به گزارش اقتصادنیوز، در لبنان مساله خلع سلاح حزبالله تاریخچهای ۴۰ ساله دارد. در طول زمان بارها دولت مرکزی خواستار آن بوده تا گروه حزبالله که هدف اصلی خود را مقابله با اسرائیل میداند، سلاحهای خود را تحویل دهد.
وسیم مروح در میدلایستآی نوشت: اعلام اخیر حزبالله مبنی بر اینکه این گروه حاضر به تحویل تسلیحات خود به دولت لبنان نیست، یادآور چندین نقطه عطف تاریخی است که در آن حزبالله به شدت در برابر خلع سلاح مقاومت کرده است.
در چند ماه گذشته، شیخ نعیم قاسم دبیرکل حزبالله بارها تاکید کرده است که این جنبش تسلیحات خود را تا زمانی که اسرائیل به اشغال اراضی لبنان ادامه دهد، حفظ خواهد کرد.
با این حال، در ماه اوت و در مواجهه با فشار فزاینده آمریکا و کشورهای عربی برای ایجاد انحصار دولتی بر سلاحها، دولت لبنان ارتش را مامور کرد تا تا پایان سال برنامهای برای تحقق این هدف تدوین کند. این اقدام فشار قابلتوجهی بر حزبالله، پس از جنگ با اسرائیل و ترور رهبر تاریخیاش سیدحسن نصرالله و از دست دادن بخش زیادی از فرماندهان ارشد نظامیاش، وارد کرده است. از پایان جنگ در اواخر نوامبر، حزبالله اعلام کرده است که تسلیحاتش همچنان هم برای آزادسازی پنج منطقهای که اسرائیل پس از آتشبس همچنان اشغال کرده و هم برای بازدارندگی در برابر تجاوزات مکرر اسرائیل به حریم هوایی لبنان، حملات پهپادی و تهدیدات احتمالی آینده ضروری است.
این جنبش که در سال ۱۹۸۲ و عمدتا در پاسخ به تهاجم گسترده اسرائیل به لبنان تأسیس شد، وارد جنگی شد که نهایتا موجب شد نیروهای اسرائیلی از بیشتر مناطق جنوب لبنان در ماه مه ۲۰۰۰ عقبنشینی کنند.
همزمان که حزبالله با جدیترین تهدید علیه تسلیحات خود از زمان تأسیس مواجه است، میدلایستآی نگاهی به تلاشهای پیشین برای خلع سلاح این جنبش انداخته و بررسی کرده است که چگونه حزبالله علیه چنین تصمیماتی، مقاومت کرده است.
رد درخواستها نسبت به خلع سلاح یا تلاشهای مقامات لبنانی برای خلع سلاح حزباللهها برای اولین بار در ژانویه سال ۱۹۸۶ و کمتر از یک سال پس از ظاهر شدن عمومی جنبش صورت گرفت.
در جریان جنگ داخلی لبنان (۱۹۹۰-۱۹۷۵)، حزبالله نگران بود که هر توافق صلح آنها را مجبور به تحویل سلاحهایش به دولت کند. سوریه، که بلافاصله پس از آغاز جنگ نیروهایی را در لبنان مستقر کرده بود، تقریبا در همه ابتکارات برای پایان دادن به جنگ دخیل بود. یکی از این تلاشها، توافق سهجانبه بود که در ۲۸ دسامبر ۱۹۸۵ در دمشق توسط نبیه بری، رهبر جنبش شیعه امل؛ ولید جنبلاط، رئیس حزب دموکراتیک ترقیخواه دروز؛ و الی هبیقا، فرمانده میلیشیای مسیحی نیروهای لبنانی، امضا شد.
این توافق خواستار بازتوزیع قدرت میان اصلیترین فرقههای لبنان و خلع سلاح همه جنبشهای مسلح بود. حزبالله به شدت مخالف این توافق بود و نصرالله، که در آن زمان یک مقام ارشد بود، اعلام کرد: کسانی که فکر میکنند ما سلاحهای خود را تحویل خواهیم داد، باید بدانند که این کار را نخواهیم کرد. اوایل همان سال، در یک سخنرانی در اوت ۱۹۸۵، سید عباس الموسوی، روحانی ارشد حزبالله که بعدها دبیرکل جنبش شد، گفت: تمام راهحلهای پیشنهادی برای حل بحران لبنان، هدفشان خلع سلاح مردم این منطقه است. ما به عربها، احزاب و فرقهها میگوییم: شما ابتدا باید قدس را آزاد کنید و تنها پس از آن میتوانید از مردم بخواهید سلاحهای خود را کنار بگذارند.
