به گزارش اقتصادنیوز به نقل از خبرآنلاین، کانون سنگرسازان بیسنگر جهاد سازندگی در تحلیلی درباره شخصیت شهید محمدمهدی طهرانچی نوشت:
فارغ از وجوه علمی یا اجرایی این شخصیت؛ در یک سر طیف، برخی با نگاهی منفی او را یک شخصیت سیاسی یا کاسبمسلک ارزیابی میکنند؛ و در سوی دیگر طیف، افرادی هستند که او را عارف و متخلق و عمیقاً معتقد به آرمانهای انقلاب میدانند. نکات که ذیلاً خواهد آمد، ابعادی از شخصیت این دانشمند شهید را روشن میکند:
محمدمهدی طهرانچی در دوران دانشآموزی، بارها در جبههها حضور یافت. سه نوبت مجروح شد. یک نوبت 30 ترکش به بدن او اصابت کرد، و نوبت دیگر، کاسه سرش جدا و مغزش نمایان شد. یکی از همرزمانش نقل میکند که با دست، از بیرون ریختن مغز جلوگیری کرده و جمجمه را سر جایش گذاشته تا به مرکز امدادی برسند (دلیل شکاف نمایان روی پیشانی او همین بود). با این حال پس از بهبودی، باز هم از حضور در جبهه سر باز نزد. پس از ورود به دوره کارشناسی نیز در جبهه حضور یافت. تهرانچی، در اواخر جنگ 8 ساله، مسئول اطلاعات لشگر 25 کربلا بود.
طهرانچی 4 دهه لاینقطع در جلسات اخلاق عارف واصل، حاج آقا مجتبی تهرانی شرکت داشت.
سهلانگاری مالی یا زد و بند سیاسی، علیالقاعده باید در داراییهای مالی فرد نمود داشته باشد. تمام دارایی او در زمان شهادت، یک خانه حدود 110 متری تعاونی کوی اساتید در میدان کتاب بود (که در آخرین شرایط حدوداً مترمربعی 110 میلیون تومان قیمت میخورد)؛ اقساط این خانه را با زحمت و «این کلاه و آن کلاه» به تعاونی پرداخته بود. علاوه بر این منزل، ویلای محقری در روستای کندر کرج، که زمینش را بهصورت اشتراکی با یکی دیگر از اساتید خریداری کرده بود، جزو داراییهای او بود. خودروی او یک تویوتا کرولای مدل حدود 2007 است. اینها به این معناست که دارایی مسئول نهادها و پروژههای چندصدهزار میلیاردی کشور طی سالیان متمادی، مجموعاً از 15 میلیارد تومان تجاوز نمیکرد. درباره سلامت مالی او توضیح بیش از این، لازم نیست.
چندی پیش از شهادت، «قرمز» شده بود. یعنی مقامات امنیتی و نزدیکان هشدار میدادند که زمان ترور او فرا رسیده است. ازجمله در یکی از اقدامات، تمامی مقالات او از مراجع علمی حذف شده بود، تا او را یک فرد نظامی معرفی کند، نه شخصیت علمی. خودش میدانست که در لیست قرار گرفته است. به او هشدار داده شد که منزلش را به جای امنی منتقل کند. اما منزلی که تکافوی پروتکلهای امنیتی را بکند، قیمت قابل توجهی داشت. به یکی از نزدیکان گفته بود: من شخصاً از پس قیمت چنین جایی برنمیآیم. به من میگویند مطابق قانون از دانشگاه آزاد بردار! نمیدانم من را چطور دیدهاند!
در کار یک «مدیر برّنده و تمامعیار» بود، و در موضوعات کاری با کسی شوخی نداشت. این برش مدیریتی، دوست و دشمن فراوانی برای او ایجاد کرده بود.
غیظ کفار را درباره او ببینید: پس از شهادتش، بوقچیهای متخاصم با محوریت اسرائیلاینترنشنال شایعه کردند که پس از انفجار خانمی از همسایگان، در اتاق خواب او پیدا شده است! این البته واقعیت داشت؛ دو خانم همسایه، در زمان انفجار سه موشک و پهپاد، یکی به بیرون از ساختمان پرتاب شده و به شهادت رسیده و دیگری به سمت منزل دکتر تهرانچی پرتاب شده است. همسر شهید تهرانچی در وقت انفجار در منزل حضور داشته است. اسرائیل، تمام تلاشش را به کار گرفت، تا ضمن حذف فیزیکی، او را ترور شخصیت کند. شبکه شاگردان تراز اول او اکنون، با پروتکلهای سخت امنیتی زندگی میکنند. تمام اینها، از داغی حکایت دارد که طهرانچی بر دل اسرائیل گذاشته بود.
واقعیت این است که شهید محمدمهدی طهرانچی، دانشمندی تراز یک، مدیری کارآمد و شخصیتی بااخلاق و عارفمسلک بود.