همشهری آنلاین، شقایق عرفینژاد: ونداد صادقی و گروهش نمایش «پدر» را از شش ماه پیش تمرین کرده بودند و آماده اجرای آن بودند که شرایط دیگر اجازه این کار را نداد تا ۱۲ روز بعد که سالن تصمیم اجرا را به عهده گروهها گذاشت و او تصمیم گرفت اجرای ۵ شب یعنی تا ۹ تیرماه اجرای رایگان برای تماشاگران داشته باشد. صادقی که علاوه بر کارگردانی تهیه کننده و بازیگر این نمایش هم هست، می گوید این اجرا ادای دینی به تماشاگری بوده که در آن شرایط خاص اجرای آنها را برای دیدن انتخاب کردهاند:
چه شرایطی را برای اجرا از سر گذراندید؟
ما نزدیک به شش ماه درگیر تمرین بودیم و تاریخ اجرا هم چند بار عوض شد. در نهایت پنجشنبه ۲۲ خرداد اولین اجرایمان را انجام دادیم و استقبال خوبی هم از سمت تماشاگران شد. آماده بودیم که روز بعد دومین اجرا را برویم که جنگ اتفاق افتاد و اجرای ما برای ۱۲ روز منتفی شد. بعد از ۱۲ روز و در حالی که هنوز حملهها ادامه داشت، به ما اعلام کردند گروههای اجرایی می توانند با تصمیم خودشان کارشان را ادامه بدهند. من با اجرا و روی صحنه رفتن مخالفت کردم. در هر شرایطی خودم را موظف می دانم کار را ادامه بدهم و روی صحنه باشم، ولی نمی توانستم مسئولیت امنیت بقیه بچههای گروه و همینطور تماشاگران را به عهده بگیرم. روز ۴ مهر که قرار بود، از فردای آن روز اجراها را از سر بگیریم، در مسیر رفتن به تماشاخانه شهرزاد بودم که بگویم ما اجرا نمیرویم، اما سایت تیوال را نگاه کردم و دیدم بلیتهای زیادی برای کار ما فروش رفته و به این نتیجه رسیدم که با احترام به تماشاگرانی که در همین شرایط انتخاب کردهاند به دیدن نمایش ما بیایند، اجرا برویم.
و این کار را به صورت رایگان هم انجام دادید؟
بله. از سالن خواستم شرایطی را به وجود بیاورد که ما بتوانیم اجرای رایگان برای مخاطبان داشته باشیم. چون وقتی مخاطب تئاتر از آن استقبال کرده و به شرایطی که در آن اجرا می رویم احترام گذاشته ما هم باید به او احترام بگذاریم. به همین دلیل از پنجم تا نهم تیر اجرای رایگان داشتیم.
استقبال مخاطب چطور بوده؟
این چند شب که سالن پر بود و حتی یک صندلی خالی هم نداشتیم.
این کار در واقع تعهد شما به کارتان و مخاطب در زمان بحران و جنگ بود؟
بله. چون معتقدم ما برای مخاطب کار می کنیم. اگر بهترین نمایش دنیا را هم کار کنیم، اما مخاطب روی صندلی ننشیند و ما را تماشا نکند، آن کار برای ما ارزش ندارد.
این بحران ۱۲ روزه چه تأثیر روحی روی گروه شما گذاشت؟
مشخص است که شرایط خوبی نبود، اما یک تأثیر بسیار مثبت روی ما گذاشت. وقتی از سالن بیرون می آییم و تماشاگر در خیابان می ایستد و با ما صحبت می کند و تشکر میکند که در این شرایط اجرا رفتیم و کار را نقد میکند، برای من خیلی ارزشمند است. یک سری از تماشاگران از این رضایت دارند که در این شرایط کار را روی صحنه بردهایم و بخش دیگری از آنها از اجرا تعریف می کنند و میگویند اجرای حرفه ای بوده است. ما می خواستیم حال تماشاگر را خوب کنیم تا بعد از ۱۲ روز و اتفاقاتی که از سر گذراندیم، یک مقدار حال بهتری پیدا کند و به زندگی عادی برگردد و طبیعی است که حال خوب مخاطب روی من و گروهم هم تأثیر زیادی دارد. شب اولی که بعد از آن ۱۲ روز روی صحنه رفتیم، تا ۲ دققه پیش از اجرا هیچکداممان انرژی نداشتیم. اما زمانی که استقبال مخاطب را دیدیم حالمان دگرگون شد. انرژی که در این چند شب برای اجرا گذاشتیم، فکر می کنم دیگر هیچ وقت نتوانیم روی اجرایی بگذاریم.
هیچ لحظه ای در این مدت بوده که فکر میکنید چرا الان و در شرایط پس از جنگ ۱۲ روزه باید این نمایش را کار کنید؟ چون به هر حال ۶ ماه پیش آن انتخاب و تمرین کرده اید.
نمایشنامه پدر متعلق به دهه ۱۸۸۰ میلادی است و در باره ارتباط بین یک زن و شوهر است، اما کاراکتر اصلی آن یعنی پدر فرمانده ارتش است و فکر می کنم اتفاقا در شرایط الان برای مردم قابل لمستر است.