پیشبینی اندازه دقیق پسلرزههای آینده غیرممکن است، ولی بر اساس به نام قانون بث استفاده میکنند که نشان میدهد بزرگترین پسلرزه معمولاً حدود ۱.۲ واحد کوچکتر از زلزله اصلی است. برای یک زلزله اصلی با بزرگی ۸.۸ ، این امر بزرگترین پسلرزه مورد انتظار را در حدود ۷.۶ قرار میدهد.. البته این فقط یک ارزیابی آماری است. ممکن است پسلرزهها بزرگتر یا کوچکتر از این تخمین باشند. پسلرزه ۷.۸ که رخ داد نشان میدهد که پسلرزهها میتوانند حتی بزرگتر از میانگین آماری باشند. برای توالی پسلرزههای زلزله ۲۹ ژوییه ۲۰۲۵ احتمال وقوع پسلرزهای با بزرگی ۸ یا بیشتر را ۲٪ و احتمال وقوع پسلرزهای با بزرگی ۷ یا بیشتر ۲۴٪ ارزیابی شده است. این احتمالات نشان میدهد که اگرچه وقوع پسلرزهای به بزرگی یا بزرگتر از ۷.۸ در آینده کم است، اما غیرممکن نیست. توالی پسلرزهها برای مدت طولانی ادامه خواهد داشت، اما انتظار میرود فراوانی و اندازه پسلرزهها با گذشت زمان کاهش یابد. زلزله ۷.۸ رویداد مهمی در این توالی است، اما همچنان بخشی از سازگاری پوسته با پارگی عظیم ناشی از زلزله اصلی با بزرگای ۸.۸ است. که در همان منطقه رخ میدهند و نشان دهنده سازگاری پوسته با تنشها و تغییرشکلهای جدید ناشی از رویداد اصلی هستند.
زلزله اصلی ۲۹ ژوئیه زلزله با بزرگای ۸.۸ یک رویداد عظیم و یکی از ده زلزله بزرگ جهان از سال ۱۹۰۰ بود که این زلزله بخش بزرگی از منطقه فرورانش کوریل-کامچاتکا دچار گسیختگی شد. بدیهی است که رویداد های بزرگی مانند ۲۹ ژوئیه، پسلرزههایی را به دنبال دارند که میتوانند هفتهها، ماهها یا حتی سالها ادامه داشته باشند. میزان پسلرزهها عموماً با گذشت زمان کاهش مییابد، و وقوع پسلرزههای بزرگ همچنان محتمل است. منطقه فرورانش کوریل-کامچاتکا بخشی از حلقه آتش و واقع در لرزهخیزترین مناطق جهان است و سابقه زلزلههای بزرگ را دارد. این منطقه، منطقهای شناخته شده برای فرورانش ورقه اقیانوس آرام به زیر ورقه اوراسیا- اوخوتسک است و زلزلههای ۲۹ ژوئیه و ۱۸ سپتامبر بخشی از این فرآیند زمینساختی مداوم هستند. فعالیت لرزهای اخیر بخشی از چرخه لرزهای بلندمدت این منطقه فرورانش خاص است.
زلزله ۸.۸ (۲۹ ژوئیه ۲۰۲۵) بدون تلفات جانی بود که عمدتاً به دلیل موقعیت دورافتاده و نحوه جهت پذیری بود. یک مورد مرگ غیرمستقیم در ژاپن بود که آن نیز یک زن ۵۸ ساله پس از سقوط ماشینش از صخره در حین تلاش برای جابجایی به زمین مرتفع در حین تخلیه مرتبط با سونامی، جان خود را از دست داد. از ۲۵ مورد جراحت، که ۲۱ مورد آن غیرمستقیم و مربوط به تخلیه در ژاپن بود. چهار نفر در کامچاتکا مجروح شدند که هیچ یک از جراحات جدی نبود. در مورد پسلرزه ۷.۸ در شامگاه ۲۷ شهریور ۱۴۰۴ مقامات محلی و گزارشهای اولیه اعلام کردهاند که هیچ گزارش فوری از جراحات یا خسارات قابل توجه وجود نداشته است. ولادیمیر سولودوف، فرماندار منطقه، اظهار داشته که تمام خدمات اورژانس در حالت آمادهباش هستند اما هیچ گزارشی از خسارت وجود ندارد. تعداد محدود تلفات ناشی از هر دو رویداد تا حد زیادی به چندین عامل نسبت داده میشود. قرار داشتن مرکز زلزلهها در دریا و جهت پذیری گسترش گسیختگی به سمت داخل دریا – و نه به سمت ساحل – همچنین تراکم جمعیت نسبتاً کم مناطق آسیبدیده و اثربخشی سیستمهای هشدار اولیه که امکان تخلیه در مناطق ساحلی را فراهم میکرد. تلفات کم و عدم گزارش تلفات جانی را میتوان تا حد زیادی به ویژگیهای چشمه لرزه ای و جهت گسیختگی نسبت داد. کانون لرزه اصلی در فاصله تقریباً ۱۱۹ کیلومتری شرق-جنوب شرقی شهر ساحلی پتروپاولوفسک-کامچاتسکی قرار داشت. پسلرزه ۷.