آیا تا به حال آخر ماه به حساب بانکی خود نگاه کردهاید و با تعجب از خود پرسیدهاید که پول من کجا رفت؟ این احساس سردرگمی و اضطراب، تجربهای مشترک برای بسیاری از ماست. ما در دنیایی زندگی میکنیم که انگار برای درگیر نگه داشتن ما در چرخه بدهی و مصرفگرایی طراحی شده است. انواع طرحهای قسطی و الان بخر، بعداً پرداخت کن و بمباران تبلیغاتی مداوم، جریانی قدرتمند ایجاد میکنند که ما را از اهداف مالیمان دور میکند.
اما اگر به شما بگوییم راهی برای فرار از این جریان وجود دارد چه؟ یک نقشه راه اثباتشده که نه توسط تئوریسینهای اقتصادی، بلکه توسط کسی طراحی شده که خود طعم تلخ ورشکستگی را چشیده و از صفر، امپراتوری مالی خود را دوباره بنا کرده است. دیو رمزی (Dave Ramsey) میلیونر خودساختهای است که پس از از دست دادن همهچیز، فرمولی ساده و قدرتمند را کشف کرد.
این مقاله که براساس مطلبی از سایت newtraderu گردآوری شده، آن فرمول سری نیست که ثروتمندان از شما پنهان میکنند؛ بلکه مجموعهای از پنج قانون مبتنی بر انضباط شخصی است که زندگی مالی میلیونها نفر را متحول کرده است. این قوانین جادویی نیستند، اما نتایجشان شبیه به معجزه است. پس برای شناختن آنها تا پایان مطلب همراه ما باشید.
قبل از اینکه بتوانید به مشکلات مالی خود حمله کنید، باید یک سپر دفاعی بسازید. این اولین قدم برای رسیدن به آرامش خیال است. قانون اول دیو رمزی، ساخت یک صندوق اضطراری اولیه به مبلغ ۱۰۰۰ دلار است. این حساب پسانداز معمولی شما نیست؛ بلکه یک سپر یا یک دیوار آتشین بین شما و بحرانهای ناگهانی و اجتنابناپذیر زندگی است.
تصور کنید ماه آینده یک هزینه غیرمنتظره اما ضروری برای شما رخ میدهد؛ از آن هزینههایی که نه میتوانید از زیرشان در بروید و نه توانایی پرداختشان را دارید. بدون این صندوق، گزینههای شما محدود و استرسزا هستند: یا باید قرض کنید یا حتی اگر بتوانید وامی بگیرید، که شما را در باتلاق بدهی عمیقتر فرو میبرد.
این صندوق ۱۰۰۰ دلاری دقیقاً برای شکستن همین چرخه طراحی شده است. این پول به شما اجازه میدهد تا با یک مشکل غیرمنتظره روبرو شوید، آن را حل کنید و بدون ایجاد بدهی جدید به مسیر خود ادامه دهید.
ساخت صندوق اضطراری ۱۰۰۰ دلاری برای ما ایرانیها چندان راحت نیست و شاید نتوانیم در مدت کوتاه آن را انجام دهیم. اما رمزی پیشنهاد میکند برای یک برهه هم که شده، بودجه خود را تا حد ممکن کاهش دهید، یا حتی وسایلی را که نیاز ندارید بفروشید. فکر کنید در یک وضعیت جنگی برای رسیدن به یک هدف هستید. وقتی که به هدف رسیدید، دیگر خیالتان راحت است.
در این بین مهم است که تعریف «اضطراری» را هم بازنگری کنیم. این پول برای هزینههای غیرمنتظره و ضروری مانند جابهجایی خانه، صورتحسابهای پزشکی ناگهانی یا از دست دادن شغل است. این پول برای تعطیلات، خرید لباس جدید یا هدیههای مناسبتی نیست.
این تصور غلط را که بودجهبندی بهمعنای ریاضت است، برای همیشه کنار بگذارید. در واقع، بودجهبندی قدرتمندترین ابزار برای به دست گرفتن کنترل و اعمال قدرت بر زندگی مالی شماست. دیو رمزی این مفهوم را در یک جمله خلاصه میکند: «بودجه یعنی به پولتان بگویید کجا برود، بهجای اینکه با تعجب بپرسید کجا رفت.». با این دیدگاه، شما مدیرعامل اقتصاد شخصی خود میشوید.
