به گزارش همشهری آنلاین، ایران در سالهای متمادی در شرایط ویژه قرار داشته است؛ ۸ سال جنگ تحمیلی و حدود ۱۴ سال تحریم اقتصادی ظالمانه، باعث شده موضوع تأمین نیازهای اساسی خانوارها، در قالب یک برنامه منسجم در دولتهای مختلف پیگیری شود؛ حالا اما، در سایه تهاجم نظامی اسرائیل این حوزه چه سرنوشتی خواهد داشت؟ این موضوع با حضور عطا بهرامی، کارشناس اقتصادی در تلویزیون همشهری بررسی شد.
وضعیت ذخیره کالاهای اساسی
عطا بهرامی، کارشناس اقتصادی: ما در ۴۸ سالی که از انقلاب میگذرد، یک هنر را به تمام و کمال در مدیریت کشور یاد گرفتهایم و آن، تأمین پایدار نیازها و ارزاق مردم بوده است. حتی در زمان جنگ ۸ ساله تحمیلی با اینکه تجربه اجرایی نبود و بعد از انقلاب، مدیران جوان رأس کار بودند هیچوقت اجازه نمیدادند مشکل خود را تحمیل کند.
الآن هم درگیر جنگ امنیتی هستیم و با تکیهبر تجارب و داشتههای قبلی، قویتر و بهتر از آن دوره اقدام میشود. در زمان جنگ و اوایل انقلاب، فرصتهای کمی در دنیا داشتیم؛ اما الآن هم ضریب خودکفایی بالایی در نیازهای استراتژیک داریم و هم فرصتهای جهانی بیشتری در دسترس است.
چرا صف نانوایی یا بنزین شلوغ است؟
وقتی جامعه بهیکباره به دلیل اتفاق مشهود یا جریان خبری، حس کند که اتفاقی رخ داده یا در حال رخداد است، تمایل به تأمین نیازهای ضروری برای یک دوره زمانی طولانیتری نیست شرایط عادی، افزایش مییابد و این رشد مقطعی تقاضا صف ایجاد میکند. سوابق همین سالهای اخیر را که نگاه کنیم، حتی زلزله کرج هم پمپبنزین تهران را شلوغ کرد.
یا مثلاً در دوره کرونا، در کل دنیا برخی اقلام کمیاب شد؛ اما مدت زیادی این وضعیت ادامه نیافت. در همین اسراییل که شروعکننده جنگ بود و قاعدتاً باید آمادگی بیشتری برای وضعیت جنگی میداشت، قفسه فروشگاهها خالی شد. درمجموع، این مسائل مقطعی نگرانکننده نیست و در یکجایی به ثبات میرسد.
تنظیم فضای ذهنی مردم
واکنش مردم در روزهای اخیر برای دشمن و بدبینان داخلی که فکر میکردند «اگر جنگ شود مردم خوشان کشور را به هم میریزند»، غافلگیرکننده بود. انصافاً ما شاهد انسجام اجتماعی فوقالعاده بودیم و در برابر خرابکاریهای دشمن، و مردم خودبهخود بخشی از ساختار امنیتی کشور شدند.
این بخش بهخوبی انجام شد؛ اما بخش دوم، کنش مسئولان است که اگر درست انجام شود فضای ذهنی مردم برای همه حوزهها تنظیم میشود. اینکه مسئولان بهموقع و فنی مثل اطلاعرسانی دقیق وزارت نفت از حمله به انبار نفت، در مورد وقایع مختلف بیانیه بدهند و جامعه را با این کنش منطبق کنند، سد قوی برای وقوع مشکلات ناشی از هجوم مقطعی تقاضا به هر حوزهای ایجاد میشود.
آستانه تحمل اقتصاد ایران چقدر است؟
این سؤال ازنظر فنی پاسخ بهشدت منعطفی دارد. آدمها در شرایط خاص به صورت های گوناگونی عمل میکنند؛ گرچه تابآوری اقتصاد ما بعد از حدود ۱۵ سال تحریم اقتصادی سنگین، اثبات شده است و اکنون در شرایط بهتری قرار دارد.
یک تفاوت شرایط فعلی با ابتدای دهه ۹۰ این است که آن زمان، نظام پولی جهان، دلار محور بود و ایران با اعمال تحریمها در سال ۹۰ از این نظام بیرون گذاشته شد. بعدازاین اتفاق قدرتهای اقتصادی و کشورهای زیادی به این نکته پی بردند که نظام پولی دنیا، اسلحهسازی شده و آمریکا از دلار بهعنوان اسلحه استفاده میکند؛ ازاینرو اجرای پیمانهای دوجانبه پولی با تردید آغاز شد تا اینکه در سال ۲۰۱۸ با یقین به اینکه آمریکا از اسلحهسازی دلار عقبنشینی نمیکند، پایان هژمونی دلار را کلید زدند.
حالا اقتصاد جهان با دهه ۹۰ متفاوت شده و بهخصوص اقتصاد چین بهعنوان کشور دوست ما بسیار قوی و اثرگذار است. ما انتظاراتی برای رفع تحریم و بهبود شرایط داشتیم و در برزخ قرار گرفته بودیم. حالا از این برزخ خارج شدیم و به این اطمینان رسیدیم که با غرب نمیتوان کار کرد درحالیکه همکاری ما با سایر کشورها بهواسطه تغییر در نگرش نسبت به دلار تسهیل شده است.
وابستگی کالاهای اساسی به واردات، مشکلساز میشود؟
به نظر من اوضاع بهتر میشود؛ چراکه ما کالای اساسی را در قالب محصولات اصلاح ژنتیکی بهاشتباه از برزیل و حتی آمریکا وارد میکردیم و در بنادر خلیجفارس تخلیه میکردیم درحالیکه گزینه واردات از مغولستان و روسیه را داریم که هم طبیعی و باکیفیت است و هم تحویل آنها خارج از تنگه هرمز است. پس اگر جنگ باعث خللی در واردات از برزیل شود یا و فرضاً در موازنه جنگ ما تنگه را بستیم، مشکلات کمتری نسبت به سایر ذینفعان این تجارت و تنگه خواهیم داشت.
در حقیقت ما قادر به فروش نفت از مسیر چابهار و پاکستان به چین هستیم و راه واردات زمینی و دریایی مغولستان و روسیه هم برای ما باز است درحالیکه با فرض بسته شدن تنگه هرمز، هم قیمت نفت بالا میرود که یک مزیت برای ما محسوب میشود و هم کشورهای دخیل در تجارت کلان کالاهای اساسی ایران از منفعت آن بیبهره میشوند.
شانس دشمن برای اخلال در واردات کالای اساسی
رژیم صهیونیستی و در کل جبهه غرب، چنین گزینههایی ندارند. مازاد تجاری ما نزد چین است که با روسیه روابط مالی قوی مبتنی بر ارز محلی دارد. از طرف دیگر میخواهیم از روسیه نهاده دامی وارد کنیم که قادر است وجه آن را از طریق چین دریافت کند. در این شرایط اگر ما به پیامرسان چینی مرتبط شویم میتوانیم بهراحتی در این مثلث کار کنیم.