گروه سیاست - وضعیت این روزهای ایران و غرب بسیار حساس است؛ از یک سو اسرائیل با حمایت آمریکا به ایران حمله کرد و البته پاسخی سخت هم دریافت کرد و از سوی دیگر حالا و بعد از آتشبس آمریکا با ادبیاتی قدرمأبانه میکوشد خواستههای خود را به ایران تحمیل کند. در این شرایط پرسش آن که برای برونرفت از چنین شرایطی چه باید کرد؟
ناصر ایمانی، تحلیلگر سیاسی و فعال سیاسی اصولگرا، درباره این موضوع به «نامهنیوز» گفت: «ما در مقطع بسیار حساسی قرار داریم؛ مقطعی که امکان تسلیم در آن وجود ندارد. آنچه میگویم ناظر بر شرایطی است که اگر تسلیم بشویم و از خواستههایمان دست بکشیم، کشور به سمت تجزیه میرود و تسلیم یعنی از دست دادن تمامیت ارضی ایران. نباید تردید داشت که موضوع اختلاف غرب با ایران، صرفا انرژی هستهای یا موشکهای بالستیک یا حتی تغییر نظام سیاسی کشور نیست. اینها صرفا بهانه و مقدمهای برای تجزیه ایران و تبدیل آن به کشوری کوچکتر است. اگر به اسناد تاریخی انگلستان پس از قراردادهای گلستان و ترکمانچای مراجعه کنیم، خواهیم دید که سیاست کوچکسازی ایران از همان زمان در دستور کار بوده است».
او ادامه داد: «تنها راه موجود، تقویت بازدارندگیهای نظامی و اجتماعی است تا در این میدان موفق عمل کنیم. البته ممکن است جنگی رخ دهد و خساراتی هم به بار آید. خوشبختانه بازدارندگی ما در این حوزهها در وضعیت مناسبی قرار دارد. نکته مهم این است که این نبرد صرفا میان ایران و بلوک غرب نیست و چنانچه جدی شود، منافع کشورهایی همچون روسیه، چین و حتی برخی کشورهای همسایه مانند ترکیه و پاکستان نیز به خطر خواهد افتاد. در چنین شرایطی، این کشورها ناگزیر به واکنش خواهند بود».
این تحلیلگر مسائل سیاسی همچنین بیان کرد: «در عین حال نباید ابزارهای دیپلماتیک را کنار بگذاریم. دیپلماسی کمهزینهترین و مؤثرترین روش ممکن است، اما این به آن معنا نیست که تنها به آن اتکا کنیم. همانگونه که به ابزار نظامی نیاز داریم، دیپلماسی نیز یکی از ابزارهای ضروری ماست».
ایمانی در پایان گفت: «واقعیت این است که مردم در ۱۲ روز جنگ نشان دادند که ظرفیت همبستگی ملی را به بهترین شکل دارند. باید از هر عاملی که به این همبستگی آسیب میزند، دوری کنیم. ما بیش از هر چیز به حفظ همبستگی ملی نیاز داریم. به باور من، هدف اصلی حمله صهیونیستها، نه تأسیسات هستهای یا موشکی، بلکه ضربهزدن به انسجام ملی بود؛ اما نتیجهای که بهدست آوردند، خلاف انتظارشان بود. اکنون باید حتی بیش از آنکه از مراکز هستهای یا نظامی حفاظت کنیم، از همبستگی ملی صیانت کنیم».
مهدی آیتی، فعال سیاسی اصلاحطلب هم درباره این موضوع به «نامهنیوز» گفت: «اکنون بهنظر میرسد که ما در سطح راهبردی دچار تردید شدهایم؛ میان انتخاب دیپلماسی یا انتخاب میدان و اینکه کدامیک را باید در اولویت قرار دهیم. زیرا این دو همواره با هم منطبق نیستند. سابقه آمریکا نشان داده که قابلاعتماد نیست؛ نهتنها در قبال ایران، بلکه در افغانستان و لیبی و دیگر کشورها. اسرائیل نیز به نوعی زیرمجموعه آمریکا محسوب میشود. اگر بخواهیم آرمانی برخورد کنیم، باید همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را متوقف کنیم، گروسی را تحریم کنیم و به آمریکا بگوییم که این صنعت هستهای که به آن حمله کردی ماحصل هزینههای جانی و مالی بسیار بوده؛ از حمله شهدای بسیاری که در این راه دادهایم؛ بنابراین ما کنار نمیآییم. در این نگاه اگر قرار به مذاکره هم باشد، باید از موضع قدرت و با بیان همه شروطمان باشد؛ این موضعی شفاف و آرمانی است که مورد حمایت بسیاری در ایران هم هست».
او ادامه داد: «روش دوم دیپلماسی است. اگر مسیر دیپلماسی را انتخاب کنیم، باید اولویت را بر تنشزدایی بگذاریم. دیپلماسی به معنای بازی با دشمن و خریدن زمان برای آرامسازی فضاست تا بتوانیم خود را ترمیم کنیم و اگر بناست با دشمن مقابله کنیم با قدرتی بیشتر به مصافش برویم. امروز تردید ما در این است که با کدام زبان باید با جهان سخن بگوییم. برخی معتقدند که اگر با مواضع آرمانی در برابر آمریکا بایستیم، آمریکا عقبنشینی خواهد کرد، زیرا وارد شدن به یک جنگ فراگیر، پای روسیه و چین را نیز به میدان خواهد کشاند، ضمن اینکه پایگاههای متعدد آمریکا در منطقه آسیبپذیر خواهند بود. بنابراین برخی بر این باورند که ایستادگی، آمریکا و اسرائیل را وادار به عقبنشینی خواهد کرد».
این فعال سیاسی همچنین بیان کرد: «اگر به این نتیجه برسیم که هدف غرب، براندازی نظام است، آنگاه باید اصل نظام را حفظ کنیم. در این صورت، زبان دیپلماسی میتواند راهگشا باشد تا از آن طریق کشور را بازسازی و تقویت کنیم».
آیتی در پایان گفت: «در طول این ۱۲ روز، مشخص شد که نظام بهخوبی میداند اگر قرار باشد با مواضع آرمانی در برابر آمریکا و اسرائیل بایستد، باید آزادیهایی به مردم بدهد و انسجام ملی را حفظ کند. حس ملیگرایی که در این مدت در میان ایرانیان مشاهده شد، مؤید این نکته است. اگر تصمیم بر دفاع جانانه گرفته شود، باید آزادیهای بیشتری در جامعه اعمال شود. اما اگر تصمیم بر خریدن زمان و پیگیری مسیر دیپلماتیک باشد، باید بدانیم که مانع شدن از وقوع یک جنگ بزرگ، اولویت خواهد بود».