همشهری آنلاین - محمد سرابی: حتی مغازههایی که در جوار مصلی قرار دارند و تا مدتی قبل مخروبه و رهاشده بودند حالا دوباره در و دیوار را بازسازی کرده و مشغول کار شدهاند. مسافرکشها به مقصد کرج و شهریار و هرجای دیگری در اطراف تهران، دربست سوار میکنند.
ازدحام جمعیت در این ظهر گرم تابستانی، نتیجه طرحی است که از زمستان سال ۱۴۰۳ برای ساماندهی وضعیت اتباع شروع شد نه حوادث پس از جنگ ۱۲ روزه. اگرچه اتفاقاتی که در جریان حمله رژیم صهیونیستی به ایران افتاد به سرعت و قاطعیت طرحها افزود. مدارکی که تاریخ اعتبار آنها به پایان رسیده بود باطل اعلام شد و برای تمدید مدارک دیگر هم محدودیتهایی تعیین شد. اعتبار سه نوع مجوز اقامت در ایران یعنی برگه سرشماری، کارت اقامت یا همان کارت آمایش و گذرنامه مورد بررسی قرار گرفت. کسانی که هیچکدام از آنها را ندارند، اتباع غیر مجاز محسوب شده و مجبور به بازگشت هستند.
قصه نکاح خط و دلار
سفارت افغانستان شامل چند ساختمان است. ساختمان اصلی و قدیمی در تقاطع خیابان مزارشریف است. کنار راهپله ورودی آن چند اعلامیه چسباندهاند که نشان میدهد اینجا چه اسنادی صادر میشود. یکی از آنها برگه «مساعدت» برای ثبت نام دانشآموزان در مدارس است. در کنار سفارت یک سالن بزرگ با ۱۳ غرفه قرار دارد که مدارک ثبت احوال را صادر میکند. روی دیوار میتوان فهرست مدارک را دید. گواهی ولادت، طلاقنامه، حصر وراثت، سرپرستی، ... و البته مدرک مجرد بودن برای مردان. بخشی از امور هم مربوط به ازدواج بین اتباع ایرانی و افغانستانی است. ماموران درون ساختمان لباس فرم خاکستری با نوشته «امنیت سفارت» و «امارت اسلامی افغانستان» دارند. جمعیت همه جا نشسته و ایستادهاند.
یک نفر، دیگری را راهنمایی میکند: «اگر صاحبکارت جواز کسب و کارگاه داشته باشد با پاسپورت بروید پلیس گذرنامه. آنجا یک سال اجازه اقامت میدهند. اگر تاریخ پاسپورتت هم گذشته بود میتوانی تمدید کنی. اگر برگه سرشماری داشته باشی هم میشود به شرط اینکه صاحبکارت جواز و شماره کارگاه داشته باشد. فقط باید صاحبکار ایرانی حتما ضمانت کند.» و بعد میگوید: «اگر نه پاسپورت داری و نه برگه سرشماری پس ایران نمان. اگر بگیرند، بد میشود. برو خودت را معرفی کن و برگرد.»
ساختمان دوم سفارت، پایینتر و در خیابان هرات قرار دارد. بنایی وسیع که حیاط آن را هم سقف زده و با نردهکشی، برای تشکیل صفهای طولانی آماده کردهاند. جمعیت مراجعه کنندگان از ظرفیت این ساختمان بیشتر است. گروهی برگههای سه قسمتی مربوط به گذرنامه را به دست گرفته و به دنبال پرداخت هزینه آن هستند که با دلار محاسبه میشود. گرما بیرون و درون ساختمان موج میزند و چند نفری را بیحال کرده است.
در بین مراجعان به سفارت و اطراف آن هیچ کسی نیست که از نظر ظاهر و پوشش، شباهتی به طالبان داشته باشد. تمام نوشتهها به فارسی دری است نه پشتو. کلمات معدودی با آنچه که در ایران رایج است تفاوت دارد مانند «نکاح خط» به جای «سند ازدواج».
پلیس مهاجرت، مهاجران قاچاقی و باقی قضایا
خیابان ولیعصر پایین تر از خیابان پرستو، ساختمان شماره ۲ پلیس مهاجرت و گذرنامه است. در ورودی ساختمان؛ تلفن همراه، ایرپاد و سیگار را میگیرند. بعد از بازرسی بدنی است و بعد ورود به سالن. اینجا اتباع امور مربوط به گذرنامههای خود را پیگیری میکنند. تعدادی از مراجعان دانشجویانی هستند که روادید تحصیلی دارند. یکی از آنها میگوید: «تحصیل در دانشگاههای ایران اعتبار خوبی برای اقامت است. اگر برای لیسانس وارد شوی میتوانی سال به سال اقامت را تمدید کنی و تا فوق لیسانس و دکترا هم پیش بروی.»
برگههای سرشماری ورقههای کوچکی به رنگهای بنفش و سبز هستند که در هنگام ورود به ایران یا بعد از ورود، به اتباع داده میشود. در این برگهها مشخصات فرد، زمان ورود و تاریخ اعتبار برگه درج شده است. اسفند سال ۱۴۰۳ برگهها دیگر تمدید نشدند و به اتباع اعلام شد که تا نیمه خرداد امسال باید وضعیت اقامت خود در ایران را مشخص کنند.
ظاهرا روشهای رسمی و غیر رسمی زیادی برای اقامت در ایران وجود دارد. قبلا شایع بود که هر مدرکی تمدید و زمان هر مجوزی اضافه میشود اکنون هم کمابیش همین تصور وجود دارد. مشکل کسانی هستند که هیچ مدرکی - حتی تکه کاغذی - برای حضور در ایران ندارند. افغانستانیها به یکدیگر هم توصیه میکنند که اگر «قاچاق» به ایران آمدهاند و عزم ماندن دارند؛ بهتر است برگردند، گذرنامه بگیرند و از راه قانونی وارد شوند.