«امام رضا (ع)» بضعه پیامبر (ص) و نگهبان مسیر ولایت

خبرگزاری مهر یکشنبه 02 شهریور 1404 - 14:00
مشهد - نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی گفت: وقتی پیامبر(ص) می‌فرمایند «فاطمه بضعه منی« یا «امام رضا بضعه منی»، منظورشان این است که نقش بنیادین در استمرار اسلام و تحقق امامت دارند.

به گزارش خبرنگار مهر، آیت‌الله سید احمد علم‌الهدی در مراسم شهادت امام رضا (ع) که در حرم مطهر رضوی برگزار شد، اظهار کرد: برادران و خواهران بزرگ‌ترین سعادت نصیب شما شده است که عزای امام هشتم (ع) را بر فرش مطهر آن حضرت اقامه کنید و قطرات اشک خود را در مظلومیت و غربت ایشان به نظر مبارک برسانید. این، ارزشمندترین سعادت و توفیق برای شما عزیزان است.

نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی در بیان شهادت نامه امام رضا (ع) افزود: مسیر زندگی نهایی ایشان، دو سال و چهار ماه، سرشار از درد، مصیبت، مظلومیت و تهاجم دشمن بود که در نهایت به شهادت آن حضرت منتهی شد. این مدت طولانی هم برای خود امام رضا (ع) و هم برای فرزندان، بستگان و شیفتگان ایشان، دوران انتظار و رنج بوده است.

وی ادامه داد: پیامبر اکرم (ص) در میان عزیزانشان حضرت فاطمه زهرا (س) و امام رضا (ع) را به عنوان بخش ویژه‌ای از وجود خود با عنوان «بضعه» معرفی کرده‌اند؛ تعبیر *بضعه * به معنای بخشی از وجود انسان است که نقش سرمایه‌ای و اساسی دارد؛ مانند قلب و کبد که آسیب به آن‌ها می‌تواند زندگی انسان را تهدید کند. وقتی پیامبر می‌فرمایند «فاطمه بضعه من است» یا «امام رضا بضعه من است»، منظور آن است که این دو بزرگوار بخش حیاتی و سرمایه‌ای از وجود ایشان هستند که نقش بنیادین در استمرار اسلام و تحقق امامت دارند.

علم الهدی عنوان کرد: اگر مجاهدات حضرت فاطمه زهرا (س) نبود، اساس اسلام پس از پیامبر (ص) برچیده می‌شد؛ چرا که محور و جان اسلام، مقام امامت و ولایت است. به همین دلیل، حضرت امام رضا (ع) نیز به عنوان بضعه‌ای از پیامبر معرفی شده‌اند تا استمرار مسیر ولایت و امامت حفظ شود و هدایت امت اسلامی محقق گردد.

ناکامی نقشه مامون برای ادغام امامت و خلافت

نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی گفت: در زمان امام رضا (ع)، نقشه‌ای شوم توسط مأمون طراحی شد که هدف آن ریشه‌کن کردن امامت و جریان اندیشه امامتی در جامعه اسلامی بود. این نقشه به جای شهادت امام، به دنبال حذف کامل استقلال امامت و ادغام آن با خلافت بود. مأمون می‌خواست با آوردن امام رضا از مدینه به خراسان، خلافت و امامت را در هم ادغام کند و نقش جداگانه و مستقل امامت را از بین برود.

وی اضافه کرد: برای اجرای این نقشه، فضل بن سهل، وزیر مأمون، نامه‌ای به امام هشتم (ع) نوشت و ایشان را به خراسان دعوت کرد. حرکت امام از مدینه تحت سرپرستی رجاء بن ابی ضحاک بود؛ کسی که در زمان مأمون به خشونت و خونریزی در مدینه مشهور شده بود و از نظر مردم، شخصی سنگدل و بی‌رحم شناخته می‌شد. مأمون با این انتخاب قصد داشت هرگونه مقاومت مردم را خنثی کند.

سفر پرخطر از مدینه تا خراسان؛ استقبال مردم و مقاومت امام

علم الهدی ادامه داد: روز حرکت امام، ۲۳ ذی‌القعده الحرام سال ۲۰۰ هجری، مردم مدینه با اطلاع از حرکت حضرت به استقبال ایشان آمدند و شهر چراغان شد. مردم تصور می‌کردند امام رضا (ع) قرار است خلافت را به دست گیرد و خوشحال بودند، اما حقیقت این بود که مأمون قصد داشت حضرت را به قتل برساند. امام رضا (ع)، در وداع با خانواده و اهل بیت، هشدار دادند که این سفر تله‌ای برای جان ایشان است و دشمن نقشه‌ای برای قتلشان چیده است.

نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی اضافه کرد: اهل بیت و خانواده امام رضا (ع) از شنیدن این خبر سخت بی‌تاب و مضطرب شدند و شیون و ضجه‌شان از خانه شنیده شد. حتی مردم مدینه که برای بدرقه آمده بودند، متوجه شدند که حادثه‌ای غیرعادی در خانه اتفاق افتاده است و از شدت تعجب سکوت کردند.

وی گفت: امام رضا (ع) حرکت خود را آغاز کردند و ابتدا به مکه رفتند تا مناسک حج را به جا بیاورند. اهل بیت (ع) حضرت نیز همراه بودند. در این سفر، امام جواد (ع)، میوه دل امام رضا، همراه ایشان بود. در مکه، هنگام طواف، امام جواد (ع) بی‌تاب شد و حضرت به احترام او، طواف را با سرعت به پایان رساندند و او را آرام کردند. پس از انجام مناسک حج، امام رضا (ع) به سوی خراسان حرکت کردند. مأمون مسیر سفر را به گونه‌ای انتخاب کرده بود که از شهرهای شیعه‌نشین عبور نکنند تا از هرگونه استقبال و حمایت مردمی جلوگیری شود.

علم الهدی افزود: مسیر از مکه به بصره، سپس خوزستان و از کویر مستقیم به نیشابور و خراسان بود. رجاء بن ابی ضحاک تلاش داشت امام را از رسیدن به جمعیت شیعه باز دارد، اما در بصره مردم متوجه حضور حضرت شدند و به استقبال آمدند. در طول مسیر، امام رضا (ع) در سختی‌های کویر و گرمای طاقت‌فرسا سفر کردند تا از برخورد با شهرها و جمعیت شیعی جلوگیری شود اما نقشه مأمون با مقاومت و آگاهی حضرت ناکام بماند. این مسیر طولانی و پرخطر، پیش‌زمینه شهادت امام هشتم (ع) و عظمت صبر و شجاعت ایشان در مقابله با دشمن را نشان می‌دهد.

نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی اضافه کرد: وقتی امام رضا (ع) وارد نیشابور شدند، محل حضور ایشان به‌شدت مخفی نگه داشته شد؛ یک روز، هنگام حرکت حضرت از نیشابور، مردم شهر متوجه حضور امام شدند. وقتی امام از دروازه شهر عبور کردند، مردم به استقبال آمدند و جلوی حرکت ایشان را گرفتند. علامه مجلسی نقل کرده‌اند که از طلوع آفتاب تا نزدیک ظهر، مردم به تماشای چهره امام مشغول بودند و اشک می‌ریختند. علما تلاش کردند مردم را آرام کنند و از حضرت درخواست کردند حدیثی بیان کنند. امام رضا (ع) حدیث معروف «سلسله الذهب» را روایت کردند؛ حدیثی که بعدها در زمان یک پادشاه سامانی بر روی طلا نوشته شد و در کفن حضرت نهاده شد.

وی خاطرنشان کرد: پس از نیشابور، امام رضا (ع) به قریه‌ای به نام الحمرا رسیدند؛ به معنای «ده سرخ». حضرت برای وضو گرفتن قدم مبارک خود را بر زمین گذاشتند و چشمه‌ای جوشید که تا امروز همچنان جریان دارد و زیارت‌کنندگان برای وضو از آن استفاده می‌کنند. سپس به سناباد باغ حمید بن قحطبه رسیدند؛ این باغ از طرف هارون بود و دارای قبه‌ای به نام ذوالقرنین. امام رضا (ع) این باغ را خریدند و به عنوان ملک خود قرار دادند. در قسمتی از قبه، حضرت با سر انگشت خود نوشتند که این مکان محل رفت و آمد شیعیان و دوستانشان است و هر کس به این مکان سلام دهد، شفاعت و رحمت خدا شامل حال او می‌شود.

علم الهدی ابراز کرد: امام رضا (ع) پس از نیشابور به سرخس و سپس مرو حرکت کردند. مأمون و وزیرش، فضل بن سهل، تشریفات زیادی برای استقبال از امام ترتیب دادند، اما حضرت با حکمت و شجاعت، نقشه مأمون را خنثی کردند. مأمون خلافت را به حضرت پیشنهاد داد، اما امام رضا (ع) پاسخ دادند که خلافت حقی است که خدا مقرر کرده و کسی حق ندارد از خود تصرف کند. مأمون سپس ولیعهدی خود را پیشنهاد کرد، اما حضرت آن را نیز نپذیرفتند و فرمودند که تنها خداست که اختیار زندگی و مرگ ایشان را دارد.

نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی گفت: در مرو، مأمون دو نفر را به عنوان جاسوس به خدمت امام فرستاد، اما این افراد تحت تأثیر شخصیت والای امام قرار گرفتند و تبدیل به اصحاب خاص ایشان شدند و اخبار مأمون را به حضرت منتقل می‌کردند بدون اینکه مأمون خبردار شود.