توافق سهجانبه نهایتا کمتر از سه هفته پس از امضا مردود اعلام شد، زمانی که یک قیام در اردوگاه مسیحی، هبیقا را سرنگون کرد.
تهدید بعدی علیه تسلیحات حزبالله از سوی جنبش رقیب شیعه آن، امل، آمد که قصد داشت تسلیحات را در جنوب لبنان به انحصار خود درآورد. با حمایت سوریه، امل در بهار ۱۹۸۸ تلاش کرد حزبالله را سرکوب کند و جنبش را هم در جنوب لبنان و هم در حومه جنوبی بیروت هدف قرار داد. امل اصرار داشت که هر عملیات مسلحانه علیه اشغال اسرائیل، که اکنون محدود به جنوب بود، تنها تحت اختیار خودش انجام شود. با این حال، حزبالله حاضر به تسلیم نشد و اصرار داشت سلاحهای خود را حفظ کند.
در اکتبر ۱۹۸۹، حزبالله، همانطور که در توافق سهجانبه پیشتر بود، از برخی مفاد توافق طائف نگران شد. این توافق که پس از سه هفته مذاکره توسط نمایندگان پارلمان لبنان در شهر سعودی طائف به دست آمد، در نهایت جنگ داخلی لبنان را در سال بعد پایان داد. این توافق نظام سیاسی لبنان را متوازن کرد: قدرت رئیسجمهور مارونی کاهش یافت و به نفع نخستوزیر سنی و رئیس پارلمان شیعه تغییر پیدا کرد، در حالی که کرسیهای پارلمان و کابینه به طور مساوی بین مسلمانان و مسیحیان تقسیم شد.
طائف همچنین خواستار خلع سلاح همه سازمانهای مسلح لبنانی و غیرلبنانی در لبنان ظرف شش ماه از تصویب آن توسط پارلمان شد. حزبالله این توافق را رد کرد. در نوامبر ۱۹۸۹، مقام ارشد حزبالله شیخ محمد یزبک توافق را محکوم کرد و گفت: هدف آن مصادره سلاحهایی است که برای مبارزه با اسرائیل استفاده میشود.
در همان زمان، روزنامه حزبالله، العهد، در ۲۷ اکتبر هشدار داد که طائف مقدمهای برای نابودی واقعی مقاومت و تثبیت اشغال است.
اما در نهایت حزبالله توانست تسلیحات خود را حفظ کند. این امر به ویژه پس از آن امکانپذیر شد که سوریه چراغ سبز واشنگتن و اکثر کشورهای عربی برای اجرای طائف به روش خود دریافت کرد. در مقابل، دمشق موافقت کرد به ائتلاف بینالمللی به رهبری آمریکا برای آزادسازی کویت از اشغال عراق در عملیات طوفان صحرا، که در ژانویه ۱۹۹۱ آغاز شد، بپیوندد. با گذشت زمان، حزبالله مخالفت خود با توافق طائف را به تدریج کاهش داد.
پس از خروج ارتش سوریه از لبنان در آوریل ۲۰۰۵، موضوع تسلیحات حزبالله به سرعت به یک مسئله بحثبرانگیز در سیاست و جامعه لبنان تبدیل شد. ائتلاف ۱۴ مارس، که از حمایت سعودیها و غرب برخوردار بود، کارزاری برای فشار بر حزبالله جهت تحویل سلاحهایش به دولت لبنان آغاز کرد.
تنشها در ۲۰۰۸ به اوج خود رسید، زمانی که دولت ۱۴ مارس به رهبری نخستوزیر اقدام به تعطیل شبکه مخابرات خصوصی حزبالله، که توسط شاخه نظامی آن استفاده میشد، کرد. سید حسن نصرالله در یک کنفرانس مطبوعاتی در ۸ مه ۲۰۰۸ گفت: ما دست کسی را که به سلاحهای مقاومت حمله میکند، قطع خواهیم کرد. او افزود که تصمیمات دولت تمام خطوط قرمز حزبالله را رد کرده است.
در نهایت دولت از تصمیم خود عقبنشینی کند. بحران دو هفته بعد با توافق دوحه پایان یافت که به حزبالله و متحدانش حق وتو در دولت را اعطا کرد. از آن زمان، هیچ کابینه لبنانی تصمیم مشابهی اتخاذ نکرد، تا جلسهای که ماه گذشته برگزار و دوباره مساله خلع سلاح حزب الله لبنان تکرار شد.