حسین سلاحورزی، رئیس سازمان ملی کارآفرینی ایران، میگوید در دوران جنگ تحمیلی، تحریمها و تخریب زیرساختها دولت را به توزیع کوپن برای کالاهای اساسی مثل برنج، روغن و شکر واداشت. این سیستم در ابتدا امیدی برای اقشار کمدرآمد بود، اما خیلی زود گرفتار فساد، توزیع ناعادلانه و بازار سیاه شد. کوپنها در کوچهپسکوچهها خرید و فروش میشدند و دلالان به جای نیازمندان سود بردند. این تجربه تلخ، درس بزرگی برای امروز است.
ایران در سال ۱۴۰۴ با تورم ۴۱ درصدی، کاهش درآمدهای نفتی به دلیل تحریمهای سنگین و کسری بودجه شدید دستوپنجه نرم میکند. جنگ ۱۲روزه اخیر که زیرساختهای حیاتی را تهدید کرد، این مشکلات را تشدید کرده است. در شبکههای اجتماعی، کاربران از هرجومرج بازار و جهش قیمت دلار تا ۹۰ هزار تومان خبر میدهند که با دخالت بانک مرکزی کمی آرام گرفت. در این شرایط، خانوادههای کمدرآمد که به سختی هزینه غذا و اجاره را تأمین میکنند، بیش از همه آسیب دیدهاند.
سیستم کوپنی با مشکلات ساختاری متعددی روبهروست که آن را برای ایران امروز غیرقابل اجرا میکند:
۱. فساد و بازار سیاه: تجربه دهه ۶۰ نشان داد کوپنها به جای نیازمندان، به جیب دلالان میروند. گزارشها از احتکار کالاها حتی در شرایط عادی حکایت دارند و با کوپن، این مشکل تشدید میشود.
۲. هزینه سنگین برای دولت: تأمین کالاهای اساسی برای ۸۵ میلیون نفر در شرایط کمبود منابع ارزی و درآمدهای نفتی، بار مالی سنگینی به دولت تحمیل میکند.
۳. وابستگی به واردات: بسیاری از کالاهای اساسی مثل گندم، برنج و روغن وارداتی هستند. در شرایط تحریم، هر اختلال در تأمین ارز میتواند قفسهها را خالی کند.
۴. محدودیت انتخاب برای خانوادهها: کوپن فقط برای چند قلم کالای خاص است و نیازهای دیگر مثل اجاره، درمان یا آموزش را پوشش نمیدهد.
۵. ضربه به تولید داخلی: تمرکز بر کالاهای یارانهای وارداتی، انگیزه تولیدکنندگان داخلی را کاهش میدهد و خودکفایی اقتصادی را تضعیف میکند.
سیستم کوپنی میتواند مشکلات اجتماعی و اقتصادی را تشدید کند:
نابرابری و تبعیض: توزیع ناعادلانه کوپن، شکاف اجتماعی را عمیقتر میکند، بهویژه در مناطق محروم که دسترسی به کالاها محدود است.
بیاعتمادی عمومی: اگر کالاها به موقع نرسند یا قفسهها خالی بمانند، اعتماد مردم به دولت کاهش مییابد؛ مشکلی که در شرایط بحرانی میتواند فاجعهبار باشد.
التهاب بازار: شایعات کمبود کالا با اعلام کوپن میتواند به هجوم به فروشگاهها و احتکار خانگی منجر شود.
بوروکراسی پیچیده: راهاندازی سیستم کوپنی نیاز به هماهنگی و نظارت گستردهای دارد که با کمبود منابع فعلی، عملاً غیرممکن است.
تجربه جهانی هم هشدار میدهد. در ونزوئلا (۲۰۱۰-۲۰۲۰)، سیستم کوپنی به جای کاهش گرسنگی، با فساد و توزیع ناعادلانه، فقر و ناامنی غذایی را بدتر کرد. اما ترکیه در سال ۲۰۲۲ با تورم بالا، با یارانههای نقدی هدفمند و حمایت از تولید داخلی، بحران را بهتر مدیریت کرد.
به جای کوپن، راهکارهایی متناسب با شرایط ایران پیشنهاد میشود:
۱. یارانه نقدی هدفمند: پرداخت نقدی به خانوادههای کمدرآمد از طریق سامانههایی مثل رفاه ایرانیان، قدرت انتخاب را به مردم میدهد و فشار بر زنجیره تأمین را کم میکند.
۲. حمایت از تولید داخلی: سرمایهگذاری در کشاورزی و صنایع غذایی و گسترش تجارت تهاتری با کشورهایی مثل چین و روسیه، وابستگی به واردات را کاهش میدهد.
۳. کنترل بازار ارز: هماهنگی بانک مرکزی برای مدیریت نرخ ارز و جلوگیری از التهابات روانی، ثبات بازار را حفظ میکند.
۴. شفافیت اطلاعرسانی: اطلاعرسانی دقیق درباره ذخایر کالا و برنامههای دولت، جلوی شایعات و هجوم به بازارها را میگیرد.
۵. حمایت از کسبوکارهای کوچک: معافیتهای مالیاتی و مساعدتهای مالی میتواند از بیکاری و رکود جلوگیری کند.
در شرایطی که ایران با تحریم، تورم و تبعات جنگ ۱۲روزه دستوپنجه نرم میکند، سیستم کوپنی نهتنها مشکلات را حل نمیکند، بلکه میتواند بحران را عمیقتر کند. سیاستهای هوشمندانه مثل یارانه نقدی، تقویت تولید داخلی و شفافیت اطلاعرسانی، میتوانند معیشت مردم را تأمین کرده و ایران را در برابر شوکهای آینده مقاومتر کنند.