پنج‌درس از زندگی حضرت یوسف(ع)؛ پیامبر سیاستمدار بنی اسرائیل

تابناک سه شنبه 22 مهر 1404 - 00:07
پس از دستیابی حضرت یوسف(ع) به جایگاه وزارت در سرزمین نیل، او که پیامبری بزرگوار و نیکو سیرت از نسل منادی توحید ابراهیم خلیل الرحمن(ع) بوده، شیوه ساده زیستی، مهربانی با مردم و گسترش توحید و یگانه پرستی را سرلوحه برنامه هایش قرار داد.

پنج‌درس از زندگی حضرت یوسف(ع)؛ پیامبر سیاستمدار بنی اسرائیل

پاکدامنی یوسف اثر زنده‌یاد محمود فرشچیان

به گزارش سرویس فرهنگی تابناک، یکی از رویدادهای تاریخی مهم و درس آموز که در تورات (سِفر پیدایش) و قرآن کریم (سوره مبارکه یوسف«ع») به آن اشاره شده، داستان حضرت یوسف(ع) از دوران کودکی تا زمان دستیابی به قدرت و حکومت است.

زندگی حضرت یوسف(ع) فراز و فرودهای بسیاری داشته و در این نوشتار خواهیم کوشید با بهره گیری از متون دینی، به مهمترین درس های زندگی آن پیامبر والا مقام پرداخته و به اختصار اشاره می‌کنیم:

عفت و پاکدامنی

پس از آنکه یوسف(ع) توسط برادرانش مورد رشک واقع شد و او را به چاه انداختند، کاروانی تجاری او را از چاه بیرون آورد و در مصر به عنوان برده می فروشد. وی در منزل "پوتیفار" (خریدار یوسف«ع») به جایگاهی برجسته دست یافت؛ یوسف(ع) که از چهره ای زیبا و اندامی فریبا برخوردار بود، نظرِ همسر پوتیفار را به خود جلب کرده و آن زن، به یوسف(ع) پیشنهاد رابطه ای پنهانی می دهد که با واکنش منفی آن پیامبر والاتبار و پاکدامن مواجه می گردد؛ زنان مصر نیز از ماجرا آگاه شده و این مساله را دستاویزی برای طعنه زدن به همسر عزیز مصر تلقی می کنند.

یوسف(ع) که حاضر نبود پاکی خود را فدایِ هوس بازی تعدادی از زنان مصر نماید، پذیرفت به زندان افتد؛ اما دامنش را آلوده نکند. پس از آنکه از سوی زلیخا (همسر پوتیفار) مورد پیشنهاد نامشروع قرار گرفت، صحنه گناه را ترک گفت و از آنجا فرار کرد. خداوند نیز راهی برای نجات او تعیین نمود و حتی همسرش را به عنوان شاهدِ بی گناهی او در صحنه حاضر نمود.؛ آری هر کس از خدا بهراسد و از گناه فرار کند، خداوند هم راهی برای نجاتش قرار داده و او را از صحنه گناه می رهاند و هم آبرویش را حفظ کرده و از جایی که گمان نمی کند، او را حفظ و حراست می فرماید. پس از این رویداد، یوسف(ع) مورد قهر و کینه زلیخا و نیز دیگر زنان مصری (که برخی از آنان نیز این پیشنهاد را به یوسف«ع» کرده بودند و از وی پاسخ منفی شنیده بودند) قرار گرفت و با دسیسه آنان به زندان افتاد. یوسف(ع) نیز این سرنوشت را با آغوش باز پذیرفت و چنین فرمود: گفت: "پروردگارم، زندان برای محبوبتر از آن چیزی است که مرا بدان دعوت می کنند و اگر تو مَکر آنان را از من دور نکنی، به آنان شیفته شده و از جاهلان خواهم بود". (سوره یوسف، آیه 33).

طبق متن عهد عتیق، خداوند در زندان نیز با یوسف(ع) همراه بود (و او را مورد عنایت ویژه خود قرار داده بود) و رئیس زندان نیز با او به خوبی و لطف رفتار می کرد و سفارش او را به زندانیان نمود و او را بازخواست نمی کرد؛ چرا که خداوند همراهش بود و تاج پیروزی را بر سرش قرار داد. (الکتاب المقدس، سِفر التکوین، ص66). 
پاکدامنی، دوری از گناه و آلوده نشدن با وجود اصرار افراد ثروتمند و زیبارویان و دوری جستن از بدی ها و پلشتی ها، یکی از مهمترین درس هایی است که می توان از دوران جوانی آن پیامبر والاتبار دریافت. همچنین این نکته که خداوند پاداش نیکوکاران را تباه نکرده و پس از سختی برای ایشان گشایش و فَرَج قرار می دهد. 

