدن به روندی غیرقابل بازگشت است.
جنگلها؛ سد دفاع زیستی در حال فروپاشی: سالانه حدود ۱۵۰ تا ۲۰۰ هزار هکتار از پوشش جنگلی کشور از بین میرود. پدیدههایی مانند آفتزدگی (سوسک چوبخوار بلوط)، قطع غیرمجاز و خشکسالی جنگلهای شمال و غرب کشور را تهدید میکند. مساحت جنگلهای غرب (زاگرس) از ۶ میلیون هکتار به کمتر از ۵ میلیون هکتار کاهش یافته است و حدود ۵/۱ میلیون هکتار از جنگلهای شمال (هیرکانی) تخت فشار ساهت و ساز و تغییر کاربری و آتش سوزی در معرض خطر جدی قرار دارند.
تنوع زیستی؛ حساس و آسیب پذیر: کاهش شدید پهنههای آبی و خشکشدن تالابها و دریاچهها موجب گردیده است که بسیاری از آنها در وضعیت ناپایدار قرار گرفته اند و علاوه بر اینکه در وضعیت بحرانی قرار کرفته اند، بخش بزرگی از آنها به عنوان کانون گرد و غبار شناخته شده اند، بیش از ۱۳۰ گونه جانوری ایران در فهرست قرمز اتحادیه جهانی حفاظت (IUCN) قرار دارند و تخریب زیستگاه، شکار غیرمجاز و تغییرات اقلیمی سه تهدید اصلی تنوع زیستی کشورر اعلام گردیده است.
با نگاهی تحلیلی مبتنی بر ارزییابی وضعیت موجود مشخص میشود که تخریب منابع طبیعی، سالانه بین ۵ تا ۸ درصد از تولید ناخالص ملی را بهصورت پنهان کاهش میدهد و این موضوع تهدید جدی برای سرمایه گذاری محسوب میشود. سرمایهگذاری برای احیای جنگلها و مراتع، تالابها و سفرههای آب زیرزمینی، نهتنها یک هزینه اضافی نیست، بلکه نوعی سرمایهگذاری زیرساختی برای تولید آینده به شمار میرود. کشاورزی بدون خاک سالم و منابع آب تجدیدپذیر، صنعت بدون هوای پاک و گردشگری بدون طبیعت بکر، نمیتوانند بهصورت پایدار ادامه یابند. از سوی دیگر، توسعه مشاغل سبز، بهویژه در حوزههای نوین مانند مدیریت پسماند، انرژیهای تجدیدپذیر، تولید نهادههای زیستی، و اکوتوریسم، میتواند به تحقق همزمان دو هدف اصلی یعنی تولید و حفظ محیطزیست کمک کند.
سرمایهگذاری برای تولید، بدون بازسازی و حفاظت از منابع طبیعی کشور، نهتنها ناکارآمد، بلکه زیانبار خواهد بود. آب، خاک، جنگل و تنوع زیستی، بنیانهای خاموش اما حیاتی تولید هستند. پس هر سرمایهگذاری هوشمند باید با نگاه اکولوژیک همراه باشد؛ تا ایران بتواند هم به توسعه اقتصادی دست یابد و هم آینده نسلهای بعدی را از نابودی نجات دهد. دولتها میتوانند با ایجاد بازارهای جدید برای خدمات بوم نظام زیستی نظیر بازار کربن، یا پرداخت برای خدمات محیطزیستی – به افزایش انگیزه اقتصادی در حفاظت از منابع طبیعی کمک کنند. همچنین، تدوین سیاستهای تشویقی برای سرمایهگذاران در بخش محیطزیست، مسیر تحقق شعار سال را هموارتر میسازد. در مقابل، بخش خصوصی نیز باید نگاه خود را از تولید صرف به تولید مسئولانه تغییر دهد. سرمایهگذاری در فناوریهای کممصرف، طراحی چرخه تولید مبتنی بر بازیافت، و استفاده از انرژیهای پاک، نهتنها هزینهبر نیست، بلکه در بلندمدت سودآور و رقابتپذیرتر خواهد بود. تحقق شعار سال بدون همافزایی دولت و بخش خصوصی امکانپذیر نیست. دولت باید با اصلاح قوانین، ارائه مشوقهای مالیاتی، تسهیل فرآیندهای مجوزدهی و حمایت از استارتاپهای سبز، بسترهای لازم را فراهم آورد. از سوی دیگر، سرمایهگذاران و کارآفرینان باید نگاه خود را از سود کوتاهمدت به منافع پایدار بلندمدت تغییر دهند. بانکها نیز با توسعه ابزارهای مالی سبز مانند اوراق قرضه سبز و صندوقهای سرمایهگذاری محیطزیستی، میتوانند نقشی کلیدی در جهتدهی منابع مالی به سمت تولید پایدار ایفا کنند.
