به گزارش اقتصادنیوز، بعد از جنگ 12 روزه بین ایران و اسرائیل که باعث کان لم یکن شدن مذاکرات هسته ای بین تهران و واشنگتن شد، ایران و سه کشور اروپایی در استانبول گردهم آمدند تا در خصوص مذاکرات هستهای به گفتگو بنشینند. به نظر میرسید پرونده دیپلماسی هسته ای ایران دوباره بر روی میز تهران و تروئیکا قرار گرفته است.
اروپایی ها به ایران پیشنهاد تمدید مکانیسم ماشه را دادند اما ایران این موضوع را نپذیرفت. به اعتقاد ایران سه کشور اروپایی هم در عمل پایبندی خود به برجام را نشان نداده اند که حالا بخواهند به بند 36 و 37 آن یعنی به کار افتادن مکانیسم ماشه استناد کنند.
وزیر خارجه ایران و وزرای خارجه تروئیکای اروپایی درحالی روز گذشته رایزنی تلفنی داشتند که همچنان فضای مذاکراتی مبهم به نظر می رسد.
اما چه راههایی دیپلماتیکی پیش روی ایران وجود دارد که بتواند جلوی به کار افتادن مکانیسم ماشه را بگیرد. اقتصادنیوز چنین پرسشهایی را از کوروش احمدی، دیپلمات پیشین ایران در نیویورک جویا شده است.
پاسخهای این تحلیلگر مسائل بینالملل را در ادامه میخوانید.
*****
اولتیماتومی که اروپاییها به ایران دادند، شهریور ماه تمام میشود و پرسش این است که تا آن زمان چه راهکارهای دیپلماتیکی میتواند جلوی فعال شدن مکانیزم ماشه را بگیرد؟
راهکار موجود فعلا محدود به مذاکراتی است که ایران با سه کشور اروپایی داشته است. در این مذاکرات پیشنهاد آن سه کشور این بوده که ایران با آژانس همکاری کند و همچنین با آمریکا مذاکره داشته باشد. گفتهاند که در این صورت، اروپاییها میتوانند ضربالاجل فعال کردن مکانیزم ماشه که ۱۸ اکتبر (۲۶ مهر) است، را برای مدتی مثلاً سه ماه یا شش ماه تمدید کنند.
اما تا کنون ایران با این پیشنهاد موافقت نکرده، به این دلیل که اساساً حقی برای اروپاییها جهت فعال کردن مکانیزم ماشه قائل نیست و تمدید را نوعی شناسائی آن حق می داند. استدلال ایران این است که اروپاییها خود ناقض برجام بودهاند و از نظر اخلاقی و حقوقی کسی که تخلف کرده نمیتواند با ادعای تخلف طرف مقابل، اقدام به احیای قطعنامههای پیشین علیه ایران کند.
در نتیجه، مسئله اکنون این است که اگر مذاکره جدیدی با اروپا انجام شود، چه موضعی غیر از تمدید میتواند مورد مذاکره قرار گیرد. وقتی اروپاییها میگویند ایران با آمریکا مذاکره کند، معنی حرفشان این است که طرف اصلی مذاکره ما اروپاییها نیستیم و این موضوعی است که باید بین ایران و آمریکا حل و فصل شود.
این را هم در مقام تحلیل می توان گفت که احتمالا اروپایی ها علاقه ای به فعال کردن اسنپبک علیه ایران ندارند چون چنین امری موجب بازتر شدن دست آمریکا و اسرائیل علیه ایران، لطمه خوردن بیشتر به روابط ایران و اروپا و خطر بحران و مهاجرت بیشتر از مبداء ایران به سمت اروپا خواهد شد.
اینکه گفتید استدلال وزارت خارجه ایران است که اروپاییها به دلیل نقض برجام صلاحیت این اقدام را ندارند اما برخی تاکید دارند این نکته خیلی مستدل نباشد؛ چرا که در برجام، صلاحیت برگرداندن مکانیزم ماشه مورد بحث قرار نگرفته است ...