۸ نیز در فاصله مشابهی قرار داشت. این فاصله به این معنی بود که شدیدترین لرزش زمین در اقیانوس خالی از سکنه رخ داده است. زمانی که امواج لرزهای به ساحل رسیدند، شدت لرزش به طور قابل توجهی کاهش یافت
زلزله ۸.۸ در ژرفای حدود ۳۵ کیلومتری رخ داد. اگرچه از نظر زلزله شناسی برای یک منطقه فرورانش یک رویداد "کمژرفا" در نظر گرفته میشود، اما این ژرفا هنوز هم قابل توجه است. این ژرفا به میرا کردن مخربترین امواج سطحی کمک میکند، زیرا انرژی در ژرفای بیشتری از زمین آزاد میشود. در مقابل، زلزلههای کمژرفایی که در 10 کیلومتر ژرفا یا کمتر رخ می دهند – مانند زلزله ۵ دیماه ۱۳۸۲ بم با بزرگای ۶.۵ و ژرفای ۸.۵ کیلومتر که درست زیر شهر بم رخداد – وقتی درست در زیر مناطق پرجمعیت رخ میدهند، میتوانند خسارات فاجعهبارتری ایجاد کنند.
جهتپذیری گسترش گسیختگی در زلزله M8.8 در منطقه فرورانش کوریل-کامچاتکا در درجه اول به سمت جنوب غربی، به دور از مناطق پرجمعیتتر شبهجزیره کامچاتکا روسیه از عوامل بی تلفات بودن این زلزله بود. بزرگترین و شدیدترین لغزش روی صفحه گسل در جهت فراساحل رخ داد، جایی که هیچ ساختمان یا زیرساختی برای آسیب دیدن وجود نداشت.
هنگامی که یک گسل گسیخته میشود، انرژی بیشتری آزاد می شود و جنبش زمین قویتری را در جهت گسترش جبهه گسیختگی -عمود بر راستای گسل -ایجاد میکند. این پدیده به عنوان "جهتپذیری گسیختگی" شناخته میشود. در مورد زلزله کامچاتکا، جهت پذیری گسیختگی تا حد زیادی به دور از ساحل و خشکی متمرکز بود که از ایجاد امواج متمرکز و "پالس مانند" جلوگیری کرد. در پدیده جهت پذیری وقتی گسترش گسیختگی در زلزله مستقیما به شمت منطقه پرجمعیت شهری رخ می دهد - مانند زلزله طبس ۲۵ شهریور ۱۳۵۷ با بزرگای ۷.۴- و زلزله کوبه در سال ۱۹۹۵ و زلزلههای ترکیه ۲۰۲۳، دیده میشوند خسارت و تلفات جانی و مالی زیاد است.
در حالی که این زلزله باعث ایجاد سونامی در سراسر اقیانوس آرام شد، ولی اندازه و ارتفاع امواج در بیشتر مناطق کمتر از آن چیزی بود که از یک رویداد ۸.۸ انتظار میرود. دامنه امواج سونامی در مجاورت جزایر کوریل و سواحل روسیه به ۲.۷ تا ۴ متر رسید که قابل توجه است اما با هشدارهای مناسب قابل کنترل است. ارتفاع محدود امواج احتمالاً به دلیل ویژگیهای خاص لغزش گسل و جهت جابجایی کف دریا بود که موج سونامی عظیمی را به روشی ایجاد نکرد که مثلاً زلزله ۲۰۱۱ ژاپن ایجاد شد.
مناطق آسیبدیده، از جمله روسیه، ژاپن و سایر کشورهای اقیانوس آرام، سامانه های هشدار سونامی خوبی دارند. این سیستمها به سرعت فعال شدند و به مقامات اجازه دادند تا هشدارها را صادر کرده و دستور تخلیه را صادر کنند. این امر به مردم اجازه داد تا به زمینهای مرتفعتر نقل مکان کنند، که نقش مهمی در جلوگیری از تلفات مرتبط با سونامی داشت.
*زلزله شناس و استاد پژوهشگاه بینالمللی زلزله
233233