استفاده از فرصت برای گسترش خداباوری و نجات انسان ها از شِرک

توحید و یگانه پرستی، اصل و اساس همه ادیان آسمانی بوده و سرلوحه برنامه های تربیتی همه پیامبران(ع)، آشنا ساختن مردم با پروردگارشان است. امام علی(ع) در خطبه اول نهج البلاغه فرموده است: "اول دین، شناخت او (خدا) است". یوسف(ع) نیز که پیامبری وارسته از رسولان و سفیران الهی بود، حتی در زمانی که در حبس بسر می برد، از این مهم غافل نبود و زندانیان را با استدلال و منطق، به راه خداشناسی  خداپرستی دعوت می فرمود. 

در زندان، دو تن از زندانیان خواب دیده و از یوسف(ع) می خواهند تعبیر آن را توضیح دهد. یکی از آن دو زندانی در رویا دیده بود (از انگور) شراب می گیرد و دیگری در رویا دید (سبدی) بالای سر داشته که پرندگان از آن می خورند. یوسف(ع) نیز پیش از شرح تعبیر آنچه در رویا دیده بودند، نکات توحیدی را برای حاضران در زندان بیان می کند؛ آری یک پیامبر از هیچ فرصتی برای هدایت مردم به مسیر الهی و خدا شناسی و آشنا ساختن مردم با خدای جهانیان و دعوت آنان به این راه، چشم پوشی نمی کند. وی فرمود: "من، کیش قومی را که به خداوند ایمان نداشته و آخرت را کافر هستند، تَرک گفته ام. و از کیش پدرانم ابراهیم و اسحاق و یعقوب پیروی می کنم؛ سزاوار نیست برای خدا شریک قائل شویم. آن، از فضل خداوند بر ما و مردم است؛ اما بیشتر مردم، شُکر به جای نمی آورند. ای همراهان زندانی من، آیا خدایان متفرقه برتر است یا خداوند یگانه و قهار؟". (سوره یوسف، آیات 39- 37). 

یوسف(ع) که بی گناه به زندان افتاده بود، به مسئولیت خود در آگاه رسانی به مردم و آشنا ساختن آنان با خداوند یکتا و یگانه مطلع بود و می کوشید این وظیفه مهم و سترگ را به خوبی انجام دهد و همچون دیگر رسولان و فرستادگان الهی، با زبانی ملایم، قلبی مهربان و رویی گشاده و خیرخواهانه، مردم را با پروردگار بزرگ و خالق جهانیان آشنا کند و آنان را از باورهای خرافی همچون شرک، بت پرستی و توتم پرستی برهاند.

مسئولیت پذیری در شرایط سخت

از ماندن یوسف(ع) به زندان چند سالی سپری گردید که پادشاه مصر در رویایی شگفت می بیند: هفت گاو لاغر، هفت گاو چاق را خورده و هفت خوشه سبز توسط هفت خوشه خشک، نابود می شود؛ از این رو درباریان و صاحب منصبان را گرد آورد و از آنان خواست تعبیر خوابش را بگویند و او را نسبت به تعبیر آن، آگاه سازند. آنان نیز نتوانستند پاسخ مناسبی به پادشاه دهند و گروهی اظهار کردند: خوابی آشفته است و ما نسبت به آن، آگاهی نداریم. در این هنگام، مردی که سالها پیش در زندان به سر می برد و پس از آزادی، به پادشاه خدمت می کرد، یوسف(ع) و قدرت اعجاز گونه اش در تعبیر خواب را به یاد آورد. از این رو به پادشاه مصر، جریان را گفت و از او درخواست نمود: مرا نزد او بفرستید تا تعبیر خواب را از او جویا شوم. یوسف(ع) نیز که برخوردار از این علم الهی بود، در پاسخ به آن مردی که زمانی در زندان همراهش بود، اظهار داشت: 7 سال کِشت خواهید کرد و آنچه را درو می کنید، در خوشه اش باقی بگذارید؛ جز اندکی که مصرف می کنید (تا برای قحطی گسترده مصر که هفت سال به طول می انجامد، آماده باشید). آنگاه 7 سال سخت خواهد آمد و مردم آنچه را ذخیره کرده اند، خواهند خورد (7 سال، فراوانی در مصر است؛ باید از این فرصت برای 7 سالِ پس از آن که قحطی و گرسنگی همه جا را فرا می گیرد، بهره جست و مردم را از این گرسنگی و شرایط دشوار، عبور داد).

هنگامی که پاسخ خردمندانه یوسف(ع) به پادشاه رسید، شاه مصر خواهان دیدارِ پیامبرِ در زندان افتاده گردید و او را از حبس آزاد و به خود نزدیک ساخت و پس از آنکه بی گناهی یوسف(ع) و پاکدامنی او برایش اثبات گردید، او را به مقام بلندی در مصر منصوب کرد. یوسف(ع) با حُکم و دستور پادشاه، به منصبی رفیع دست یافت و گفته شده شخص دوم مصر بود و پس از پادشاه، همه امور مصر در اختیار او قرار داشت. آری، پاکدامنی و دیگر فضیلت های اخلاقی یوسف(ع)، باعث عزت و اعتبار او در دربار مصریان گردید. او شخصِ دوم مصر و فردِ مورد اعتماد پادشاه این کشور بوده و خداوند او را به مقامی بلند در سرزمینی که در آن غریب بود، رساند.

