شانا: دکلهای حفاری، جایی که گرمای ۵۰ درجه، شیفتهای شبانه و دوری از خانواده تنها بخشی از واقعیت روزمره است، کارکنانی پای کار ایستادهاند که بیادعا چرخ صنعت نفت را میچرخانند. مردانی که در سکوت و سختی، جان میدهند تا چاههای نفت جان بگیرد؛ مردانی که گاه با قراردادهای موقت، اما با تعهدی همیشگی، ستونهای پنهان توسعه ملیاند.
صدای یکنواخت و پرصلابت چکشها، بوی نفت خام و لرزش منظم زمین زیر پا، نخستین چیزی است که هر تازهواردی بر روی دکل حفاری آن را تجربه میکند. اینجا، جایی در دل گرمای خوزستان یا سرمای کویر. کار حفاری تنها پایین فرستادن لوله در دل زمین نیست؛ سفری است عمودی، به عمق تاریک و ناشناخته زمین، برای رسیدن به منبعی که اقتصاد کشور بر شانهاش استوار شده است.
زندگی روی دکل ترکیبی است از نظم نظامی، تلاش شبانهروزی و تابآوری در برابر شرایطی که از نظر بسیاری غیرقابل تحمل است. گرمای طاقتفرسا، صدای مداوم دستگاهها، نوبتهای کاری ۱۲ ساعته و اقامتهای اقماری دور از خانواده، بخشی از واقعیت روزمره کارگران دکل است. آنها در ارتفاعی کار میکنند که هر قدم اشتباه میتواند فاجعهآفرین باشد، اما با مهارت، تمرکز و تجربه، چرخ این صنعت را بیوقفه میچرخانند.
در پشت هر متر حفاری، داستانی از فداکاری نهفته است؛ از مردانی که با کمترین امکانات و بیشترین تعهد، بخشهای حیاتی اقتصاد کشور را زنده نگه میدارند. دکل حفاری فقط سازهای فولادی نیست؛ سمبل ایستادگی و تلاش جمعی است. با وجود سختیها، امید به بهبود، حس ملی بودن کار و همبستگی بین همکاران، انگیزهای میشود برای ادامه دادن. اینجا، صنعت با تلاش پیش میرود، نه فقط با نفت، بنابراین اگر نیروی انسانی متخصص تنها قدمی پا پس بکشد، چرخ این صنعت از حرکت بازمیایستد.
رویکرد عدالتمحور و بهرهورگرا در نیروی انسانی صنعت نفت
توجه به منابع اسانی در صنعت حفاری و صنعت نفت اهمیت ویژهای دارد. عبدالرحمن نساج، مدیر منابع انسانی شرکت ملی حفاری ایران، دغدغه مهم کارکنان درباره معیشت و نظام جبران خدمات را از مسائل اساسی شرکت میداند و معتقد است: فعالیتهای شرکت در حوزه تأمین، نگهداشت و توسعه منابع انسانی با رویکردی حرفهای و علمی پیش میرود و آیندهای روشن برای نیروی انسانی صنعت حفاری کشور رقم خورده است.
بازار گرم صنعت حفاری در تابستان سوزان
شراط معیشتی البته تنها چالش حفارمردان صنعت نفت ایران نیست. نفت در ایران یا از دل گرما سر برآورده، یا در عمق دریا فرو رفته است. شرایطی که کار را سختتر میکند، اما تعهد ایرانی اجازه حتی یک روز توقف چرخش متههای حفاری را نمیدهد.
هوای گرم خرداد اهواز هنوز به تابستان سوزان نرسیده، اما دیگر نشانی از لطافت بهار هم ندارد. با این حال زمین زیر پای کارکنان حفاری در دکلهای ۷۳ و ۸۴ فتح سالهاست که از تب کار و تلاش میجوشد؛ جایی که صدای چکش، غرش موتورهای سنگین و ایستادگی انسانهایی شنیده میشود که در دل سختترین شرایط، چرخ صنعت را با غرور میچرخانند.
