در ساختار فعلی، بخش بزرگی از بنگاههای کوچک و متوسط یا امکان دریافت تسهیلات ندارند یا به دلیل فرایندهای طولانی و وثایق سنگین، تمایلی به استفاده از تسهیلات بانکی ندارند. همین موضوع باعث شده فشار نقدینگی به حلقههای تولید منتقل شود و رشد اقتصادی با نوسان همراه باشد. تامین مالی زنجیرهای با شفاف کردن روابط تجاری میان بنگاهها و اتصال این دادهها به نظام اعتباری، امکان تخصیص بهینه منابع را فراهم میکند. در این مدل، اعتبار بر اساس جریان واقعی تجارت و عملکرد تاریخی بنگاهها اعطا میشود، نه صرفا بر پایه داراییهای فیزیکی و وثایق سنتی.
این تحول اثر مستقیمی بر نرخ بهره دارد. وقتی اعتباردهنده اطلاعات دقیق و بلادرنگ از وضعیت اعتباری طرف معامله داشته باشد، سطح ریسک کاهش مییابد و نیاز به قیمتگذاری سنگین برای پوشش ریسک کمتر میشود. در نتیجه، منابع مالی با نرخ پایینتر در اختیار فعالان اقتصادی قرار میگیرد. این کاهش هزینه تامین مالی بهویژه برای بنگاههای کوچک و متوسط میتواند مزیت رقابتی ایجاد کند و به تثبیت تولید کمک کند.
تورم نیز از این تحول تاثیر میپذیرد. بخشی از تورم ساختاری در اقتصاد ایران ناشی از تامین مالی غیرهدفمند و رشد بیرویه نقدینگی است. SCF این امکان را میدهد که منابع دقیقا در همان حلقههایی تخصیص یابند که منجر به خلق ارزش افزوده میشوند. به جای تزریق پول جدید برای جبران کمبود نقدینگی، اعتبار موجود در سیستم بانکی به شکل بهینهتر گردش میکند و نیاز به خلق نقدینگی اضافه کاهش مییابد. این یعنی فشار تقاضا بر منابع بانکی کمتر میشود و رشد نقدینگی کنترلپذیرتر خواهد بود که در نهایت به ثبات قیمتها کمک میکند.
تاثیر SCF تنها به نظام بانکی محدود نمیشود و بازار سرمایه نیز از آن بهرهمند خواهد شد. وقتی دادههای مربوط به مطالبات، بدهیها و اعتبارسنجی بنگاهها بهصورت ساختاریافته ثبت شود، کیفیت افشای اطلاعات شرکتها ارتقا مییابد. تحلیلگران و سرمایهگذاران میتوانند تصمیمهای دقیقتری بگیرند و بازار کارآتر میشود. افزون بر این، داراییهای زنجیره تامین - مثل فاکتورهای تاییدشده - قابلیت تبدیل به اوراق بهادار و انتشار در بازار سرمایه را پیدا میکنند. این فرآیند به توسعه ابزارهای مالی جدید، افزایش عمق بازار و جذب نقدینگی سرگردان کمک میکند.
با این حال، تحقق کامل ظرفیتهای SCF نیازمند زیرساخت و نگاه چندرشتهای است. فناوری اطلاعات نقشی اساسی در این فرآیند دارد: از طراحی معماری داده و ایجاد ارتباط میان سیستمهای بانکی و ERP بنگاهها گرفته تا تضمین امنیت سایبری و محرمانگی اطلاعات. در کنار فناوری، شناخت ابزارهای مالی و مدیریت ریسک نیز ضروری است. این ترکیب باعث میشود اعتبار اعطا شده هم سریع و چابک باشد و هم ریسک نکول آن در سطح قابلقبول قرار گیرد.
یک نکته مهم دیگر این است که بانکها برای موفقیت در این مسیر بهتر است از ظرفیت بازوهای تخصصی خود استفاده کنند. تجربه بینالمللی نشان داده است که توسعه پلتفرمهای SCF با همکاری شرکتهای فناوری مالی و واحدهای تخصصی داخلی بانک، سرعت و کیفیت اجرا را افزایش میدهد. بانکها میتوانند نقش سیاستگذار و ناظر را بر عهده بگیرند و عملیات اجرایی را به تیمهای متخصص بسپارند تا ریسک عملیاتی و هزینههای سربار کاهش یابد.
اقتصاد ایران برای عبور از چالشهای رکود تورمی و افزایش سرمایهگذاری نیازمند ابزارهایی است که منابع را به سمت فعالیتهای مولد هدایت کند. SCF چنین ظرفیتی را دارد که با کاهش هزینه تامین مالی، بهبود شفافیت و هدایت اعتبار، سه ضلع مهم اقتصاد یعنی تولید، نظام بانکی و بازار سرمایه را همزمان منتفع کند. این ابزار اگر بهدرستی پیادهسازی شود، میتواند بخشی از فشارهای سیستماتیک اقتصاد را تعدیل کند و به بازگشت اعتماد فعالان اقتصادی کمک کند.
* کارشناس بازار سرمایه