حجت کریمی در بخشی از صحبتهایش گفت: «رامون لوپز را برای سرمربیگری تیم به ایران آوردیم و وقتی کمپ حجازی را دید، گفت ۵ سال عربستان بودم و ۱۰۰۰ زمین چمن ساختند؛ پولی که میخواهید به من بدهید، زمین بسازید و مربی ایرانی انتخاب کنید.»
به گزارش سرویس ورزشی تابناک، یکی از عجایب فوتبال ایران هم این است که جایگاه متهم و طلبکار به سادگی تغییر میکند. خیلی هم زود این اتفاق میافتد و بهنظر میرسد قانون نانوشتهای وجود دارد که آنها روی فراموشکاری مردم و هواداران، حساب ویژهای باز کردهاند.
مدیرانی که هر کدام سالها در نقشها و سمتهای مختلف حضور داشتهاند و وقتی زمان دوریشان از این عرصه فرا میرسد، چنان اظهارنظر میکنند که گویی پایهگذار باشگاهداری نوین در کشورهایی چون آلمان و اسپانیا بودهاند و از افرادی که جای آنها روی صندلی مدیریت نشستهاند ایراد میگیرند.
این موضوع در خصوص مدیران سابق دو باشگاه بزرگ پایتخت، بیشتر صدق میکند. افرادی که به اندازه مدیریت خودشان در کاستیهای پرشمار فعلی استقلال و پرسپولیس سهم دارند و بخشی از مشکلات فعلی مربوط به سوءمدیریتشان میشود. اما آنقدر شیک و مجلسی، نسخه رهایی از اوضاع فعلی را میپیچند که اگر در ایران زندگی نکنید و پیگیر فوتبال ایران نباشید، از خودتان سؤال میکنید که چرا چنین پروفسورهایی در عرصه مدیریت فوتبال، بیرون گود هستند!
آخرین نمونه این روال همیشگی هم به دوشنبه شب مربوط میشود. علیاکبر طاهری و حجت کریمی به عنوان میهمانهای حضوری برنامه فوتبالبرتر، به ارزیابی و بررسی شرایط فعلی دو باشگاه پرداختند و در میانههای بحث هم افرادی چون فرشید سمیعی و علی خطیر روی خط برنامه آمدند و به صورت تلفنی مواردی را مطرح کردند که شاید صرفاً از لحاظ رسانهای جذاب باشد. چرا که برای میلیونها هوادار چندان مهم نیست که این مدیر علیه آن یکی افشاگری کند و بالعکس. آنچه برای مردم اهمیت دارد این است که سلسله مدیرانی در دو باشگاه بزرگ پایتخت آمده و رفتهاند که تقریباً هیچکدام عملکرد موفق و قابل دفاعی ندارند. سؤال هوادار این است که خود شما برای استقلال یا پرسپولیس چه کردهاید؟
سؤالی مهم اما بیپاسخ؛ چرا که اگر جوابهای قانعکننده و کاملی برای این سؤال وجود داشت، طبیعتاً الان نباید حال و روز سرخابیها چنین باشد. البته که این مسئله، نقشآفرینهای بیشتری از جمله رؤسای سازمان تربیت بدنی و بعد از آن، وزرایی دارد اما بدیهی است که مدیران سابق دو باشگاه، تکههایی از این پازل نازیبا و پر از ایراد هستند.
مرور بخشهایی از اظهارات و ادعاهای افراد نام برده شده، مؤید آن است که هر کدام خود را مدیری توانمند و کاربلد میدانند که سنگاندازی و عدم همکاری، مانع موفقیت آنها شده است. فرشید سمیعی میگوید که مدیران سابق، او و نکونام را لای منگنه قرار دادند و مدعی شد که اگر نبود، علی خطیر همان روز اول عزل میشد. خطیر هم در پاسخ سمیعی چنین واکنشی داشت: «بله دست شما درد نکند؛ سمیعی در باشگاه استقلال کودتا کرد که نتیجهاش شد بدبختی این تیم.» از سویی تناقص در صحبتهای مدیرعامل اسبق استقلال هم جزوی از نمایش چند ساعته مدیران در برنامه زنده تلویزیونی بود. حجت کریمی که سوم تیر ۱۴۰۲ در یک استوری نوشته بود «ساپینتو معمولی و دائمالخمر بود»، دوشنبه شب (۱۵ مهر ۱۴۰۴) گفت: «جوی درست میکنند که انگار من با ساپینتو مشکل دارم.»
البته اینها تنها بخشی کوچک از نمایش غیرواقعی دیشب است که در افراد حاضر در آن همچون دیگر مدیران سابق پرسپولیس و استقلال، سعی کردند از خود چهرهای موفق و بیهمتا در مدیریت فوتبالمان ارائه دهند. با این اوصاف، بخشی از صحبتهای حجت کریمی، سرپرست پیشین باشگاه استقلال بسیار مهم است. جایی که او چنین روایتی از انتخاب سرمربی در زمان حضورش در باشگاه داشت: «رامون لوپز را برای سرمربیگری تیم به ایران آوردیم و وقتی کمپ حجازی را دید، گفت ۵ سال عربستان بودم و ۱۰۰۰ زمین چمن ساختند؛ پولی که میخواهید به من بدهید، زمین بسازید و مربی ایرانی انتخاب کنید.»
باورکردنی نیست؛ اینکه دلسوز فوتبال ایران، نه یک مدیر ایرانی بلکه یک مربی خارجی است. مربیای که میتوانسته مثل خیلیهای دیگر بیاید و دلارهای بیزبان را به جیب بزند و بعد از مدتی با شکایت به فیفا یا توافق با باشگاه، برود. فوتبالی که زیرساختهای آن صدای بزرگ و کوچک را در آورده، فوتبالی که تنها شاخصه حرفهای شدن آن دستمزد بازیکنان است و فوتبالی که حتی مدیران آن در صورت بهره بردن از منابع مالی زیاد، باز هم نمیتوانند کمکی به پیشرفت، توسعه و بهبود اوضاع کنند، نیازمند فعالیت افرادی چون «رامون لوپز» است. ای کاش میشد مدیر واقعی، کاربلد و دلسوز از خارج وارد کرد یا حداقل تفکر و دیدگاه چنین افرادی را به مدیران و دستاندرکاران فوتبالمان تزریق کرد.