دکلهای ۷۳ و ۸۴ فتح، به فاصلهای نهچندان دور از یکدیگر، همچون دو دژ استوار در دل میدانهای نفتی ایستادهاند. در این سفر، فرصتی دست داد تا از نزدیک با کارکنان پرتلاش این دکلها همصحبت شوم، تصاویری ثبت و تلاش کنم روایتگر مردانی باشم که در سکوت گرما، مشعل تلاششان خاموش نمیشود.
دکل ۷۳ فتح؛ سمبل خوداتکایی ایرانی
در اولین مواجههام با دکل ۷۳ فتح آنچه در ذهنم ثبت شد چیزی فراتر از سازهای عظیم بود. این دکل تماماً ساخت داخل است؛ نتیجه همکاری صنعت و دانشگاه و افتخاری برای مهندسی ایرانی.
علیرضا بیراتی، رئیس منطقه عملیات خشکی ۲ شرکت ملی حفاری ایران، با شور و افتخار از این دکل یاد میکند: دکل حفاری ۷۳ فتح، نماد توان مهندسان ایرانی است. این دستگاه در موقعیت ۵۴۶ اهواز و در عمق ۳ هزار و ۹۱۶ متری چاه نفتی لایه ایلام، عملیات حفاری را انجام میدهد. هدف نهایی ما رسیدن به عمق ۴ هزار و ۴۰۶ متری و بهرهبرداری از لایه نفتی سروک است.
این دکل که از سوی وزیر نفت در بهمن ۱۴۰۳ افتتاح شد، تنها یک پروژه حفاری نیست، بلکه نقطه عطفی در مسیر خودکفایی صنعتی کشور بهشمار میرود. به گفته بیراتی، در این عملیات حدود ۱۹۰ نفر در قالب تیمهای ۱۴ روزه بهصورت شبانهروزی در حال فعالیت هستند، آن هم زیر آفتاب سوزان اهواز.
وسط گرما و سختی، چرخ صنعت میچرخد
یکی از کارکنان دکل با صدایی خسته اما مصمم میگوید: توی این کار باران، گرما، سرما، هیچکدام توقف نمیاندازد. ما باید کار را پیش ببریم تا چرخ صنعت بچرخد. خطر هست، گرما اذیت میکند، اما ما با دل و جان کار میکنیم. آن چیزی که ما را سر پا نگه میدارد، غیرت کاری است که به کشور و صنعت داریم، البته شرایط پیمانکاری سختیهای خودش را دارد، اما امیدواریم با پیگیریهایی که انجام میشود، اوضاع بهتر شود. ما پای کار ایستادیم.
با کمترین امکانات، بیشترین تلاش رو میکنیم
یکی دیگر از کارکنان که تازه از شیفت اقماری برگشته، با امیدواری خاصی میگوید: ما ۱۴ روز سر کاریم، دور از خانواده، اما این فداکاری برای ما باارزش است. بعضی کمبودها هست، در تجهیزات، ابزار، اما با همت بچهها کار هیچوقت متوقف نمیشود. حقوقها نسبت به سختی کار کمی پایین است، اما همین که وزیر آمد و از نزدیک شنید، خودش نشانه خوبی است. قولهایی دادند، ما هم امیدواریم بهزودی تغییرات مثبت شروع شود، زیرا لیاقت بچههای حفاری خیلی بیشتر از این است.
دکل ۸۴ فتح؛ صبر و تخصص در مواجهه با چاههای پیچیده
در دکل ۸۴ فتح داستان متفاوتی در جریان است. این دکل که در موقعیت شماره ۳۱ اهواز مستقر شده، شرایط پیچیدهای را از سر گذرانده است. سجاد بلالی، رئیس دکل میگوید: ما با ماندهای درون چاه مواجه شدیم که نیاز به عملیات پیچیده و انحرافی داشت. اکنون در عمق ۲ هزار و ۵۰۵ متری هستیم و عملیات تکمیلی آن در حال انجام است.
