جریان غدیر نشان میدهد که بیعت و رضایت مردم از امام، پیشوا، رهبر و حاکم اسلامی مدخلیت، اهمیت و موضوعیت دارد.
در مبحث ولایت و حکومت اسلامی، دو مؤلفه اساسی لازم است. تقریبا اکثر متفکران و حتی اندیشمندان مسلمان گفتهاند که هم مشروعیت لازم است برای یک حاکم و والی اسلامی و هم مقبولیت. به تعبیری حاکم هم باید مقبول آحاد مردمان باشد و هم باید از لحاظ شرعی ویژگیها و شرایط را داشته باشه که به حکم الهی بتواند سردمدار امور جامعه باشد تا به مدیریت امور اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جامعه بپردازد.
بر اساس این نظریه که مقبولیت و مشروعیت حاکم توأمان باید وجود داشته باشد، باید بررسی کنیم که نقش غدیر و بیعتی که در قدیم صورت گرفته چیست؟
جریان غدیر به خوبی ثابت میکند که در کنار مشروعیت یعنی اتصال فرد به خدا و داشتن صفاتی مثل تقوا، ایمان، بلوغ فردی و امثالهم، چقدر موضوع کارآمدی و رضایت مردم شرط است و اهمیت دارد. اگر به حساسیت موضوع غدیر فکر کنیم و به نحوه وقوع این حادثه تاریخی توجه کنیم به این نتیجه می رسیم که غدیر یک جریان یا واقعه عادی نیست؛ در گرمترین روزها، در سختترین شرایط، در شرایط خستگی حجاج که همگی در حال برگشت به سرزمینهای خودشان بودند، پیامبر(ص) عدهای را نگه میدارند و صبر میکنند تا بقیه برسند. تاکید و اصرار دارند همه مسلمانان حاضر در حج در آن اجتماع عظیم حضور داشته باشند.
پیامبر(ص) در ماجرای غدیر و نصب امیرالمومنین(ع) به عنوان وصی، امام و جانشین بعد از خود اصرار دارد که شخصی که میخواهد امام و ولی مسلمین شود باید نزد مسلمانان شناخته شده و هم مورد رضایت و بیعت آنها باشد، لذا علاوه بر اینکه پیامبر(ص) این پیام را اعلام میکند، از مردم حاضر هم بیعت میگیرد و بسیاری از آنها به ایشان تبریک هم میگویند، در تبریکهای آنها به امیرالمؤمنین(ع)، حتی کسانی که از رقبای او بودند و بعدها جای ایشان را گرفتند در تاریخ ثبت میشود. این نشان دهنده اهمیت حضور، رضایت و مشارکت مردم در صحنه امامت و ولایت امیرالمومنین و هر امام هر پیشوای دیگری است.
ما معتقدیم آنچه در صحنه سیاسی اجتماعی برای امامان اتفاق افتاده میتواند برای امام و پیشوای بعد از آنها هم اتفاق بیفتد. درست است که در دورانهای بعد معصومینی همچون آنها نداریم اما به لحاظ کار اجتماعی و سیاسی هیچ تفاوتی بین امام معصوم یا کمتر تفاوتی بین امام معصوم و دیگران وجود دارد، حتی عدهای معتقدند که جنگ ابتدایی هم اختصاصی به معصوم ندارد و حتی معصومین هم جنگ ابتدایی یعنی ابتدا شروع به جنگ کردن در مقابل دیگران را اجازه ندادند، حالا بعضیها در مقابل اعتقاد دارند که این اجازه را به طور خاص معصومین دارند. به هر صورت در ادامه این بحث پیش می آید که این بیعت و رضایت چگونه باید حاصل شود، اگر قرار باشد که صرف مشروعیت و اینکه فرد از جانب خداوند تعیین شده است یا بعد از دوران معصومین(ع)، فردی که شرایط فردی و ایمانی و برای احراز مقام امامت دارد آیا کافی است؟، اگر فرض بر این باشد که اینها کافی است که دیگر نیازی به این نبود که بیعتی صورت گیرد و اجتماع عظیم اتفاق بیفتد، حالا که علاوه بر مشروعیت و داشتن آن شرایط فردی لازم است که رضایت، همراهی، همدلی و بیعت مردم احراز شود، پس لازم است که مقدمات این کار هم فراهم شود، مردم چگونه بیعت میکنند در صورتی که از فرد راضی باشند و کارایی و کارآمدی او را هم بشناسند و بررسی و تأیید کنند. بنابراین از اینجا وارد مقوله ارزیابی مردمی می شویم.
از همین جاست که انتخاب و انتخابات اهمیت و جایگاه خودش را پیدا میکند، مردم راه دیگری غیر از انتخابات ندارند که برای پذیرش ریاست و حکومت یک فرد یا یک جمع اعلام رضایت یا اعلام آمادگی کنند، پس باید از طریق انتخابات این کار انجام شود، البته روش و سیره عقلا این است که در مسائل خاص و مهم و به خصوص مسائل تخصصی به کارشناسان و خبرگان و انسانهای فرهیخته مراجعه و از نظرات کارشناسی آنها استفاده میکنند، و البته این کار هم یک رویه عقلانی است که باید وجود داشته باشد، اما این به معنای تحمیل رأی یک عده بر دیگران، نفی آزادیهای دیگران و محدود کردن دایره انتخاب نیست. دایره انتخاب باید حتی الامکان وسعت داشته باشد تا مفهوم انتخاب، اختیار و ارزیابی تحقق پیدا کند، پس از همین جا وارد مقوله انتخاب میشویم.
اینکه در جامعه اسلامی ناکارآمدیهای مختلف و گوناگون دیده میشود، نشان دهنده این است که یا فرایند انتخاب خوب صورت نگرفته و یا شرایط و موانعی برای انتخاب صحیح مردم ایجاد شد. بنابراین باید کاری کرد که مردم به راحتی، آزادانه و با تکیه بر دیدگاههای کارشناسی، انتخاب خودشان نسبت به افراد را انجام بدهند که نتیجه آن کارآمدی مجموعه حکومت اسلامی خواهد شد. بنابراین در کنار مشروعیت و انتصاب به صفات الهی لازم است که مقبولیت و کارآمدی و رضایت عمومی حاصل شود و این از طریق مراجعه به آرا و اندیشهها و دیدگاههای آحاد مردم جامعه اسلامی است. بدون مراجعه به آحاد جامعه اسلامی هیچ وقت نمیتوان کارآمدی را تضمین کرد؛ چرا که خداوند مصالح امور را در عقلها و درایتهای مردم پنهان کرده، لذا باید با مراجعه به آنها سعی کرد که بهترین روش، مدیریت و سیاست را اتخاذ کنیم تا جامعه به سمت اهداف خودش پیش برود.