چین پیوسته در تلاش است تا فاصله خود را با جهان تکقطبی بیشتر کند. در همین راستا و بهمنظور تقویت جهان چندقطبی، همزمان با اعمال دور تازهای از تحریمهای ایالات متحده علیه بخش نفت و پتروشیمی ایران، چین اعلام کرده از شرکتهای خود در برابر پیامدهای این اقدامات یکجانبه محافظت خواهد کرد. این موضعگیری قاطعانه، بازتابی از سیاست دیرینه پکن در مخالفت با تحریمهای فراسرزمینی آمریکا محسوب میشود و حاکی از اراده این کشور برای حفظ امنیت انرژی و استقلال اقتصادی خود در شرایط افزایش تنشهای ژئوپلیتیک است. «گوئو جیاکون» سخنگوی وزارت امور خارجه این کشور ضمن محکومکردن تصمیم اخیر واشنگتن تأکید کرد: «چین از ایالات متحده میخواهد به استفاده بیرویه از تحریمها پایان دهد. ما از امنیت انرژی و حقوق قانونی شرکتها و شهروندان چینی دفاع خواهیم کرد.» تحریمهای تازه آمریکا بیش از ۹۰ نهاد، شرکت و فرد حقیقی را هدف قرار داده و دامنه گستردهای دارد. این تحریمها شامل شرکتها و ترمینالهایی است که به ادعای واشنگتن تجارت نفت و فرآوردههای پتروشیمی ایران را تسهیل میکنند. علاوه بر این، چندین کشتی و دهها شرکت دیگر در فهرست تحریمها قرار گرفتهاند. پیشازاین نیز وزارت بازرگانی آمریکا نام ۲۹ نهاد دیگر، شامل شرکتهایی در چین، ترکیه و امارات را به فهرست محدودیتهای صادراتی خود اضافه کرده بود تا در دوره پسااسنپبک، وزنه فشارها علیه ایران را سنگینتر کند.
تحریمهای فرامرزی آمریکا که نخستینبار در قالب قانون تحریمهای ایران و لیبی در سال ۱۹۹۶ تصویب شد، در سالهای اخیر و بهویژه پس از خروج واشنگتن از توافق هستهای در سال ۲۰۱۸، به یکی از ابزارهای اصلی فشار اقتصادی ایالات متحده بدل شده است. این تحریمها با وجود تأکید واشنگتن بر هدف «تغییر رفتار دولتها»، در عمل پیامدهای انسانی و اقتصادی گستردهای برای ملتهای هدف داشته و موجب افزایش تنش در روابط بینالمللی شدهاند. از دید پکن، این تحریمها مصداق واضح «دستدرازی قضائی» و دخالت در تجارت آزاد میان کشورها هستند. چین بارها اعلام کرده روابط تجاری مشروع میان کشورها نباید قربانی ملاحظات سیاسی یا رقابتهای ژئوپلیتیک شود. کشورهای دیگر منطقه، از جمله ترکیه نیز نسبت به ماهیت «فراسرزمینی» تحریمهای آمریکا هشدار دادهاند و آن را تهدیدی برای حاکمیت ملی کشورها و ثبات اقتصادی منطقه میدانند.
روزنامه والاستریت ژورنال بهتازگی گزارشی منتشر کرد و طی آن جزئیات ادعایی درباره چگونگی مراودات تهران - پکن در شرایط تحریمی ارائه داد. به ادعای این روزنامه آمریکایی، روابط اقتصادی چین و ایران فراتر از خرید نفت بوده و شامل سرمایهگذاری در پروژههای زیرساختی و عمرانی گسترده در ایران میشود. این روزنامه مینویسد چین طی دو دهه گذشته سرمایهگذاریهای کلانی در حوزههای انرژی، حملونقل و زیرساختهای حیاتی ایران انجام داده است و حجم این سرمایهگذاریها بیش از ۲۵ میلیارد دلار برآورد میشود. پس از امضای توافق ۲۵ساله میان تهران و پکن در سال ۲۰۲۱، سرعت و گستردگی این همکاریها افزایشیافته است. والاستریت ژورنال همچنین تأکید میکند همکاریهای چین و ایران تنها جنبه اقتصادی ندارد؛ روابط سیاسی و استراتژیک نیز نقشی کلیدی دارند. رهبران دو کشور در نشستها و رویدادهای بینالمللی با یکدیگر همنظر بوده و حضور آنها در جمع گروهی از کشورها که از نگاه این روزنامه مخالف نظم جهانی تحت رهبری آمریکا هستند، نمایانگر ابعاد ژئوپلیتیک این روابط است. تحلیلگران مورد استناد والاستریت ژورنال معتقدند این همکاریها، تهران را در برابر فشارهای اقتصادی و سیاسی مقاومتر کرده و انعطاف قابلتوجهی به سیاست خارجی ایران بخشیده است.
