همشهری آنلاین: «فارست گامپ» به کارگردانی رابرت زمکیس و با اقتباس اریک راث از رمانی به همین نام، نوشته وینستون گروم، داستان مرد سادهدلی به نام فارست گامپ است که درحالیکه در ایستگاه اتوبوسی به انتظار نشسته، داستان زندگیاش را از زمانی که کودکی با محدودیتهای فراوان بود، رابطه نزدیکش با مادرش، آشنایی با عشق بزرگ زندگیاش جنی، تا زمان جوانی و میانسالی که به موفقیتهای بزرگی در زمینههای مختلف دست مییابد، روایت میکند.
فیلم گذری بر رخدادهای مهم تاریخی دارد و مثل شکلاتی شیرین عمل میکند. خوشبینی رابرت زمکیس، فیلم را بعدها به اثری مناسب کلاسهایی بدل کرد که در آنها شعارهای انگیزشی داده میشود.
حالا که فارست گامپ ساخته شده و بعد از ۳۰ سال همچنان قابل ستایش است، تحلیل ساختار آن راحت است. اما پیش از آغاز تولیدش، ۹ سال درباره اینکه این فیلم را چطور باید ساخت بحث و گفتوگو وجود داشت. خیلیها فکر میکردند این فیلم بیشتر ساختاری اپیزودیک دارد تا ساختاری سهپردهای و رفتن از یک اتفاق به اتفاقی دیگر و باز به اتفاقی دیگر برای شخصیت باورپذیر نبود. اما در آخر همین سیر داستان و اینکه سرنوشت، فارست و تماشاگر را به کدام سمت میبرد به برگ برنده آن بدل شد.
خیلی سخت است که کس دیگری جز تام هنکس را در نقش گامپ تصور کنیم. اما وینستون گروم، نویسنده رمانی که فیلم بر اساس آن ساخته شده، جان گودمن را به عنوان نقش اصلی تصور کرده بود. رابرت زمکیس، کارگردان فیلم، بیل پکستون را میخواست، اما استودیو اعتقاد داشت که پکستون کاریزمای ستارهای کافی ندارد. انتخاب دیگر زمکیس، هری اندرسون بود که چون در آن مقطع مشغول بازی در سریالی تلویزیونی بود در دسترس نبود. بیل مورای، چِوی چِیس و جان تراولتا هم نقش را رد کرده بودند.موفقیت «فارست گامپ» بهعنوان کمدی فانتزی در این سالها هنوز تکرار نشده است.
فیلم نامزد ۱۳جایزه اسکار شد و ۶ جایزه، ازجمله اسکار بهترین فیلم، کارگردانی و بازیگر نقش اول مرد را در حضور «پالپ فیکشن» و «رستگاری در شاوشنگ» دریافت کرد.