نابودی خط مقاومت در منطقه گزاره ادعایی همیشگی صهیونیست‌ها طی دو سال اخیر پس از عملیات طوفان‌الاقصی بوده است. ادعایی که با وجود تکرار مکرر، هیچ‌گاه تاکنون صورت عینی به خود نگرفته و به ثمر ننشسته است. با این وجود نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی امروز بار دیگر از آرزوی خود مبنی بر نابودی مقاومت و در راس آن، ایران، سخن به میان آورده است. اما چرا آرزومندی این جنایتکار جنگی امکان تحقق ندارد.
«بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی امروز(دوشنبه) در مقر وزارت جنگ این رژیم و در جریان گفت‌وگویش با وزیر جنگ، رئیس ستاد ارتش و سایر اعضای این ستاد درباره چالش‌ها در جبهه‌های مختلف، بار دیگر مدعی لزوم نابودی محور مقاومت شد.
نتانیاهو در این جلسه ادعا کرد: «ما درگیر نبردی هستیم که در آن بر دشمنان‌مان پیروز خواهیم شد و باید محور ایران را نابود کنیم؛ این هدف در دسترس ماست».
نتانیاهو در تمام ۷۰۰ روز پس از عملیات طوفان‌الاقصی که ضربه‌ای عظیم به حیثیت پوشالی رژیم وارد آورد، به دفعات مدعی نابودی محور مقاومت و در راس آن ایران شده است. با این حال نتانیاهو نه تنها نتوانسته مقاومت را نابود کند بلکه حتی موفق نشده آن را پس بزند و مرزهایش را محدود کند.
نتانیاهو وامانده در شعاع مقاومت
نتانیاهو و رژیم نامشروعش، امروز زیر ضربات موشکی یمن قرار دارد و در غزه نیز سربازان رژیم هر روز با تیرهای غیبی نیروهای مقاومت فلسطین از پای درمی‌آیند و ایده تصرف بی‌هزینه غزه عملاً به بُن‌بست برخورده است.
از طرف دیگر، افزایش تلفات نیروهای صهیونیست در غزه موجب افزایش فشار شهرک‌نشینان صهیونیست علیه رژیم نتانیاهو شده و کار را بر او سخت کرده است.
در جبهه لبنان نیز با وجود فشارهای بی‌شائبه صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها پروژه خلع سلاح حزب‌الله به هزیمت کشیده شده است. حزب الله نه فقط حاضر نشده سلاح خود را تقدیم دولت لبنان کند بلکه به گفته «تام باراک» نماینده آمریکا در امور سوریه و لبنان «همچنان در حال بازسازی توان خود است».
در عراق نیز وضعیت نیروهای بسیج مردمی مناسب به نظر می‌رسد و پروژه آمریکایی تحدید حشدالشعبی، تاکنون کارآمدی نداشته است.
چرا اسرائیل نمی‌تواند مقاومت را نابود کند؟
با وجود گزافه‌گویی‌های گاه و بی‌گاه نتانیاهو درباره نابودی مقاومت در آینده نزدیک، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی در عمل جز شکست حاصلی نداشته است. مهم‌ترین عامل شکست نتانیاهو در نابودی مقاومت، ارزیابی غلط او از وسعت و قدرت مقاومت در سراسر غرب آسیا است.
مقاومت علاوه بر بُن‌مایه‌های قدرتمند نظامی واجد نیرویی به مراتب قوی‌تر در سطح افکار عمومی منطقه است. جنایات بی‌پایان رژیم در غزه و آشکارشدن راهبرد رژیم در به‌زیرسلطه‌درآوردن تمامی کشورهای منطقه(به‌خصوص پس از تجاوز به دوحه)، نیروی معنوی مقاومت در میان مردم منطقه(و حتی فراتر از منطقه) و متعاقباً درجه بازدارندگی آن در برابر دشمن صهیونی را ارتقا بخشیده است.
به بیان دیگر؛ نتانیاهو که قصد داشت با ددمنشی و قساوت قلب کار غزه و ساکنینش را یکسره نماید، با موج بزرگی از خشم مردم در سراسر دنیا مواجه شده که نتایج این خشم، رژیم را مستاصل و تیغ مقاومت را بُران‌تر از سابق نموده است.
به بیان دیگر، هر چه بیشتر از ماجراجویی رژیم در غزه و سایر نقاط منطقه می‌گذرد، نه تنها نابودی مقاومت به هدفی دورتر برای نتانیاهو تبدیل می‌شود بلکه عملاً مقاومت را به بازیگر تعیین‌کننده معادلات آینده بدل می‌کند. جنایات بی‌حد نتانیاهو، بومرنگی غیر قابل کنترل و محاسبه برای رژیم او شده است.