یکی از سوءبرداشتهای رایج این است که حفاظت از محیطزیست با توسعه اقتصادی در تعارض است. حال آنکه تجربه کشورهای موفق جهان نشان میدهد، مسیر توسعه آیندهنگر بر پایهی تولید سبز استوار است. انرژی خورشیدی، بادی، استفاده از فناوریهای پاک در صنعت، کشاورزی هوشمند و مدیریت پسماند، همگی مصادیقی از تولید مبتنی بر سرمایهگذاری سبز هستند. در کشور ما نیز ظرفیتهای فراوانی در این زمینه وجود دارد. اقلیم متنوع، منابع غنی خورشیدی، و نیروی انسانی جوان و تحصیلکرده، بسترهای مناسبی برای رونق تولید سبز فراهم کردهاند؛ بهویژه در مناطق محروم که این نوع سرمایهگذاری میتواند موجب توسعه متوازن منطقهای شود.
تجربیات جهانی در سرمایهگذاری در خدمات بوم سازگان، میتواند درس آموختههای ارزشمندی به عنوان موفقیتهای جهانی باشد که نشاندهنده تأثیر مثبت این نوع سرمایهگذاری بر محیط زیست و جوامع انسانی است.
پروژههای کاهش انتشار ناشی از تخریب و کاهش جنگلها: در کشورهای مختلف، به ویژه در برزیل و کنگو، به کاهش تخریب جنگلها و حفظ تنوع زیستی کمک کردهاند. این پروژهها از طریق حمایت مالی به جوامع محلی برای حفظ جنگلها و استفاده پایدار از منابع طبیعی، به کاهش انتشار کربن و بهبود شرایط زیستمحیطی کمک میکنند.
پروژههای گردشگری: کشورهایی مانند کاستاریکا موفق به توسعه گردشگری به عنوان یک منبع درآمد پایدار شدهاند. این کشور با حفظ جنگلها و تنوع زیستی خود، توانسته است صنعت گردشگری را توسعه دهد که نه تنها به تأمین درآمد برای جوامع محلی کمک کرده، بلکه به حفاظت از محیط زیست نیز منجر شده است.
مدیریت پایدار منابع آب: در کشورهایی مانند هلند، سرمایهگذاری در مدیریت پایدار منابع آب و احیای تالابها به کنترل سیلابها و بهبود کیفیت آب کمک کرده است. این اقدامات به حفظ بوم سازگانهای آبی و بهبود شرایط معیشتی جوامع محلی منجر شده است.
کشاورزی پایدار: در اتیوپی، برنامههای کشاورزی پایدار و احیای زمینهای خشک شده، به بهبود تولید محصولات کشاورزی و افزایش درآمد کشاورزان کمک کرده است. این برنامهها شامل فناوریهای کشاورزی پایدار و استفاده از روشهای سنتی حفظ خاک و آب هستند.
پروژههای حفاظت از اقیانوسها: پروژههای حفاظت از اقیانوسها در مناطقی مانند جزایر کارائیب و اقیانوس آرام، به حفظ صخرههای مرجانی و بوم شازگانهای دریایی کمک کرده است. این پروژهها از طریق ایجاد مناطق حفاظت شده و حمایت از جوامع محلی، به ایجاد مشاغل و افزایش آگاهی درباره اهمیت اقیانوسها منجر شدهاند.
ایجاد مناطق حفاظت شده: کشورهایی مانند کنیا با ایجاد مناطق حفاظت شده و پارکهای ملی، به حفاظت از حیات وحش و تنوع زیستی خود پرداختهاند. این مناطق نه تنها به حفاظت از گونههای در حال انقراض کمک کرده، بلکه به توسعه گردشگری و ایجاد درآمد برای جوامع محلی منجر شده است.
مدیریت پایدار زمین: در چین، پروژههای احیای زمینهای زراعی و مدیریت پایدار منابع طبیعی، به بهبود کیفیت خاک و افزایش تولید محصولات کشاورزی کمک کرده است. این اقدامات به افزایش امنیت غذایی و معیشت کشاورزان کمک کردهاند.
در خاتمه میتوان چنین نتیجه گرفت که تحقق شعار «سرمایهگذاری برای تولید» تنها در صورتی امکانپذیر است که سرمایهگذاریها با نگاه جامع و نطام بوم شناسی (اکولوژیک) انجام شوند. توسعه محیطزیست و تقویت خدمات اکولوژیک، نه مانعی برای تولید، بلکه موتور محرک آن در عصر بحرانهای زیستمحیطی است. اکنون زمان آن فرا رسیده که محیطزیست نه بهعنوان مانعی برای توسعه، بلکه بهعنوان شریک راهبردی در مسیر تولید ملی شناخته شود. در همین راستا و به منظور دستیابی به نتایج اثر بخش، میتوان به موضوعاتی نظیر سرمایهگذاری در بازچرخانی آب، آبیاری هوشمند، و کشتهای کممصرف، حمایت از کسبوکارهای سبز، استارتاپهای زیستمحیطی و اکوتوریسم، تقویت صندوق ملی محیطزیست و گسترش اوراق قرضه سبز، ممنوعیت یا محدودیت سرمایهگذاری در صنایع آببر و مخرب منابع طبیعی، توسعه جنگلکاری و مراتع دستکاشت و احیای تالابها به عنوان زیرساختهای تولید اشاره کرد که راهکاری پیشنهادی محسوب میشوند.