سزارین در ایران بیش از سه برابر و در برخی استانها بیش از چهار برابر استانداردهای جهانی جریان دارد.
به گزارش سرویس اجتماعی تابناک، در جهانی که زایمان طبیعی به عنوان فرآیندی فیزیولوژیک و کمخطر پذیرفته شده، ایران با آمار وحشتآور ۵۵ درصدی سزارین — و حتی رکوردشکنی بیش از ۷۵ درصدی در استانهایی مانند گیلان — به چهرهای ناهمگون در نقشه سلامت مادران تبدیل شده است. این رقم، که سه تا چهار برابر میانگین جهانی است، نه تنها فریاد هشدار پزشکان دلسوز را در گلو خفه کرده، بلکه آیینهای است از جامعهای که سلامت را قربانی رقابتهای پوچ و سوداگریهای نظام پزشکی کرده است.
زایمان طبیعی؛ قربانی چشموهمچشمی و راحتطلبی
وزارت بهداشت بارها هشدار داده است: سزارین غیرضروری، مادر و نوزاد را در معرض عفونت، خونریزی و مشکلات تنفسی قرار میدهد. اما گویا گوشهای جامعه به روی این هشدارها بسته است. خانوادههای ایرانی، اسیر باورهای غلط، سزارین را نه یک عمل جراحی پرخطر، بلکه نماد "مدرنیته" و "برنامهریزی دقیق" میدانند. حتی تاریخ تولد — مانند ۹۹/۹/۹ — به کالایی لوکس تبدیل شده که مادران برای به دست آوردنش، تیغ جراحی را به جان میخرند. علاوه بر عواقب جسمیِ سزارین های بی مورد، میزان افسردگی نیز در زنانی که زایمانشان با سزارین بوده بسیار بیشتر گروه دیگر گزارش شده است. سزارین در جهان فقط با تشخیص پزشک و برای موارد خاص به کار می رود.
در این میان، پزشکان نیز بیتقصیر نیستند. برای بسیاری از آنان، سزارین نه یک ضرورت پزشکی، بلکه راهی برای "مدیریت زمان" و "درآمدزایی بیشتر" است. جراحیای که در کمتر از یک ساعت پایان مییابد، بسیار جذابتر از زایمان طبیعیست که ساعتها زمان و انرژی میطلبد. اینجاست که سلامت مادر و نوزاد، قربانی معادلات اقتصادی میشود.
گیلان؛ آینه تمامنمای یک بحران ملی
آمار سزارین در گیلان از ۷۵ درصد عبور کرده است. گیلان پیرترین استان کشور محسوب می شود و شرایط خوبی در نرخ رشد جمعیت ندارد. این عدد تنها یک نشانه پزشکی نیست، بلکه فریاد بلند یک بیماری اجتماعی است: بیماریای به نام "هرچه مردم، همان کنیم". وقتی سزارین به "هنجار" تبدیل میشود، مقاومت در برابر آن دشوار میگردد. مادری که میشنود تمام دوستانش سزارین کردهاند، به سختی میتواند به زایمان طبیعی فکر کند. ترس از درد — که با آموزشهای نادرست تشدید شده — نیز به این آتش دامن میزند.
معاون درمان همدان از نظارت بر بیمارستانهای پرخطر خبر میدهد، اما آیا این کافی است؟ تجربه نشان داده که تا وقتی سزارین به عنوان یک "مد پزشکی" تبلیغ میشود، هیچ دستورالعملی کارساز نخواهد بود. جامعهای که حتی زایمان را به یک انتخاب سلیقهای تبدیل کرده، چگونه میتواند به آمار ۱۵ درصدی جهانی نزدیک شود؟
مشکل اصلی ، نظام سلامت نیست؛ مشکل، ذهنیتی است که راحتیِ زودگذر را به سلامت ترجیح میدهد. مشکل، پزشکانی هستند که به جای روشنگری، تسلیم خواستِ بیمار میشوند. مشکل، خانوادههایی هستند که به جای تحقیق، چشم به رفتار اطرافیان دوختهاند.
ناامیدی از امروز، امید به فردا
واقعیت تلخ این است: تا زمانی که زایمان طبیعی به عنوان یک "فرآیند طبیعی" دیده نشود و سزارین به عملی "لاکچری" تبدیل است، این چرخه معیوب ادامه خواهد یافت. شاید تنها امید، نسل آینده باشد؛ نسلی که شاید کمتر اسیر چشموهمچشمی باشد. اما تا آن روز، این آمار نگرانکننده، همچنان قربانی میگیرد. قربانیانی که شاید حتی ندانند چه بر سر سلامت خود و فرزندانشان آوردهاند.
در جهان امروز پزشکان و محققان همواره در تلاش بودهاند تا زایمان طبیعی را برای مادران راحتتر و ایمنتر کنند، اما جای این سوال نیز از جامعه علمی دنیای امروز وجود دارد که چرا سزارین هنوز بهعنوان یک روش رایج مورد استفاده قرار میگیرد و چرا نوآوریهای چشمگیر در زمینه تسهیل زایمان طبیعی کمتر دیده میشود؟