روش پیشنهادی رمزی، «بودجهبندی با حاصل صفر» (Zero-Based Budget) است. این روش بسیار ساده است: قبل از شروع ماه، تمام منابع درآمدی خود را لیست کنید. سپس تمام مخارج خود را هم لیست کنید. هر ریال از درآمد شما باید یک نام و یک مأموریت مشخص داشته باشد (اجاره، خوراک، حملونقل، پسانداز، پرداخت بدهی، و حتی پول برای تفریح). فرمول نهایی باید به این شکل باشد:
۰ = مخارج – درآمد
این به این معناست که شما برای هر ریال از پولتان از قبل تصمیم گرفتهاید. ابزار انجام این کار میتواند یک صفحه گسترده ساده، یک دفترچه یادداشت یا پلنر، یا اپلیکیشنهای بودجهبندی باشد.
این را هم بگوییم که مزیت جانبی بودجهبندی با حاصل صفر، فارغ از مدیریت درآمد، این است که اولین باری که یک بودجه با حاصل صفر مینویسید، احتمالاً از دیدن اینکه چقدر پول به سمت نشتیهای مالی کوچک و بیاهمیت مانند قهوههای بیرون، اشتراکهای فراموششده و خریدهای ناگهانی سرازیر میشود شوکه خواهید شد.
این شوک همان کاتالیزوری است که شما را برای تغییر ترغیب میکند. بودجه شما را مجبور به تغییر نمیکند؛ دادههای انکارناپذیری را ارائه میدهد که شما را به تغییر تشویق میکند.
رمزی معتقد است که بدهی یک ابزار مالی نیست. بدهی یک دزد ثروت، یک زنجیر و یک دشمن است که باید با تمام شدت و تمرکز نابود شود. پس از ساختن سپر دفاعی (صندوق اضطراری) و به دست گرفتن کنترل (بودجه)، زمان آن رسیده که وارد جنگ شوید و خود را برای همیشه از شر بدهیهای مصرفی با سودهای بالا خلاص کنید.
دیو رمزی برای این جنگ، یک استراتژی اثباتشده به نام «گلوله برفی بدهی» (Debt Snowball) را پیشنهاد میکند که مراحل آن به این صورت است:
این قانون، هسته اصلی فلسفه ثروتسازی است و شما را به چالش میکشد تا صرفهجویی را بازتعریف کنید. هدف این نیست که زندگی ارزان و رقتانگیزی داشته باشیم؛ هدف این است که هوشمندانه زندگی کنیم. این قانون درباره ایجاد یک فاصله یا حاشیه عمدی بین درآمد و مخارج شماست. این حاشیه، ماده خام لازم برای ساختن ثروت است. بدون آن، شما روی یک تردمیل مالی میدوید و هرگز به جلو حرکت نمیکنید.
اولین قدم، کنار گذاشتن تصویری است که رسانهها از یک میلیونر به ما نشان میدهند. بسیاری از میلیونرهای خودساخته، ثروت خود را نه با نمایش تجملات، بلکه با زندگی متواضعانه و بسیار پایینتر از سطح درآمدشان ساختهاند. صرفهجویی برای آنها نشانه خساست نیست، بلکه یک انتخاب استراتژیک برای اولویت دادن به ثروت آینده بر جایگاه اجتماعی فعلی است.
این یک تغییر نگرش اساسی است: جدا کردن ارزش شخصی از میزان مصرف. شما دیگر نیازی ندارید برای اثبات موفقیت خود، جدیدترین مدل ماشین را سوار شوید. نماد جدید موفقیت شما، یک حساب بانکی رو به رشد و اعتماد به نفس و آرامشی است که از امنیت مالی نشأت میگیرد.
درست است که تمرکز روی هزینههای کوچک مانند قهوه روزانه هم تأثیرگذار است، اما بزرگترین آسیب از تصمیمات بزرگ ناشی میشود. دیو رمزی بهطور خاص به خودرو اشاره میکند و معتقد است که پرداخت اقساط سنگین برای یک ماشین نو، یکی از بزرگترین موانع در مسیر ثروتآفرینی است.
