همشهری آنلاین: نخستین دوره این جشنواره بهعنوان بخشی جنبی از جشنوارۀ فیلم فجر در تهران برگزار شد و هدفش آن بود که بخشی از تولیدات سینمایی را که با محوریت کودک و نوجوان ساخته شده بودند، در بستری جدیتر و مستقلتر معرفی کند. همین رویکرد در همان سالها به تدریج باعث شد جشنواره کودک جایگاه ویژهای برای خود دستوپا کند و کمکم از زیر سایۀ جشنوارۀ فجر بیرون بیاید. در پایان این دهه، جشنواره توانسته بود هویت مستقلتری پیدا کند و شهر اصفهان بهعنوان میزبان ثابت آن معرفی شد؛ شهری که بعدها پیوند عمیقی با این رویداد پیدا کرد. در رابطه با جشنواره فیلمهای کودک و نوجوان میتوان ساعتها نوشت اما این بار و در این گزارش به طور خاص به پوسترهای این رویداد هنری میپردازیم، پوسترهایی که میتوان با بررسی آنها به حال و هوای آن سالها و فضای کلی جشنواره نیز رسید.
دهۀ شصت: تولد جشنواره و نخستین پوسترها
اگر بخواهیم تصویری از جشنواره در دهۀ شصت ترسیم کنیم، هیچ سندی بهاندازۀ پوسترها نمیتواند حال و هوای آن دوران را بهدرستی بازتاب دهد. نگاهی به پوسترهای این دهه نشان میدهد که طراحیها بسیار ساده و گاه ابتدایی بودند. استفاده از رنگهای محدود و اغلب مات – مثل طیفهای قهوهای، سبز تیره یا سرمهای – در آثار غالب است تا جایی که میتوان گفت چنین انتخابهایی بازتاب فضای اجتماعی آن سالها بود؛ دورانی که کشور درگیر جنگ و محدودیتهای اقتصادی بود و بهطور طبیعی بخشهای هنری هم در همین بستر شکل میگرفتند.
در پوسترهای سالهای آغازین، المانهایی کودکانه به سادهترین شکل به تصویر کشیده میشد: مداد رنگی، کتاب، یا اشکال هندسی ابتدایی که بیشتر به نقاشیهای مدرسهای شبیه بودند تا آثار گرافیکی پیچیده. فونتها نیز ساده و رسمی انتخاب میشدند، بیشتر شبیه به تایپ روزنامهای، همین مسئله اما یک پیام مهم داشت و آن تأکید بر صداقت و سادگی؛ جشنوارهای که تازه متولد شده بود و بیش از هر چیز میخواست نشان دهد برای کودکان است، نه برای بازار پرزرقوبرق تبلیغات.
در اواخر این دهه، با استقلال نسبی جشنواره و انتقال آن به اصفهان، تغییراتی نیز در ماهیت پوسترها دیده میشود. رنگها اندکی زندهتر میشوند و نمادهای مرتبط با شهر میزبان – مثل طرحهایی الهامگرفته از معماری سنتی یا نقشمایههای اسلیمی – راهشان را به پوسترها باز میکنند. هرچند هنوز فاصله زیادی تا طراحیهای حرفهای دهههای بعد باقی بود، اما همین نشانهها خبر از حرکت به سوی هویتی مستقل و متمایز میداد.
به این ترتیب، دهۀ شصت را میتوان دوران تولد و آزمون و خطای پوسترهای جشنواره کودک دانست؛ آثاری که شاید از نظر زیباییشناسی ساده و حتی خام به نظر برسند، اما در عوض حامل بار تاریخی پررنگی هستند. آنها تصویرگر نخستین گامهای سینمای کودک پس از انقلاباند؛ گامهایی لرزان اما مصمم، درست مثل همان خطوط سادهای که در دل پوسترها به چشم میخورند.
دهه ۱۳۷۰: تحولی در طراحی و هویتبخشی به جشنواره
در دهه ۱۳۷۰، جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان بهعنوان یکی از رویدادهای مهم فرهنگی کشور، مسیر تکاملی خود را آغاز کرد. این دوره، شاهد تغییرات قابلتوجهی در طراحی پوسترهای جشنواره بود که بازتابدهنده تحولات اجتماعی، فرهنگی و هنری آن دوران بود.
