گروه سیاست نامهنیوز: کافی است به دولتهای پیشین نگاه کنیم تا دریابیم تقریبا همه دولتها سعی میکردند برای خود یک ابر پروژهای تعریف و تمرکزشان را بر آن معطوف کنند. مثبت دولت خاتمی پروژه توسعه سیاسی-فرهنگی و تعامل بینالمللی را در دستور کار داشت. احمدینژاد همب مسئله عدالت و هدفمندی یارانهها را پی گرفت و روحانی هم بیشترین توان دولتی را بر رسیدن به یک توافق هستهای با غربیها و رفع تحریمها گذاشت. دولت مسعود پزشکیان اما انگار بیپروژه است و مشخص نیست مهمترین اولویتهای دولت چه اموری است. از سوی دیگر به گفته کارشناسان دولت او نیز متوسط است و اگر روزگاری هر دولتی دستکم چند نیروی بسیار قدرتمند و تعیینکننده را داشت اما دولت پزشکیان در خوشبینانهترین حالت، دولت متوسطهاست.
برای بررسی این مسئلع به سراغ علیمحمد نمازی، فعال سیاسی اصلاحطلب رفتیم و او در پاسخ به این پرسش که آیا در دولت چهاردهم پروژهای محوری به چشم میخورد یا نه، به «نامهنیوز» گفت: «آقای پزشکیان در دوران تبلیغات انتخاباتی، به نیازهای کشور و اقداماتی که باید انجام میشد، اشاره میکرد؛ از جمله بر ضرورت تغییر وضعیت موجود، رفع تحریمها، تعامل با جهان، استفاده از ظرفیتهای داخلی و اجرای پروژههای عمرانی. او بارها گفت که برای خارجکردن کشور از حالت رکود، ایستادگی خواهد کرد و حتی میگفت که اگر نتواند کاری کند و موانع کارش شوند، استعفا خواهد داد و موضوع را با مردم در میان خواهد گذاشت. آقای پزشکیان وعده داده بود که با استفاده از توان هر دو جناح سیاسی، کابینهای مورد رضایت همه را تشکیل دهد و کشور را به سمت کار و تلاش ببرد. اما در عمل چنین نشد و خروجی این سیاستِ وفاق، معرفی نیروهای متوسط -و نه عالی- از هر دو جناح بود که در نهایت مجلس هم به آنها رأی داد و چهرههای طراز اولی در دولت نمیبینیم. یک نمونه وزیر ارتباط است؛ وزیری که جوان است و تصور میشد قرار است در اندازه وزیر جوان دولت آقای روحانی باشد و همان قدر در طراوت و در شور عمل کند و پروژههای بزرگی را پیش ببرد اما چنین نشد و میبینیم که جایگاه ایران در حوزه ارتباطات در عرصه جهانی بسیار پایین است».
او ادامه داد: «اگر به سایر وزارتخانهها هم نگاه کنیم، میبینیم برخلاف انتظار، هیچ پروژه کلان و اساسی آغاز نشده یا اگر هم آغاز شده، به نتیجه نرسیده است. مهمترین شعار آقای پزشکیان سیاست خارجی و تعامل و مذاکره با جهان برای رفع تحریمها و افزایش درآمد ارزی از محل فروش نفت و معادن بود اما نه تنها در سیاست خارجی گشایشی ایجاد نشد، بلکه مذاکراتی که قرار بود ظرف دو ماه به نتیجه برسد، با صدور گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی و قطعنامه سه کشور اروپایی متوقف شد».
این فعال سیاسی همچنین بیان کرد: «در دولتهای گذشته نیز تحریمها و قطعنامههای سنگین تجربه شده بود. آقای احمدینژاد که خود مبدع قرار دادن کشور در معرض تحریمشدن بود. در دولت آقای روحانی مذاکرات برد-برد توانست بخشی از مشکلات را حل کند و در ادامه در دولت آقای رئیسی پیشرفتی حاصل نشد. اکنون نیز شرایط به گونهای است که کشور در وضعیت استقرار تحریمها قرار دارد؛ اندک نفتی به چین فروخته میشود، نیازهای ارزی انباشته شده، فعالیتهای صنعتی تقریبا متوقف است، کشاورزی با خشکسالی مواجه است، بخش خدماتی از تحریمها آسیب دیده، صادرات کاهش یافته و واردات با مشکلات جدی روبهرو است. این وضعیتی است که در دوران آقای پزشکیان شاهدش هستیم».
نمازی در پایان گفت: «از سوی دیگر سرمایهگذاری هم به حداقل رسیده و دولت بودجهای برای پروژههای بزرگ ندارد. در چنین شرایطی، دولت به گفتاردرمانی بسنده کرده و وعدههایش هم عملی نشده است. موضوع ناترازیها نیز که پیشتر وجود داشت، اکنون تشدید شده است؛ بهگونهای که در گذشته حتی علاوه بر برق کارخانهها، برق منازل هم به صورت مدام قطع میشد و تابستان و زمستان هم ندارد. اینها همه نیازهای اساسی خانوادههاست و حل آنها در گرو رفع تحریمهاست. اگر دولت اراده جدی برای مذاکره میگذاشت، بخشی از مشکلات حل میشد که تا اینجای کار چنین نشده است».