به ادعای منابع این روزنامه، همکاریهای اقتصادی و سیاسی میان چین و ایران حتی تحتفشارهای خارجی و تحریمهای گسترده به شکل زیادی ادامه یافته و توسعهیافته است. این همکاریها نهتنها بر تجارت نفت متمرکز است، بلکه شامل پروژههای عمرانی، توسعه زیرساختها و سرمایهگذاریهای کلان نیز میشود و دو کشور را به شرکای استراتژیک در سطح منطقه و فراتر از آن تبدیل کرده است.
همکاری چین با ایران و دیگر کشورهایی که تحت تحریمهای ایالات متحده قرار گرفتهاند چند پیامد دارد؛ اولاً مواجهه چین با تحریمهای آمریکا چالشی جدی بر مشروعیت ابزارهای فشار اقتصادی ایجاد میکند. چین و روسیه پیش از چکیده شدن ماشه علیه ایران، رسماً هشدار داده بودند که از این سازوکارهای تحریمی تبعیت نخواهند کرد.
ثانیاً سرمایهگذاریهای کلان چین در پروژههای زیرساختی ایران، فراتر از بعد اقتصادی، یک پیوند استراتژیک پایدار ایجاد کرده است. این همکاریها نهتنها توانایی ایران برای مقابله با فشارهای تحریمی را تقویت میکند، بلکه چین را به یک شریک راهبردی در معادلات سیاسی و اقتصادی منطقهای تبدیل میکند. چنین تعاملاتی به تثبیت یک بلوک منطقهای با ظرفیت انعطافپذیری بالا در مواجهه با فشارهای خارجی کمک میکند و امکان پیشبرد اهداف توسعهای و ژئوپلیتیک دو کشور را فراهم میآورد. بهتازگی رسانههای آمریکایی، تلاش ایالات متحده برای بازگشت به پایگاه بگرام در افغانستان را برای دفع تهدید ایران و چین میدانند و از ایجاد ائتلافی جدید در منطقه خبر میدهند.
ثالثاً استمرار این روابط پیامدهای مهمی برای معادلات قدرت در منطقه دارد. باتوجهبه وابستگی ایران به تجارت و سرمایهگذاری چین و هشدار کشورهای همسایه نسبت به تحریمهای فرامرزی، این همکاریها میتواند توان سیاسی و اقتصادی ایران را در سطح منطقهای افزایش دهد و به ایجاد تعادل نسبی در برابر نفوذ فشارهای خارجی منجر شود. این روند نمیتواند در ادامه فرایند شکلگیری سازوکارهای جدید در مدیریت تعاملات اقتصادی و سیاسی میان کشورها در شرایط محدودیتهای بینالمللی باشد. رابعاً نمونه روابط چین و ایران، الگویی برای انعطافپذیری اقتصادی در شرایط تحریم ارائه میدهد که حتی متحدان سفتوسخت ایالات متحده مثل هند هم به فکر بازآرایی روابط تجاری خود و رویگردانی از کاخ سفید شوند. کشورها میتوانند با طراحی راهبردهای دیپلماتیک، هم از منافع تجاری خود محافظت کنند و هم اثر فشارهای تحریمی را کاهش دهند. این راهبرد وزن زیادی به اهمیت تنوع شرکای اقتصادی و استقلال تصمیمگیری در نظام بینالملل میدهد.