به گزارش همشهری آنلاین، آن شب تابستانی در آمستردام آرنا همه جور اتفاقی افتاد. اخراج، دعوای داخل تیمی، خراب کردن پنالتی توسط گندههای آن زمان و در نهایت پیروزی از آن گروهی که همدلی داشتند.
آن شب از زمین و آسمان برای ایتالیا میبارید. دقیقه ۳۴ بازی داور با کارت قرمز، زامبروتا را از دفاع لاجوردیها اخراج کرد تا لاجوردیها از کنارهها متزلزل شوند. ۵دقیقه بعد یک پنالتی به سود هلند گرفته شد؛ تولدو با جهتخوانی درست، دوئل با دیبوئر را برد. نیمه دوم و دقیقه ۶۲ بازهم پنالتی به ضرر ایتالیا. دستی نامرئی، توپ شوت شده کلایورت را به سمت تیر دروازه هل داد تا عرقی سرد بر پیشانی او بنشیند و چشمهای دیگر نارنجیپوشان از حدقه بیرون بزند.
آتزوریها با وجود آنکه در رختکن کمی تشنج را پشت سر گذاشته بودند، همدلتر شدند و برای یکملت هممیهن خود و صدها ملت دیگر عاشق سبک بازیشان، نمیخواستند و نباید پا پس میکشیدند. سرانجام بازی به وقت اضافه و بعد به پنالتی کشیده شد. و چه کسی هم پنالتی لاجوردیها را خراب کرد؛ شاهزاده اروپایی، پائولو مالدینی. با همه اینها بازهم تولدو درخشید و تیر غول مرحله آخر، یاپ استام و بعد هم پول بوسفلت به خطا رفت. البته که پیشتر، توتی با ضربه چیپ محشرش، هلند را از پای درآورده بود. بازی فقط یکدرس داشت و آن هم همدلی تا آخرین نفس.
در آن دوره، رقابت حیثیتی فاینورد و آژاکس در لیگ داخلی هلند، اعتراضات و شورشهای روتردام که از سال ۱۹۹۵ آغاز شده بود، هولیگانیسم و خشونت در ورزشگاهها در طول دهه ۹۰، جنگ بیفرویک بین گروههای هولیگان فاینورد و آژاکس در مارس ۱۹۹۷ و ناامنیهای مشابه، نگرانیهایی مبنی بر تکرار این اتفاقات در دور نهایی از جمله دیدارهایی که یک طرف آن هلند قرار میگرفت را به وجود آورد. هلند، این نگرانی را سعی میکرد به دیگر تیمها منتقل کند اما جلوی چشم هواداران و با امتیاز میزبانی، راهی به فینال پیدا نکرد.
از این دست بازیهای ماندگار در تاریخ بسیار هستند؛ همانهایی که یک تیم یا بازیکنهای کلیدیش را از دست میدهد یا ستارههای تیم، روز بدشان است. مثل بازی بارسلونا و چلسی در نیمهنهایی لیگ قهرمانان اروپا ۲۰۱۲؛ شبی که اسکواد ۹نفره چلسی با اخراج جان تِری و مصدوم شدن گری کیهیل پس از انجام تمام تعویضها، چنان داوم آورد که حتی بتوانند گل تساوی را هم وارد دروازه آبیاناریها کنند و مستحق عنوان برنده بازی رفت و برگشت شوند. پرتغال و هلند در جام جهانی ۲۰۰۶ هم نمونه دیگری است که بعدا به آن لقب «جنگ نورنبرگ» دادند. یا آرسنال و لیدز یونایتد، فصل ۱۹۷۱-۱۹۷۰ لیگ انگلیس که توپچیها از دقیقه ۵۵ به بعد عملا ۸نفره بازی کردند اما در نهایت این آرسنالیها بودند که بازی را با نتیجه یک-صفر به سود خود خاتمه دادند. نمونه معروف چنین بازیای در ایران، دربی ۴۷سرخابیهاست که پرسپولیس در نیمه نخست ۹نفره شد و رختکن آنها در بین دونیمه حال و روز خوشی نداشت ولی سوت پایان بازی با نتیجه مساوی بدونگل برای قرمزها آهنگ خوشحالی بود.
نبردها در دنیای واقعی همین شکلیاند؛ هیچکس از پیش بازنده نیست مگر خود آن تیم باور نداشته باشد که میتواند برنده باشد. نبرد تا دقیقه ۹۰ و حتی تا دقیقه ۱۲۰ و بیشتر ادامه دارد. رویابافی نباید کرد و اگر داشتن تاکتیک و تکنیک مناسب یکسوی ماجراست، از آنسو انسجام تیمی کلید برنده شدن است.
چنانچه بخواهیم عقیده چند روز پیش یکفعال سیاسی-اجتماعی را که گفته «تازه دقیقه ۱۰بازی با اسرائیل هستیم» قبول کنیم و بدانیم ۸۰دقیقه یا بیشتر از جنگ رژیم صهیونیستی باقی مانده، باید وحدت ملی و انسجام و همگرایی را جدی بگیریم. اکنون ایران را بهعنوان تیمی میبایست در نظر گرفت که در آن رنگ، قوم و عقاید گوناگونی وجود دارند؛ درست همانند تیم ملی ایران که از بازیکنان پرسپولیس، استقلال، سپاهان، تراکتور، فولاد و لژیونرها تشکیل میشود و دست آخر همه ما نگاه نمیکنیم که سنگربان تیم در باشگاه آبی بازی میکند یا قرمز. تنها میخواهیم او با کمک همتیمیها در وهله اول دروازه را بسته نگه دارند و سپس توپ را از خط دروازه حریف رد کنند.
فضای مسمومی که در شبکههای اجتماعی به خصوص توئیتر دیده میشود، میتواند نشانهای از نفوذ و بازی روانی دشمن با وحدت ملی باشد. با کوچکترین اشتباه در همین فضای رسانهای در واقع فرصت را به آن طرف خواهیم داد. در شرایطی که خیلی از کشورها با دیدن جنایتهای رژیم صهیونی، بازهم از خدشه وارد کردن به ایران دریغ نمیکنند. تازه، داورها هم (سازمان ملل متحد، آژانس بینالمللی انرژی اتمی و ...) چشم بر خطاهای طرف مقابل میببندد و چه بسا که به ضرر ایران و مردمش تصمیم ناعادلانه نیز میگیرند.
چه باید کرد؟
هراس سَم است و روحیه دادن به هرکس قدمی کوچک میتواند باشد. علاوه بر نادیده نگرفتن تواناییهای خودمان از جغرافیا گرفته تا منابع، باید انسجام را ریسمانی دانست که ما را به هدف میرساند. وگرنه گوش دادن به تحلیلهای استوار شده بر خوانشهای شخصی از ماجرا، دست روی دست گذاشتن و کوبیدن نظر مخالف و کوک کردن ساز «ما نمیتوانیم» یعنی رفع تکلیف. ناامیدی دستاوردی نخواهد داشت و این امید همراه با همدلی است که میتواند طعم لذت پیروزی را در نهایت برای همگان به ارمغان بیاورد.
توضیح: دربی ۴۷ استقلال و پرسپولیس، تنها یکنمونه اشارهای از سوی نگارنده برای نتیجه همدلی بوده و هیچ قصد و غرضی برای اینکه گفته شود کدامیک از این دو تیم ایرانی، خدای ناکرده شباهتی به رژیم بدذات صهیونیستی را دارند، در کار نبوده است.