این استدلال از نظر اخلاقی و حقوقی (حقوق نرم) قابل بحث و قابل قبول است، اما اینکه آیا این نحوه برخورد و ملاحظات اخلاقی و حقوقی میتواند موثر واقع شود یا نه، جای تردید وجود دارد.
مطابق قطعنامه ۲۲۳۱ و بند 11 آن هیچ قید و شرطی برای فعال کردن اسنپبک وجود ندارد؛ فقط گفته شده که در صورت اعلام تخلف یک کشور مشخص، یک پروسه ۳۰ روزه برای بازگشت قطعنامهها شروع میشود و هیچ راهی برای جلوگیری از آن باقی نگذاشته است. یعنی پس از ارسال نامه اعلام تخلف، پروسهای خودکار آغاز و ظرف ۳۰ روز، احیای قطعنامههای قبلی انجام میشود.
بحثهایی که ایران، روسیه و چین مطرح کرده اند، مبنی بر اینکه اروپا مشروعیت لازم برای فعال کردن مکانیزم ماشه را ندارد، به لحاظ مشروعیتزدایی و کاهش مشروعیت اقدام اروپاییها است درست و مفید است و بیشتر جنبه تبلیغی و ترویجی و مخاطب قرار دادن دولتها و افکار عمومی دارد. اما در چارچوب کار شورای امنیت و مسائل صلح و امنیت بینالمللی، اینکه استدلالهای اخلاقی و حقوقی بتواند کارگر بیفتد، جای تردید وجود دارد.
برای عملیاتی شدن این استدلال حقوقی و اخلاقی، مکانیزم اجرایی لازم است. این مکانیزم اجرایی در شورای امنیت باید امکان تحقق داشته باشد و بررسی شود که مثلاً اگر اکثریت اعضای شورای امنیت اعلام کنند که کشورهای اروپایی دارای صلاحیت نیستند، آیا تأثیر دارد یا نه، و آیا اصولاً امکان شکلگیری چنین اکثریتی وجود دارد؟ همچنین، حق وتو در ارتباط با تهیه پیش نویس قطعنامه ای که مانع تحقق اسنپبک شود، آیا تاثیری میتواند داشته باشد.
بنابراین، هرچند موضعی که ایران دارد موضع درستی است، اما باید دید که آیا امکان موثر واقع شدن و قابلیت عملیاتی داشتن نیز دارد یا خیر. به هر حال من فکر می کنم که مقامات ما نباید روی این رویهها و روش ها زیاد حساب کند، و راه حل اصلی که مذاکره و توافق با آمریکا است را باید در پیش بگیرند.
حق وتو که میفرمایید، به نظر میرسد در مورد مکانیزم ماشه جایگاهی ندارد ...
... نه، اشتباه نشود. منظورم حق وتو برای جلوگیری از بازگشت قطعنامههای قبلی علیه ایران نیست. منظور این است که اگر اعضایی در داخل شورا بخواهند جلوی اقدام اروپا را بگیرند، ممکن است به یک قطعنامه نیاز داشته باشند. در این صورت، آن قطعنامهای که برای جلوگیری از اقدام اروپا مطرح میشود، آیا ممکن است با سد حق وتو مواجه شود یا نه؟ یعنی آیا آن قطعنامه میتواند توسط کشورهای مانند فرانسه یا انگلیس وتو شود یا خیر یا ممکن است جنبه رویه ای یا شکلی داشته باشد و به این خاطر حق وتو کاربرد نداشته و تنها اکثریت 9 رای لازم باشد
. البته در این صورت نیز بعید است که اعضای کنونی شورا که می شناسیم بتوانند در مقابل فشار آمریکا و اروپا مقاومت کرده و بطور جدی از ایران حمایت کنند.
