به گزارش همشهری آنلاین، روحالله رشیدی-جامعهشناس: فعالشدن ظرفیت فرهنگی و اجتماعیِ ناپیدای ایرانیان در ایام جنگ 12 روزه، یک نشانه و پیام مهم دارد و آن اصالت امر اجتماعی، حتی در تضمین امنیت ملی و دفع خطر حملۀ خارجی است. اگر بپذیریم که جنگ، بعد اجتماعی دارد و بخش مهمی از طراحی بزرگ دشمن، وابسته به محاسبات اجتماعی است، باید نیروی اجتماعی هم داشته باشیم؛ سازمان اجتماعی هم. ما همیشه نیروی اجتماعی داشتهایم. تاریخ فشردۀ انقلاب اسلامی، سرشار از ظهور و بروز نیروهای اجتماعی است. انقلاب که پیروز شد و مرحلۀ مبارزۀ سیاسی از سر گذشت، نیروهای فعال در این مبارزۀ طولانی، با تدبیر امام(ره) در ساحت امر اجتماعی آرایش گرفتند و به عنوان نیروی اجتماعی ظاهر شدند. کار این نیروها آنچنان مهم بود که دستگاه ترور دشمن، بخش مهمی از نیروهای اجتماعی را هدف گرفت.
پس از پایان جنگ تحمیلی، زیرساختهای این سازمان اجتماعی با ابزار تردید و شبهه، مورد بازنگری و بازاندیشی قرار گرفت و بساطش به تدریج و با لطایفالحیل برچیده شد. روند این بازنگری، سریع و شوکآور بود و نیروهای اجتماعی در اثر این تجدیدنظرطلبی تخریبی، متشتت و پراکنده شدند. گروهی در نظام اداری (کارمندی) مستحیل شدند، گروهی رو به سوی کار فرهنگی نهادند و گروهی نیز راه خیریهگرایی در پیش گرفتند.
امروز و پس از یک دورۀ متراکمِ حمله به زیرساختهای سازمان اجتماعی کشور، مرزها بههم ریخته و از نیروی اجتماعی، هویتزدایی و اعتبارزدایی و استقلالزدایی شده است. این استحاله زمانی رخ داد که امر اجتماعی، مخدوش و بیاعتبار شد و ذیل سیاست –به معنای فروکاستهاش- جای گرفت. نیروی اجتماعی نیز در نهایت، بخشی از پروژۀ سیاست شد و «ترکِ پُست» کرد!
نیروی اجتماعی در نقطۀ گسستها میایستد؛ در نقطۀ نابرابری، تبعیض، فقر و فساد. نه برای نظارهگری و احتمالاً گاهی هیاهو؛ بلکه برای تحمیل ارادهاش در اصلاح و ترمیم گسستها و تغییر به نفع اجتماع. اما او را جای دیگری فرستادهاند. او جای دیگری ایستاده است. دور از گسستها و تعارضات.
دشمن، همچنان مترصد شبیخون است. نیروی اجتماعی میتواند مانعش شود. فقط باید او را به رسمیت شناخت. نیروی نظامی، ترک پست نمیکند. نیروی اجتماعی هم نباید ترک پست کند؛ یعنی نباید او را وادار به ترک پست کرد و با کار بیهوده، فرسودهاش کرد.