این حاشیه مالی که ایجاد میکنید، چیزی فراتر از پول است. این حاشیه، «آزادی» است. این حاشیه، «گزینه» است. این حاشیه، «قدرت» است. وقتی شما کل حقوقتان را روی بدهیها برنامهریزی میکنید، در واقع زندانی هستید. نمیتوانید شغلی را که از آن متنفرید رها کنید، نمیتوانید روی یک ایده تجاری جدید ریسک کنید و در برابر یک بحران مالی شکننده هستید.
اما با ایجاد این حاشیه، شما برای خود فضای تنفس میخرید. این حاشیه به شما قدرت میدهد تا به چیزهایی که در خدمت شما نیستند نه بگویید و به فرصتهایی که پیش میآیند بله بگویید. شما در حال خرید عاملیت و کنترل بر مسیر زندگی خود هستید.
اینجا خط پایان و نقطه اوج سفر شماست. این دلیلی است که شما تمام سختیهای چهار قانون اول را به جان خریدید. شما زمین را پاکسازی کردهاید (صندوق اضطراری)، فونداسیون را ریختهاید (بودجه)، ساختار را از بدهی پاک کردهاید (گلوله برفی) و ذهنیت لازم را پیدا کردهاید (زندگی هوشمندانه). اکنون زمان آن است که کم کم بهسمت ثروت پیش بروید.
رمزی در مورد ترتیب این مراحل بسیار سختگیر است. او معتقد است شما تنها زمانی میتوانید این قدم را شروع کنید که شروط قبل را بهطور کامل برآورده کرده باشید.
او میگوید بسیاری از افراد سعی میکنند در حالی که بدهکار هستند سرمایهگذاری کنند، که مانند تلاش برای پر کردن یک سطل سوراخ است. سودی که از سرمایهگذاری به دست میآورید، توسط بهرهای که برای بدهی میپردازید بلعیده میشود. این توالی شما را مجبور میکند ابتدا سوراخ سطل را ببندید و سپس آن را پر کنید.
رمزی سرمایهگذاری در بازارهایی مثل صندوقهای سرمایهگذاری و بورس و طلا و ارز و هر بازار دیگری که سود اثباتشده دارد را اقدامی درست میداند. او همچنین طرفدار روش میانگینگیری هزینه دلاری یا Dollar-Cost Averaging است.
با سرمایهگذاری یک مبلغ ثابت در هر ماه، شما بهطور خودکار زمانی که بازار پایین است واحدهای بیشتری میخرید و زمانی که بازار بالاست واحدهای کمتری میخرید. این کار ریسک تلاش برای زمانبندی بازار را از بین میبرد.
نکته نهایی این است که شما دیگر فقط یک مصرفکننده کالا و پرداختکننده بدهی نیستید؛ شما اکنون یک مالک داراییهای مولد هستید. مثلاً وقتی در یک صندوق سرمایهگذاری میکنید، در واقع تکههای کوچکی از صدها شرکت موفق را میخرید.
پول شما دیگر فقط خرج نمیشود؛ برای شما کار میکند. شما در حال ساختن ماشینی هستید که حتی وقتی خوابیدهاید برایتان پول تولید میکند. اینجاست که ثروت واقعی و پایدار ساخته میشود؛ بدون نیاز به خودنمایی و پرداخت سودهای گزاف برای اثبات خودتان به دیگران.
دیو رمزی شخصیت تأثیرگذاری در حوزه مشاورههای مالی است. او مسیری از ورشکستگی تا میلیونر شدن را طی کرده و نقشه راهی که در قالب ۵ قانون مالی ساده ارائه کرده را در این مطلب خواندیم. با مطالعه این نقشه راه متوجه میشویم که او:
البته که دانش بهتنهایی کافی نیست و عمل کردن است که تفاوت را ایجاد میکند. پس اجازه ندهیم این مقاله صرفاً یک مطالعه الهامبخش دیگر باشد. یک قدم بسیار کوچک و مشخص برداریم و شاید همین قدم شروع تحولی در زندگی مالی ما باشد.