این جنبه ترویجی و تبلیغی که فرمودید، در مورد مشروعیتزدایی از اروپا، همان سیاست اعلانی جمهوری اسلامی است. آیا در مورد سیاست اعمالی میتوان گفت که ممکن است حرکت دیگری از سوی وزارت خارجه، آقای عراقچی و دیگران صورت بگیرد؟
این را باید آقای عراقچی و دیگران پاسخ دهند، اما تا این مقطع نشانهای از اینکه برنامه دیگری در دستور کار باشد، نمیبینیم. تا امروز هیچ نشانهای وجود ندارد که حاکی از این باشد که برنامهای مانند مذاکره با آمریکا برای رسیدن به یک راه حل در دستور کار است. با این حال، امیدواریم مذاکرات بین ایران و آمریکا از سر گرفته شود.
البته میتوان گفت تا همان ۱۸ اکتبر (۲۶ مهر) فرصت داریم که این کار انجام شود. یعنی حتی اگر اروپاییها نامهای بدهند و پروسه ۳۰ روزه شروع شود، باز هم امکان تعلیق پروسه، به تعویق انداختن و تمدید مهلت، در صورت وجود اراده سیاسی در طرفین وجود خواهد داشت. در نتیجه تا ۲۶ مهر فرصت داریم که این مذاکرات شکل بگیرد و تکمیل شود و به نتیجهای برسد یا در جریان این روند و در صورت نیاز، ضربالاجل فعال شدن مکانیزم ماشه تمدید شود.
سوال اصلی این است که آیا اراده سیاسی در ایران و آمریکا وجود دارد تا بنشینند، با هم مذاکره کنند و به یک راه حل مشترک برسند یا نه.
اتفاقاً میخواستم همین را بپرسم که آقای عراقچی گفتهاند فعلاً خبری از مذاکره نیست و هفته گذشته هم اعلام کردند که احتمال فعال شدن مکانیزم ماشه وجود دارد. شما به عنوان یک کارشناس و ناظر فکر میکنید دستگاه دیپلماسی مشغول چه کاری است؟
هیچ کاری نمیکنند. یعنی اگر همین گفتهها را مبنا قرار دهیم، معنی آن این است که هیچ اقدامی انجام نمیشود. این وضعیت، علاوه بر تأثیر بر اقتصاد، بر سیاست داخلی و خارجی و شرایط اجتماعی و عملکرد مسئولان نیز تاثیر سوء دارد. متأسفانه هیچ حرکتی یا تلاشی برای خارج شدن از این بنبست دیده نمیشود.
فکر می کنید فعال شدن مکانیزم ماشه، چه تبعاتی خواهد داشت؟
همانطور که گفتم، اگر مکانیزم ماشه فعال شود، ظرف ۳۰ روز تحریمهای قطعنامههای ششگانه بازمیگردند. این قطعنامهها حاوی تدابیر تحریمی در ارتباط با برنامه اتمی و موشکی و تسلیحات متعارف هستند که بیش از آنچه اکنون از طریق تحریمهای آمریکایی وجود دارد، نخواهند بود.
این قطعنامهها ابتدا یک وضعیت حقوقی جدید ایجاد میکنند و ایران را تحت تحریمهای شورای امنیت و تحریمهای بینالمللی قرار میدهند، به ویژه در ارتباط با برنامه موشکی و هستهای، و از ایران میخواهند غنیسازی را تعلیق کند. آنچه آمریکا از ایران بابت توقف یا تعلیق غنیسازی میخواهد، تبدیل به یک مطالبه بینالمللی میشود و عموم کشورها میخواهند این تعلیق اعمال شود.
علاوه بر آن، تدابیری در این قطعنامهها وجود دارد که شامل برنامه موشکی و بازگشت تحریمهای تسلیحاتی میشود؛ خرید و فروش تسلیحات دوباره تحت تحریم بینالمللی قرار میگیرد. موضوعاتی مانند تفتیش کشتیهای مرتبط با ایران در آبهای آزاد نیز مطرح میشود، اگرچه الزامی برای کشورها نیست و صرفاً تشویق شدهاند اما در صورت تمایل می توانند اقدام کنند.