به گزارش اقتصادنیوز،در شرایطی که اقتصاد ایران با تورم مزمن، رکود عمیق و نااطمینانی گسترده مواجه است، اقتصاد خرد کشور بیش از پیش تحت فشار قرار گرفته است. در چنین فضایی، مردم هر روز با پرسشی اساسی روبهرو هستند: «با این شرایط، با پولمان چه کنیم؟» این دغدغه ساده، اکنون به مهمترین چالش خانوارها، کسبوکارهای خرد و سرمایهگذاران کوچک بدل شده است.
در این بستر پرریسک، حفظ ارزش دارایی از خودِ سرمایهگذاری اهمیت بیشتری پیدا کرده و مفاهیمی مانند نقدشوندگی، بازدهی واقعی و پایداری داراییها، جایگزین میل به سودهای بالا شدهاند. از خرید طلا و ارز گرفته تا ورود به بورس، صندوقهای درآمد ثابت یا حتی سرمایهگذاری در بازار رمزارز و استارتاپهای آنلاین، گزینههایی هستند که ذهن بسیاری را درگیر کردهاند.
در همین رابطه،پیمان مولوی ، اقتصاددان ضمن اشاره به آخرین وضعیت اقتصاد در ایران گفت: «کسبوکارها برای بقا، سود را قربانی سرمایه در گردش میکنند.»
وی افزود:«در شرایطی که تورم نقطهبهنقطه تیرماه از مرز ۴۱ درصد عبور کرده، اقتصاد خرد ایران بیش از همیشه تحت فشار قرار گرفته است.»
این اقتصاددان، ضمن هشدار نسبت به عمیقتر شدن بحران در بنگاههای اقتصادی، تاکید کرد : «افزایش سطح عمومی قیمتها، عملاً سرمایه در گردش بنگاهها را مستهلک میکند. آنهم در شرایطی که نه فقط کسبوکارهای کوچک، بلکه بنگاههای متوسط و بزرگ نیز به یک اندازه با این معضل درگیرند.»
وی با بیان اینکه بنگاهها برای حفظ فروش و ماندن در بازار ناگزیرند از سود خود چشمپوشی کنند، توضیح داد: «در چنین شرایطی، دیگر خبری از توسعه زیرساخت، بهروزرسانی فرایندها یا حتی نگهداشت منابع انسانی نیست؛ همه چیز در خدمت تأمین سرمایه در گردش قرار گرفته است.»
مولوی در ادامه با اشاره به نتایج گزارش شامخ اردیبهشتماه تصریح کرد: «اکثر صنایع کشور زیر شاخص ۵۰ قرار دارند؛ این یعنی رکود ساختاری در بخش تولید. وقتی تقاضا به این میزان افت میکند، بنگاههای نامتوازن یا بدهکار بهسادگی وارد بحران میشوند.»
وی خاطرنشان کرد: «اقتصاد ایران در شرایط نه جنگ و نه صلح بهسر میبرد؛ یک وضعیت خاکستری و فرساینده که فضای سرمایهگذاری را دچار تردید کرده و مانع تزریق سرمایه جدید به بازارها شده است.»
این اقتصاددان تأکید کرد که بنگاههای ایرانی امروز با مجموعهای از بحرانهای همزمان از جمله تورم، طولانی شدن چرخه عملیاتی، تخصیص دشوار ارز، قطعی برق، کمبود آب و فرسودگی ساختاری مواجهاند؛ مجموعهای از متغیرهای درهمتنیده که شرایط اقتصاد خرد را بهشدت دشوار کرده است.
مولوی در ارزیابی خود از بازارهای مالی، نگاه مطلقگرا و نقطهای را رد میکند و میگوید: «هیچ بازاری همیشه خوب یا همیشه بد نیست. باید میانمدت و بلندمدت را دید و مهمتر از هر چیز، به نقدشوندگی و ضدتورمی بودن دارایی توجه کرد.»
وی ادامه داد: «در شرایط فعلی، داراییهایی مثل طلا که هم ضدتورم هستند و هم قابلیت نقدشوندگی بالایی دارند، اولویت بالاتری پیدا میکنند. صندوقهای سرمایهگذاری درآمد ثابت و بخشی از بازار ارزهای دیجیتال هم ( البته با احتیاط ) میتوانند در سبد سرمایه قرار بگیرند.»
او در خصوص رمزارزها تاکید کرد: «توصیه ما این است که بیش از ۵ درصد دارایی افراد وارد این بازار نشود. نوسانها و ریسکهای مقرراتی در ایران بسیار بالاست و برای سرمایهگذاران خرد، میتواند خطرآفرین باشد.»
مولوی با اشاره به تمایل روزافزون سرمایهگذاران خرد برای ورود به بازار طلا و سکه، اظهار داشت: «برای حفظ ارزش دارایی در کوتاهمدت و میانمدت، طلا همچنان گزینه قابل اتکایی است. در بلندمدت نیز این بازار بهواسطه افت مداوم ارزش ارزهای فیات و افزایش قیمت جهانی طلا، جایگاه خود را حفظ کرده است.»
او همچنین خاطرنشان کرد که بازار مسکن، اگرچه در بلندمدت سودآور است، اما در وضعیت فعلی به دلیل افت تقاضای مصرفی و چسبندگی قیمت جذابیت محدودی دارد.
در پاسخ به اینکه افراد با سرمایهای بین ۵۰ تا ۲۰۰ میلیون تومان چه ترکیبی از دارایی را انتخاب کنند،توصیه کرد: «در بازهی سهماهه پیشرو، ترکیب ۷۰ درصد طلا و ۳۰ درصد صندوقهای درآمد ثابت یا سپرده بانکی میتواند ترکیبی امن و قابل اتکا باشد.»
وی در ادامه با اشاره به جذابیت کسبوکارهای آنلاین گفت: «بخشی از بازارهای نوظهور مانند فروشگاههای آنلاین یا بیزینسهای کوچک دیجیتال، ظرفیت رشد دارند. البته ورود به آنها نیازمند دانش و ریسکپذیری بالاست. اما بهصورت کلی، این حوزه در حال گسترش است و ارزش بررسی دارد.»
او درباره NFTها با صراحت عنوان کرد که در این زمینه تخصصی ندارد، اما افزود: «مهمتر از نام بازارها، این است که افراد بتوانند دارایی خود را از تورم محافظت کنند.»
مولوی درباره بورس هم چنین توضیح داد: «ورود سرمایهگذاران خرد با داراییهای محدود به بازار سهام، در کوتاهمدت چندان توصیه نمیشود. اما شرکتها و مؤسساتی که حاشیه امنیت کافی دارند، میتوانند حداکثر ۱۰ درصد از سرمایه در گردش خود را به سهام شرکتهایی با سود عملیاتی بالای ۳۰ تا ۳۵ درصد و نرخ تقسیم سود بالای ۷۰ درصد اختصاص دهند.»