وی ابراز کرد: همزمان، شیعیان از کوفه، عراق، ری و قم به مرو حرکت کردند تا امام را زیارت کنند. یکی از شاعران معروف، دبل خزاعی، قصیده‌ای در مصائب اهل بیت (ع) داشت. هنگام زیارت، امام رضا (ع) این قصیده را خواندند و با گریه‌های شدید از حال رفتند و بار دیگر به حال آمدند. حضرت فرمودند: «اشک‌های ما از مصیبت حسین (ع) جاری شده است، خیمه‌گاه او هتک شده و عزیزان ما در کربلا مظلوم واقع شده‌اند».

علم الهدی با بیان اینکه این مسیر و حوادث، نشان‌دهنده شجاعت، بصیرت و صبر امام هشتم (ع) در مقابله با نقشه‌های مأمون و مراقبت از جایگاه امامت است؛ تاکید کرد: خدمت امام هشتم (ع) عرض شد که برخی غلامان شما، امام جواد (ع) را از در کوچک خانه بیرون می‌برند تا هیچ‌کس نتواند دستش به دامن ایشان برسد و حاجتمندان تنها در خانه بزرگ جمع شوند. امام رضا (ع) در نامه‌ای به فرزندشان نوشتند: «جواد عزیزم، مردم به امید حاجت به خانه ما می‌آیند و هیچ‌کس نباید ناامید شود. هر کس با امید به ما مراجعه می‌کند، باید حاجتش برآورده شود».

نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی ادامه داد: در یکی از روزهای عید فطر، مأمون دستور داد که حضرت نماز عید را برگزار کنند. ابتدا امام رضا (ع) امتناع کردند، اما پس از اصرار مأمور، حضرت حرکت کردند و مردم در خانه و اطراف امام جمع شدند. هنگام حرکت، هر ده قدم که برمی‌داشتند، صدای تکبیر «الله اکبر» از درختان، دیوارها و زمین بلند می‌شد. مأمون که نگران بازگشت مردم بود، خود به استقبال آمد، اما امام رضا (ع) با نور الهی، مخالفت مأمون را بی‌اثر کردند.

وی گفت: در همان زمان خشکسالی و قحطی منطقه را تهدید می‌کرد، حضرت نماز استسقاء خواندند و دست‌ها را به سوی آسمان بلند کردند و دعای خود را چنین آغاز کردند: «خدایا، فضل و رحمت خود را بر مردم جاری کن و نیازهای آنان را برآورده ساز»؛ پس از دعای حضرت، باران آغاز شد و به مدت سه روز بارید، بدون اینکه سیل یا خرابی ایجاد شود. اما مبلغین مأمون، این معجزه را به جادو و سحر نسبت دادند.

علم الهدی ادامه داد: بعد از این جریان، مأمون و وزیرش فضل بن سهل تصمیم گرفتند کنترل امام رضا (ع) را بیشتر کنند. ارتباط شیعیان با حضرت محدود شد و مسیر دسترسی به خانه ایشان مسدود شد. امام رضا (ع) در این شرایط سخت، دو رکعت نماز خواندند و در قنوت نفرین کردند: «خدایا، انتقام مرا از کسانی که ظلم می‌کنند بگیر»؛ با وجود فشار مأمون، سپاه و فرماندهان او شیفته امام شدند و برای شورش علیه مأمون آماده بودند. حضرت اما از این شورش جلوگیری کردند تا از خونریزی جلوگیری شود.

زهر و شهادت در مسیر حفظ مقام امامت

نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی گفت: در نهایت مأمون برای از بین بردن حضرت توطئه‌ای انجام داد. ۳۰ نفر از غلامان وفادار مأمون، با شمشیرهای زهرآلود به خانه امام رضا (ع) هجوم آوردند و به حضرت ضربه زدند. اما امام رضا (ع) با قدرت الهی جان سالم به در بردند و غلامان به مأمون گزارش دادند که حضرت کشته شده‌اند، در حالی که ایشان در خانه نشسته و به ذکر مشغول بودند؛ پس از این واقعه، مأمون برای مسموم کردن حضرت نقشه کشید و انگور و آب انار زهرآلود آماده کرد. صبح روز بعد، امام رضا (ع) نزد مأمون حاضر شدند، انگور و آب انار را تعارف کردند، اما حضرت با بینش الهی، از خوردن آنها امتناع کردند. با این حال، بخشی از زهر وارد بدن حضرت شد و موجب شد که حضرت از شدت درد زمین‌گیر شوند.

وی ابراز کرد: در نهایت، حضرت به خانه بازگشتند و به غلامان دستور دادند که خیمه‌ای سفید برپا کنند تا بدن مطهر ایشان پس از رحلت، بدون تعرض در آن قرار گیرد. سپس امام رضا (ع) غسل و کفن شدند، اما به گونه‌ای که مأمون و عواملش از حقیقت واقعه آگاه نشدند.

منبع خبر "خبرگزاری مهر" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.