خبرگزاری مهر-گروه استانها- ریحانه شهبازی: کتابها گاهی فراتر از کلمات عمل میکنند؛ آنها میتوانند آیینهای باشند از زخمها، ریشهها و امیدهای یک ملت. «پاسیاد پسر خاک» از همین دست آثار است؛ کتابی که با روایت شاعرانهاش، نه تنها داستانی از دل خاک بازمیگوید، بلکه خواننده را به سفری در عمق هویت و تاریخ میبرد. این اثر، هم قصهای انسانی دارد و هم پیامی فلسفی؛ پیامی برای امروز ما که در میان شتاب تغییرات، بیش از هر زمان دیگری به بازاندیشی در ریشهها نیازمندیم.
در همین زمینه، با سپیده فرحوش یکی از کارشناسان و فعالان حوزه کتاب و کتابخوانی به گفتوگو نشستیم تا از زاویهای دیگر به لایههای پنهان این کتاب بپردازیم.
کتاب «پاسیاد پسر خاک» اخیراً توجه بسیاری از علاقهمندان به ادبیات را به خود جلب کرده است. در نگاه اول، چه چیزی این کتاب را متمایز میکند؟
آنچه این اثر را برجسته میسازد، پیوند میان روایت تاریخی و زبان شاعرانه است. نویسنده تلاش کرده لایههای پنهان هویت ایرانی و رنجهای مردمانش را از دل خاک بیرون بکشد و در قالبی داستانی اما اندیشهمحور، ارائه دهد. همین تلفیق باعث شده «پاسیاد پسر خاک» هم برای اهل اندیشه جذاب باشد و هم برای مخاطب عام.
بسیاری معتقدند این کتاب صرفاً یک روایت داستانی نیست، بلکه نوعی گفتوگو با تاریخ است. شما چه نظری دارید؟
کاملاً درست است. «پاسیاد پسر خاک» بیش از آنکه یک داستان صرف باشد، آیینهای است برای بازاندیشی در تاریخ و سرنوشت. نویسنده، قهرمان داستان را از دل خاک برمیخیزاند تا نشان دهد انسان ایرانی، هرچند در پیچ و خمهای رنج گرفتار بوده، اما همواره توان برخاستن و ادامه دادن داشته است.
در حوزه ادبیات معاصر، این کتاب چه جایگاهی میتواند داشته باشد؟
اگر بخواهیم منصفانه بگوییم، این اثر میتواند در ردیف آثاری قرار گیرد که به بازسازی روح جمعی میپردازند. ما در ادبیات معاصرمان به کتابهایی نیاز داریم که صرفاً سرگرم نکنند، بلکه زخمها را روایت و در عین حال راهی برای امید نشان دهند. «پاسیاد پسر خاک» یکی از همین کتابهاست.
به نظر شما چرا چنین آثاری برای جامعه امروز اهمیت دارند؟
جامعه امروز با شتاب درگیر تغییرات است و گاه از ریشهها و هویت خود فاصله میگیرد. این کتاب یادآور میشود که بازگشت به خاک، به ریشهها و به روایتهای مشترک، نه یک عقبگرد، بلکه ضرورتی برای یافتن مسیر آینده است. به همین دلیل، چنین آثاری میتوانند برای نسل جوان الهامبخش باشند.
چه توصیهای به خوانندگانی دارید که میخواهند این کتاب را بخوانند؟
توصیه میکنم کتاب را نه صرفاً به عنوان یک داستان، بلکه به عنوان یک تجربه زیستی مطالعه کنند. بگذارند کلمات آنها را با خود به اعماق ببرند، به خاکی که در آن زخمها، خاطرات و امیدها نهفته است. اینگونه، «پاسیاد پسر خاک» تنها یک کتاب نخواهد بود، بلکه سفری خواهد شد برای بازشناسی خویشتن.