جای خالی میراث حقوقی ایران و مشرق زمین در آموزش حقوق بین‌الملل

عصر ایران سه شنبه 18 شهریور 1404 - 10:26
منابع تاریخی از پیمان‌های صلح و توافقات مرزی میان هخامنشیان و دولت‌های همجوار سخن می‌گویند. نادیده گرفتن این میراث به معنای آن است که دانشجوی ایرانی سهم تمدن خویش را در شکل‌گیری مفاهیم اولیۀ روابط بین‌دولتی نمی‌بیند و از همان آغاز، حقوق بین‌الملل را دانشی صرفاً غربی می‌پندارد.

عصر ایران؛ سعید خاتمی؛ مدرس حقوق بین الملل - کتاب «حقوق بین‌الملل عمومی» دکتر ضیایی بیگدلی بیش از سه دهه است که منبع اصلی تدریس در دانشگاه‌های ایران است. نسلی از دانشجویان حقوق، نگاه خود به نظم بین‌المللی و قواعد آن را با این کتاب آغاز کرده‌اند. این اثر بی‌تردید جایگاهی ارزشمند در آموزش حقوق بین‌الملل دارد، اما یک خلأ جدی در آن به چشم می‌خورد: روایت تحول حقوق بین‌الملل در این کتاب، همانند بسیاری از منابع غربی، از معاهده وستفالی (۱۶۴۸) شروع می‌شود. در نتیجه، میراث حقوقی ایران و مشرق زمین در حاشیه قرار گرفته یا بسیار کم‌رنگ دیده شده است.

ایران باستان؛ پیش از وستفالی

تاریخ تمدن ایرانی نمونه‌های روشنی از اندیشه‌ی حقوقی و دیپلماتیک برجای گذاشته است. منشور کوروش کبیر، هرچند معاهده‌ی بین‌المللی به معنای مدرن نبود، اما به‌عنوان سندی معتبر نشان می‌دهد که احترام به حقوق ملت‌های مغلوب و آزادی دینی بخشی از سنت سیاسی هخامنشیان بوده است.

 افزون بر آن، منابع تاریخی از پیمان‌های صلح و توافقات مرزی میان هخامنشیان و دولت‌های همجوار سخن می‌گویند. این موارد را می‌توان پیش‌نمونه‌هایی از «تعهد میان دولت‌ها» دانست که شایسته است در هر روایت جامع از تحول حقوق بین‌الملل دیده شوند.

نادیده گرفتن این میراث به معنای آن است که دانشجوی ایرانی سهم تمدن خویش را در شکل‌گیری مفاهیم اولیه‌ی روابط بین‌دولتی نمی‌بیند و از همان آغاز، حقوق بین‌الملل را دانشی صرفاً غربی می‌پندارد.

قرون وسطی؛ روایت متفاوت شرق

در همان دوره‌ای که اروپا گرفتار جنگ‌های صلیبی و نزاع‌های مذهبی میان کاتولیک‌ها و پروتستان‌ها بود—که نهایتاً به وستفالی ختم شد—در مشرق زمین اشکال دیگری از روابط میان دولت‌ها در حال تکوین بود:

 • در هند، کتاب آرتهاشاسترا به سفارت، اتحادها و معاهدات پرداخته بود؛ نوعی دیپلماسی قراردادی که نشان می‌داد روابط بین‌دولتی صرفاً تجربه اروپایی نیست.

 • در چین، نظام خراجی (tributary system) روابط دیپلماتیک و تجاری را بر پایه قواعد قابل پیش‌بینی میان امپراتوری و دولت‌های پیرامونی سامان می‌داد.

 • در ایران، مراکزی چون جندی‌شاپور بستر انتقال دانش و تعامل تمدنی بودند که گرچه حقوق بین‌الملل مدرن را تدریس نمی‌کردند، اما میراث حقوقی و فلسفی را میان تمدن‌ها زنده نگه داشتند.

این تجربه‌ها نشان می‌دهند که در همان زمان که اروپا نظم خود را از دل جنگ‌های مذهبی می‌ساخت، مشرق زمین هم روایت متفاوتی از دیپلماسی و قواعد روابط میان دولت‌ها در اختیار داشت.

پیامد آموزشی

تمرکز یک‌جانبه بر روایت اروپایی، ذهن دانشجوی ایرانی را از همان آغاز در چارچوبی غرب‌محور قرار می‌دهد. او با وستفالی و جنگ‌های صلیبی آشنا می‌شود، اما از منشور کوروش، آرتهاشاسترا یا نظام خراجی چین چیزی نمی‌داند. نتیجه چنین آموزشی، تربیت نسلی است که مصرف‌کننده‌ی منفعل روایت‌های غربی می‌شود، نه بازیگر فعال در بازآفرینی روایت‌ها.

جمع‌بندی

کتاب دکتر ضیایی بیگدلی ارزش بزرگی در آموزش حقوق بین‌الملل داشته است، اما نقد بنیادین به آن، کم‌رنگ بودن روایت‌های غیرغربی است.

در دورانی که «جنگ روایت‌ها» بر سر تولید دانش در جریان است، کافی نیست تنها وستفالی را نقطه آغاز بدانیم. اگر متون درسی ما در کنار روایت اروپایی، از میراث ایران و مشرق زمین نیز یاد کنند، دو دستاورد مهم خواهد داشت:

 1. هویت‌بخشی علمی به دانشجو: او درمی‌یابد که تمدن خود سهمی در تاریخ حقوق بین‌الملل داشته است.

 2. آمادگی در برابر بحران‌ها: اگر سازوکارهای بین‌المللی موجود فروبپاشند، ذهنی که فقط با روایت غربی پرورش یافته دچار سردرگمی می‌شود؛ اما ذهنی که روایت بومی و شرقی را هم می‌شناسد، نقطه اتکایی برای بازسازی خواهد داشت.

و اما پرسش پایانی: 

آیا زمان آن نرسیده که در آموزش حقوق بین‌الملل، روایت‌های شرقی و ایرانی نیز جایگاهی درخور بیابند؟

منبع خبر "عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.