در این دوره، استفاده از رنگهای زنده و متنوع در پوسترها افزایش یافت. رنگهایی مانند قرمز، آبی، زرد و سبز بهمنظور جذب توجه کودکان و نوجوانان و ایجاد حس شادابی و نشاط بهکار گرفته میشد. همچنین المانهای گرافیکی نیز در پروسه طراحی پوسترها بیش از پیش به چشم میآیند. تقریبا از اوایل دهه هفتاد طراحیهای هندسی و انتزاعی در پوسترها رایج شد، استفاده از خطوط منحنی، اشکال هندسی و ترکیببندیهای نامتقارن، پوسترها را از سادگی اولیه خارج کرد و به آنها عمق و پیچیدگی بصری بخشید.
به جز این در برخی از پوسترها، از المانهای شهری مانند ساختمانها، خیابانها و فضاهای عمومی برای ایجاد ارتباط با مخاطب و نمایش فضای شهری استفاده شد. این امر نشاندهنده توجه به محیط زندگی کودکان و نوجوانان و تلاش برای ایجاد ارتباط میان دنیای واقعی و دنیای سینما بود.
به طور خاص در طراحی پوستر دوازدهم جشنواره (سال ۷۵) با استفاده از رنگهای گرم و طراحیهای هندسی، شاهد انتقال حس پویایی و نشاط به مخاطب هستیم، ترکیب رنگهای گرم موجود در پوستر با ماهیت برگزاری جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان در استان کرمان همخوانی داشته و به خوبی المان معماری نواحی بیابانی در تصویر مشخص است. یا در پوستر دوره چهاردهم (سال ۷۸)، از طراحیهای انتزاعی و استفاده از رنگهای سرد مانند آبی و سفید به عنوان پس زمینه اصلی استفاده شده. این طراحی، با حضور پسربچه خوشحالی که روی یک دوربین فیلمبرداری (شبیه به حشره) نشسته برای مخاطب کودک و نوجوان یک طرح جذاب و همراه کننده است.
دهه ۱۳۷۰، دورهای بود که جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان با تغییرات قابلتوجهی در طراحی پوسترهای خود مواجه شد. مواردی که نشاندهنده تلاش برای ایجاد هویت بصری مستقل و جذاب برای جشنواره بود. این تحولات، بازتابدهنده تغییرات اجتماعی و فرهنگی آن دوران و تلاش برای همگامسازی جشنواره با نیازها و سلایق مخاطبان جوان بود.
دهه ۱۳۸۰: حرفهایتر شدن و جهانی شدن
در دهه ۸۰، با پیشرفت تکنولوژیهای چاپ و طراحی، پوسترهای جشنواره بهمراتب حرفهایتر شدند. این دوره شاهد استفاده از عکاسی حرفهای و طراحیهای گرافیکی پیچیدهتر در پوسترها هستیم. افزایش استفاده از عکاسی حرفهای در طراحی پوسترها باعث شد تا تصاویر موجود در واقعیتر و از نظر بصری جذابتر به نظر برسند و با پیشرفت نرمافزارهای طراحی، طراحان توانستند طراحیهای پیچیدهتری را ایجاد کنند. این طراحیها معمولاً شامل ترکیببندیهای نامتقارن، استفاده از رنگهای متنوع و المانهای گرافیکی مدرن بودند. همچنین در این ایام تلاش شد تا هویت بصری جشنواره بهصورت متمایز و شناختهشدهای درآید و استفاده از المانهای خاص و طراحیهای منحصر بهفرد، به ایجاد هویت بصری مستقل برای جشنواره کمک کرد.
به طور خاص پوستر بیستودومین دوره جشنواره (سال ۸۷) با ایده استفاده از عکس کودکانی از سراسر دنیا و طراحیهای گرافیکی جذاب، حس ارتباط مستقیم با مخاطب را منتقل میکرد، چرخ و فلکی با کودکانی رنگارنگ که هسته مرکزی آن حلقه فیلم است. استفاده از رنگهای شاد و پرانرژی و توجه به مسئله بینالمللی بودن این رویداد که با ماهیت جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان بسیار همخوانی داشت. به جز این در هفدهمین دوره جشنواره (سال ۸۱) در طراحی پوستر، از طراحیهای انتزاعی و استفاده از رنگهای سرد مانند آبی و سبز استفاده شده بود. این طراحی حس سرگرمی و در کنار آن تفکر را منتقل میکرد و نشاندهنده توجه به جنبههای فکری و آموزشی جشنواره بود.
