به گزارش خبرنگار مهر، تحریمهای مالی و بانکی، همراه با بیثباتی نرخ ارز، در سالهای اخیر به مانع اصلی جذب منابع خارجی در پروژههای توسعهای صنعت نفت ایران بدل شدهاند. قراردادهای نفتی در مدلهای جدید نظیر IPC، هرچند انعطاف بیشتری نسبت به قراردادهای بیعمتقابل داشتند، اما همچنان با محدودیت دسترسی به کانالهای پرداخت بینالمللی روبهرو شدند. این شرایط، توجه سیاستگذاران را به سمت ابزارهای مالی جایگزین مانند اوراق مشارکت ارزی جلب کرده که تجربه موفقی در کشورهای نفتخیز منطقه داشته است.
اوراق مشارکت ارزی بر پایه جریان نقدی آتی حاصل از صادرات نفت خام، میعانات گازی یا فرآوردههای پالایشی منتشر میشوند. در این سازوکار، شرکت ملی نفت یا شرکتهای تابعه، تعهد بازپرداخت سود و اصل اوراق را از محل درآمدهای ارزی صادراتی میپذیرند. انتشار این اوراق میتواند در بازارهای سرمایه بینالمللی یا از طریق بورس انرژی ایران با مجوز انتشار برونمرزی انجام شود. ارز پایه معمولاً دلار، یورو یا درهم امارات است که انعطاف انتخاب آن به نیاز سرمایهگذاران بستگی دارد.
کاهش ریسک ارزی و بانکی برای سرمایهگذار
یکی از بزرگترین مزایای این ابزار، حذف ریسک نوسان نرخ ارز برای سرمایهگذاران خارجی است. پرداخت سودهای دورهای (مثلاً سهماهه یا ششماهه) و بازخرید نهایی اوراق، در حسابهای ارزی خارج از ایران انجام میشود تا هیچگونه محدودیت بانکی یا تطبیق با تحریمها بر جریان پرداخت اثر نگذارد. این مدل، مشابه صکوک ارزی منتشرشده توسط قطر برای پروژههای LNG، به سرمایهگذار اطمینان میدهد که سود و اصل سرمایه بدون تغییرات داخلی نرخ ارز وصول خواهد شد.
تأمین مالی فوری برای پروژههای اولویتدار
با انتشار اوراق مشارکت ارزی، پروژههای نفتی قادر خواهند بود بخشی از تولید آتی خود را پیشفروش کرده و نقدینگی فوری برای عملیات توسعه چاه، احداث خطوط لوله یا احداث واحدهای فرآوری به دست آورند. این امر بهخصوص در میادین مشترک با کشورهای همسایه حیاتی است، چراکه رقابت برداشت منابع، به سرعتعمل نیاز دارد. تجربه عربستان در تأمین مالی پروژههای میادین دریایی از طریق اوراق ارزی، نشان داده که این مدل سرمایه را ظرف ماهها—not سالها—به پروژه تزریق میکند.
ارکان حقوقی و الزامات شفافیت
پیادهسازی موفق اوراق مشارکت ارزی در ایران نیازمند چارچوب حقوقی مشخص برای تضمین تعهدات و گزارشدهی دورهای است. باید مقرراتی تدوین شود که انتشار اوراق، نحوه تضمین آن، مدیریت وجوه، و حسابرسی بینالمللی را روشن کند. گزارشهای تولید و فروش، بهصورت شفاف و قابلدسترس برای سرمایهگذاران تهیه شود تا اعتماد بازار حفظ گردد. همچنین، همکاری با بانکهای خارجی یا صرافیهای دارای مجوز در مراکز مالی مانند دوبی، استانبول یا سنگاپور، مسیر جریان پرداخت را هموار میکند.
مقایسه با مدلهای سرمایهگذاری پیشین
بر خلاف قراردادهای سنتی بیعمتقابل یا حتی مدل IPC که نیازمند حضور فیزیکی سرمایهگذار در ایران و مشارکت مستقیم در عملیات هستند، اوراق مشارکت ارزی، مدلی غیرمستقیم و کمهزینه برای سرمایهگذاران ایجاد میکند. این روش نه تنها از موانع اجرایی میکاهد، بلکه با گسترش دامنه سرمایهگذاران به بازارهای مالی جهانی، امکان جذب منابع در مقیاس چند میلیارد دلار را فراهم میآورد.
کارشناسان اقتصادی بهمنظور اجرای عملی این طرح، پیشنهادات دارند از جمله آغاز انتشار آزمایشی اوراق مشارکت ارزی در بورس انرژی ایران با هدف توسعه میادین نفتی مشترک. انتخاب ارز پایه براساس بازار هدف (دلار برای اروپا و آسیا، درهم برای سرمایهگذاران خلیج فارس). همکاری با نهادهای رتبهبندی بینالمللی جهت ایجاد اعتماد و تعیین نرخ سود رقابتی. تخصیص حداقل ۶۰ درصد منابع جمعآوریشده به پروژههای با بازده سریع و حیاتی.
نتیجه عملی اجرای این مدل، افزایش ظرفیت برداشت نفت و گاز و ارتقاء جایگاه ایران در رقابت منطقهای خواهد بود، بهویژه در شرایطی که ابزارهای سنتی جذب سرمایه، به دلیل فشار تحریمها، راندمان کمتری دارند. اوراق مشارکت ارزی میتواند پیام روشنی به بازار جهانی ارسال کند: ایران قادر است از نوآوریهای مالی برای پیشبرد اهداف انرژی خود استفاده کند.