در این دکل، ۸۳ نفر بهصورت دو شیفت ۱۲ ساعته مشغول کار هستند. از صحبتهای کارکنان این دکل، نه گلایه بلکه غرور میبارید. آنها میدانند که کارشان سخت است؛ از گرمای طاقتفرسای جنوب تا دوری از خانواده و شبکاری، اما همچنان با حس مسئولیت و عرق ملی، کار را با افتخار پیش میبرند.
دوری از خانه سخت است، ولی با رفاقت کار رو پیش میبریم
کارگری که منتظر شروع عملیات اصلی بعد از تعمیر تجهیزات است، با لبخند کوتاهی میگوید: تعمیر دراووکس که تمام شود، کار اصلی را شروع میکنیم. باید لولهها شاخهبهشاخه درون چاه بروند. کار سنگین است، اما بین خودمان رفاقت زیادی هست. دوری از خانه آسان نیست، اما با هم بودن، کار را تحملپذیر کرده است. تنها خواستهمان این است که بین نیروهای رسمی، موقت و پیمانکار تفاوتی نباشد. خوشبختانه صحبتهایی برای بهبود قراردادها شده است که امیدواریم بهزودی به نتیجه برسد.
با تمام توان پای صنعت ایستادهایم
مردی با چهره آفتابسوخته و سالها تجربه پشت صدایش میگوید: ۲۷ سال است در این کارم. همه این سالها پای صنعت ایستادم. سختیها بوده، اما هیچوقت عقب نکشیدیم. ما نیروهای پیمانکار، در خط مقدم صنعت نفت هستیم و به کارمان افتخار میکنیم. فقط انتظار داریم دیده شویم، مثل بقیه. وام و امکانات خیلی چیز بزرگی نیست، اما اگر باشد، دلگرمی ایجاد میکند. با همه اینها، هنوز پرانرژیایم، چون به کاری که میکنیم باور داریم.
یکی دیگر از کارکنان باسابقه که امیدوار به اصلاح آییننامههاست، میگوید: ما بیش از ۱۴ سال در این حوزه کار میکنیم، اما بخشی از سابقهمان هنوز به رسمیت شناخته نشده است. نه برای ارتقا، نه برای نقلوانتقال. با این حال ما وظیفهمان را انجام میدهیم، چون دوست داریم این صنعت پیشرفت کند. فقط خواستیم صدایمان شنیده شود. وزیر نفت قولهایی داده و امیدواریم بهزودی نتیجه آن را ببینیم.
حرفهای آنان پر از امید بود، حتی وقتی از قراردادهای موقت و پیمانکاری سخن میگفتند. باور داشتند که تلاش وزارت نفت برای بهبود وضعیت استخدامی، به ثمر خواهد نشست. بسیاریشان از حمایتهای اخیر وزیر نفت یاد کردند و گفتند که برای نخستین بار احساس کردهاند صدایشان شنیده شده است.
پایان یک سفر، آغاز یک روایت تازه
در بازدید از این دو دکل، آنچه بیش از تجهیزات و فناوری جلبتوجه میکرد، سرمایه انسانی بود؛ آدمهایی با چهرههای آفتابسوخته اما دلهای امیدوار که بیصدا چرخهای صنعت را میچرخانند. تصاویر ثبتشده از این دکلها، لبخندهای خسته اما باافتخار کارکنان، قطرات عرق روی پیشانی در گرمای سوزان و گفتوگوهایی که بوی صداقت و تلاش میداد، همگی بخشی از واقعیتی هستند که کمتر دیده میشود.
این نخستین سفرم در سال جدید به اهواز بود، اما بیشک یکی از ماندگارترین تجربههایم. سفر به دل زمین، جایی که ایران واقعی، پرتلاش و نجیب در حال ساخت آیندهای روشنتر است. دکلهای فتح نه فقط شمارههایی در نقشه حفاری، بلکه سنگرهای مقاومتی هستند که در سکوت بیابانها، ایران را میسازند.
امیر افتخاریپور