به گزراش همشهری آنلاین، حنیف غفاری؛ دکتری روابط بینالملل : بسیاری از مخاطبان درصدد سنجش حدود و ثغور این روابط و برخی دیگر، با نگاه سیاستزده درصدد نفی مطلق آن هستند. در چارچوب نگاه استراتژیک کلان، وظیفه دستگاه دیپلماسی کشور این است که با تکیه بر اصل تأمین منافع ملی و همچنین دیپلماسی منطقهای و تعامل با همسایگان، مجموعهای از راهبردها را تعریف کند تا نیازها و اهداف کشور را در مقاطع مختلف برآورده سازد. روسیه، پس از تنشهای مربوط به جنگ اوکراین و گسترش ناتو به شرق، دریافته است که پذیرش کشورهایی چون گرجستان، مولداوی، اوکراین و آذربایجان در ناتو، نیروهای نظامی اروپا را به مرزهای این کشور نزدیکتر خواهد کرد. این تحولات، تهدید غرب علیه روسیه را پررنگتر کرده و مسکو را به این نتیجه رسانده است که باید به ایران بهعنوان یک شریک راهبردی نزدیکتر شود؛ اگرچه در این مسیر اختلافاتی نیز میان طرفین بر سر تفسیر تحولات گذشته و جاری در حوزه روابط بینالملل وجود دارد، اما این اختلافات قطعا نمیتواند نافی اصل همپوشانی و همافزایی طرفین در مسیر مواجهه با تهدیدات قطعی غرب تلقی شود. کشور چین نیز در مسیر دستیابی به هژمونی و قطبیت اقتصادی-امنیتی خود در نظام بینالملل تهدیدی دائمی برای دمکراتها و جمهوریخواهان آمریکا محسوب میشود. در چنین شرایطی اصل همیاری در روابط بینالملل، پکن را بر آن داشته تا با کشورهایی مانند جمهوری اسلامی ایران که اساسا منتقد و مخالف حکمرانی غربی در حوزه روابط بینالملل است، ارتباط نزدیکتری برقرار کند.
هنگامی که بازیگران در نظام بینالملل با تهدیدات فزایندهای روبهرو میشوند، بهطور طبیعی بهدنبال یافتن شرکای تاکتیکی و استراتژیک هستند؛ این یک اصل عقلانی در روابط بینالملل است. ایران، روسیه و چین توانایی آن را دارند که برای مقابله با تهدیداتی که منافعشان را از سوی برخی کشورها به خطر میاندازد، یک بلوک یا منظومه همافزا تشکیل دهند. پیششرط اصلی ایجاد چنین بلوکی، وجود ظرفیت و اراده لازم است که این علاقه در ایران، روسیه و برخی کشورهای حوزه شانگهای، بریکس و اوراسیا مشاهده میشود. سند سیاست خارجی روسیه، ایران را بهعنوان یک ظرفیت استراتژیک برای این کشور معرفی میکند. این قاعده درخصوص چین نیز صادق است. در این میان نه خبری از وابستگی و عدماستقلال ایران هست و نه عدمواقعبینی در قبال اختلافات قطعی و محتمل.
در این میان، توجه به اسناد سیاست خارجی و دکترین حاکم بر روابط دیپلماتیک روسیه و چین ضروری است؛ بهعنوان مثال، در منشور سیاست خارجی روسیه ۲۰۲۲، به اولویت دسترسی به آبهای آزاد اشاره شده که ایران با توجه به موقعیت جغرافیایی خود میتواند نقش مهمی را در تأمین این نیاز ایفا کند. باید تأکید کرد که «نگاه به شرق» بهمعنای وابستگی به شرق نیست، بلکه هدف اصلی ایجاد همافزایی استراتژیک و تاکتیکی میان ایران، روسیه، چین و سایر کشورهای شرقی برای تحقق منافع ملی است. ایران هرگز قرار نیست به یک متغیر وابسته در نظام بینالملل تبدیل شود؛ زیرا این امر با گفتمان انقلاب اسلامی همخوانی و نسبتی ندارد، اما این مسئله نه بهمعنای نفی ظرفیتهای ارزنده شرق و نه اثبات عدمدشمنی مطلق غرب با ایران است. بهتر است منتقدان همیشگی نگاه به شرق در عرصه سیاست خارجی آگاه باشند که تاریخ انقضای استناد به فرمول نخنما و البته خطرناک «نفی شرق برای اثبات غرب» سپری شده است.