دهه ۱۳۸۰، دورهای بود که جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان با تغییرات قابلتوجهی در طراحی پوسترهای خود مواجه شد. طراحیهای گرافیکی پیچیدهتر و توجه به هویت بصری جشنواره، نشاندهنده تلاش برای ایجاد هویت بصری مستقل و جذاب برای این رویداد مهم بود. این تحولات، بازتابدهنده تغییرات اجتماعی و فرهنگی آن دوران و تلاش برای همگامسازی جشنواره با نیازها و سلایق مخاطبان جوان بود.
دهه ۱۳۹۰: رشد دیجیتال و خلاقیت
دهه ۱۳۹۰ برای جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان، دورهای بود که تحول دیجیتال و استفاده از تکنولوژیهای نوین طراحی، تأثیر چشمگیری بر پوسترها گذاشت. در این دهه، طراحیها دیگر محدود به تصاویر سنتی و دستی نبودند و نرمافزارهای دیجیتال امکان خلق جلوههای بصری خلاقانه و پیچیده را فراهم کردند. چیزی که در پوسترهای این دوره بیشتر به چشم میآید این است که این آثار با ترکیب تصاویر واقعی، نقاشی دیجیتال و جلوههای ویژه طراحی میشدند تا جذابیت بیشتری برای مخاطبان کودک و نوجوان ایجاد کنند. رنگها در این دوره بیشتر شاداب و متنوع بودند استفاده از طیفهای آبی، سبز، قرمز و نارنجی، حس انرژی و نشاط را منتقل میکرد. همچنین در این دهه که به جز سال ۹۵ در مابقی سالها جشنواره برگزار شد، پوسترهایی با حال و هوای متفاوت و البته جذاب به چشم میخورد و طراحان علاوه بر توجه به تصویرسازی کودکانه، المانهای مفهومی و انتزاعی را نیز به کار میبردند تا پیام جشنواره را به شکل هنری و تأملبرانگیز منتقل کنند. در برخی پوسترها، نمادهایی مانند خورشید، پرنده و المانهای طبیعی برای ایجاد حس آزادی و شادی دیده میشد.
به عنوان مثال پوستر بیستونهمین دوره جشنواره (سال ۹۴) با ترکیب طراحی دیجیتال و تصویرسازی کودکانه، حس نوآوری و خلاقیت را به نمایش گذاشت. استفاده از رنگهای خاص و ترکیببندیهای متفاوت، حس پویایی و حرکت را القا میکرد و مخاطب را به دنیای شاد کودکان وارد میکرد. نکته جالب توجه این پوستر این است که نخستین المپیاد فیلمسازی نیز همزمان با این دوره در همدان برگزار شد و همین مسئله پوستر این دوره را به یکی از طرحهای خاص در این دهه تبدیل کرد. یکی از پوسترهای خاص این دهه به دوره سیوسوم (سال ۹۹) مربوط میشود. زمانی که چند ماهی بود کشور ما مثل تمام دنیا درگیر بیماری کرونا بود و این مسئله در طراحی پوستر جشنواره نیز نمود پیدا کرد و ما مدلهای مختلف ماسک (به عنوان محافظ اصلی آن روزها!) را در دستان شخصیتهای مختلف میبینیم که استفادههای گوناگونی از آن میکردند. استفاده از این ایده خاص و عملی کردن آن نشان میدهد که این جشنواره چقدر به بطن جامعه نزدیک است و میتوان با مروری بر آنها به خوبی حال و هوای دنیای آن روزها را بررسی کرد.
دهه ۱۳۹۰ نشاندهنده مرحلهای بود که پوسترهای جشنواره وارد دنیای حرفهای دیجیتال شدند و ترکیب طراحیهای نوآورانه با المانهای کودکانه و مفهومی، هویت بصری جشنواره را تقویت کرد. این پوسترها نه تنها ابزار تبلیغاتی بودند، بلکه آثار هنری مستقلی محسوب میشدند که مخاطب را با خود همراه میکردند و حس شادی، خلاقیت و ارتباط فرهنگی را منتقل میکردند.
دهه ۱۴۰۰ و قرن جدید: پوسترهای مدرن و نمادین
با ورود به دهه ۱۴۰۰، جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان به مرحلهای رسید که پوسترها نه تنها تبلیغ جشنواره، بلکه آثار هنری مستقل و نمادین شدند. طراحان با بهرهگیری از نرمافزارهای پیشرفته گرافیکی و آشنایی با سبکهای مینیمالیستی و مفهومی، فضاسازی مدرن و جذابی برای مخاطب ایجاد کردند. در چهار سال اخیر سه دوره جشنواره در دهه جدید برگزار شده و در این ایام شاهد این مسئله بودیم که پوسترها به سمت سادگی در فرم و غنای مفهومی حرکت کردند. طراحیها از شلوغیهای گذشته فاصله گرفتند و با تأکید بر المانهای نمادین، پیام جشنواره را بهصورت خلاصه و تأثیرگذار منتقل کردند. استفاده از طیف رنگی ملایم و هماهنگ، حس آرامش، همدلی و تعمق را ایجاد میکرد. در برخی پوسترها، رنگهای زنده نیز برای جلب توجه کودکان بهکار گرفته شد، اما در کنار آن، هماهنگی رنگها و حس بصری حرفهای حفظ شده بود. در پوسترهای دوره سیوچهارم و سیوپنجم شاهد استفاده پررنگتری از المانهای نمادین شهری یا فرهنگی مانند معماری سنتی، آثار باستانی و المانهای مرتبط با هویت ایرانی هستیم که این کار نه تنها زیباییشناسی را تقویت میکند، بلکه باعث تثبیت هویت جشنواره در طول زمان میشود.
در پوستر دوره سیوچهارم (سال ۱۴۰۰) این پوستر با طراحی مینیمالیستی و استفاده از رنگهای ملایم مانند آبی و سفید، روبرو هستیم. یک المان مرکزی ساده که دوربین فیلمبرداری است به عنونان نماد فیلم در محور طراحی بوده و در بخش پایینی پوستر کودکانی با پوششهای متفاوت از نقاط مختلف کشور در طرح حضور دارند که بادکنکهای رنگی خود را به هوا و به سمت دوربین ابری فرستادهاند. در طراحی پوستر دوره سیوششم (سال ۱۴۰۳) نیز شاهد ترکیب سبک دیجیتال و عناصر انتزاعی هستیم، دوربین فیلمبرداری بزرگی که بالهایی شبیه به پروانه دارد و در حال حرکت است و به دنبالش چند پروانه کوچک رنگی در حال پروازند.
پوستر دوره سیوهفتم جشنواره که روز ۲۶ شهریور امسال رونمایی شد، جدا از اینکه پیرو همین قاعده کلی پوسترهای نسل جدید است، یعنی اثری مدرن و نمادین که در دل آن ریزهکاریهای زیادی وجود دارد، یک اتفاق جذاب هنری نیز محسوب میشود. در مرکز این پوستر دستی طراحی شده که در حال حرکت کردن به سمت یک پروانه است و در داخل این دست، تصاویر کوچک و مینیمالی قرار دارد که هرکدام داستان خود را دارد و شبیه به شخصیتهایی هستند که در دنیای کودکان نمونههای آن بسیار زیاد است.
با نگاهی دقیقتر به جزئیات طرح پوستر امسال ردپای قصههای شاهنامه، هزارویک شب، داستانها و افسانههای ملل دیگر کاملاً به چشم میآید که این نشان میدهد این اثر با بهرهگیری از هنر دودِل (Doodle Art)، تولید شده است، سبکی که معروف است به ایجاد پیوندی ظریف میان فرهنگ کهن ایرانی و افسانههای جهانی. بابک نکویی طراح این پوستر یکی از هنرمندان شناخته شده در حوزه انیمیشن است و نقش پررنگ یک انیماتور در پروسه تولید این اثر کاملاً هویداست.
در کل میتوان گفت که سالهای اخیر در طراحی پوسترهای جشنواره شاهد آثاری هستیم که هرکدام به یک اثر هنری مستقل و نمادین تبدیل شدهاند. طراحیهای مینیمالیستی، ترکیببندی حرفهای، رنگهای هماهنگ و استفاده از المانهای فرهنگی و شهری، نشاندهنده بلوغ بصری و هویت قوی جشنواره است. این پوسترها نه تنها ابزار تبلیغاتی هستند، بلکه روایتگر مسیر طولانی تکامل جشنواره از دهه ۶۰ تا امروز و پیوند میان سینمای کودک، فرهنگ و هنر ایراناند.