سوالی که اینجا مطرح می گردد این که: چرا یوسف(ع) از پادشاه مصر که خداپرست نبود، درخواست نمود مقام وزارت را به او واگذار نماید؟ پاسخ این که یکی از اهداف پیامبران(ع) برقراری عدالت و دادگری در میان مردم و رسیدگی به طبقات محروم ارزیابی می گردد؛ یوسف(ع) نیز برای تحقق این هدف و هدف مهمترش یعنی گسترش خداپرستی و مبارزه با شرک و چند خدایی در مصر، خواهان دستیابی به قدرت در کشور مصر بوده است؛ نه برای جاه طلبی و رسیدن به مقام برای تفاخر به دیگران و برتری جویی نسبت به دیگر بندگان خدا یا دیگر اهداف شیطانی که برخی از سیاستمدارانِ غیر الهی آن را دنبال کرده و می کنند. (عصمة الأنبیاء، ص95). 

یوسف(ع) پس از دستیابی به قدرت در سرزمین نیل، کوشید با کمک الهی و امدادهای غیبی، مردم مصر را بسیج کرده و کشاورزی را در این سرزمین سامان دهد و برای روزهای سخت و دشوار قحطی، آماده کند. وی با مسئولیت پذیری دانسته بود باید از نیروی مردمی برای گسترش کشت و زار بهره برداری شود و تنها بخش اندکی مصرف و بقیه ذخیره شود تا در سالهای قحطی، بکار رود. آری، یک مرد الهی در شرایط سخت هیچ گاه از مسئولیت فرار نکرده و می کوشد بار آن را بر دوش گرفته و به بهترین شکل ممکن آن را به اجرا در آورد.

پنج‌درس از زندگی حضرت یوسف(ع)؛ پیامبر سیاستمدار بنی اسرائیل

قبر حضرت یوسف (ع) در فلسطین

ساده زیستی و مهربانی با مردم در روزگار قدرت

پس از دستیابی حضرت یوسف(ع) به جایگاه وزارت در سرزمین نیل، او که پیامبری بزرگوار و نیکو سیرت از نسل منادی توحید ابراهیم خلیل الرحمن(ع) بوده، شیوه ساده زیستی، مهربانی با مردم و گسترش توحید و یگانه پرستی را سرلوحه برنامه هایش قرار داد. او که غذایش ساده و اندک بود، شگفتی دیگران را برمی انگیخت؛ به او گفته شد: چرا با وجودی که خزینه های مصر (ثروت انبوه این سرزمین بزرگ) در اختیار شماست، سیر غذا نمی خورید (و همچون سایر مردم غذا میل می کنید)؟ یوسف(ع) پاسخ فرمود: هنگامی که سیر می شوم، گرسنگان را فراموش می کنم. (شرح نهج البلاغة، ج19 ص188).

بخشش و گذشت از خطای برادران در اوج قدرت

پس از آنکه برادران یوسف(ع) برای دریافت کمک به مصر می شتابند، او همه آنان را می شناسد و نکته جالب توجه اینکه، آنان برادرشان را که ظلمی بزرگ در حقش روا داشتند، نمی شناسند. پس از آنکه او را می شناسند و راز وی آشکار می شود، با بزرگواری و گذشتی مثال زدنی، همه آنان را می بخشد و کوچکترین اقدامی که بوی انتقام یا کینه از آن به شمام برسد، در حق آنان انجام نمی دهد و حتی بالاتر، همه خاندان اسرائیل (یعقوب«ع») را به مصر دعوت می کند و یعقوب(ع) نیز که دیدگانش بینا شده و شفا یافته بود، به همراه فرزندان و نوادگانش (اَسباط) به مصر آمده و در آن سرزمین تا پایان عمر با عزت و اقتدار زندگی می کند.

گذشت و بخشش یوسف(ع) نیز از درس های مهم زندگی آن پیامبر والا مقام است و در سیره پیامبران و امامان (علیهم السلام)، این خصیصه بسیار برجسته و بزرگ است. در رویدادی مشابه، پیامبر بزرگوار اسلام(ص) نیز پس از فتح مکه، فرمان عفو عمومی صادر کرده و از مشرکان قریش (که جنگ افروزی های فراوان کرده و مشکلات بسیاری برای اسلام و مسلمانان ایجاد کرده بودند) در اوج قدرت، گذشتند و از آنان انتقام نگرفتند.

به فرموده قرآن کریم، یوسف(ع) پس از آنکه خوابش تعبیر گردید و رابطه اش با برادرانش بهبود یافت، به خدا چنین عرض کرد: "پروردگارم، تو به من بخشی از پادشاهی (و قدرت) را عطا نمودی و تاویل سخنان را آموزش دادی، ای پدید آورنده آسمانها و زمین، تو در دنیا و جهان واپسین، یاور و سرپرست منی؛ مرا به تسلیم (و خشنودیِ خود) بمیران (مرا با حالِ تسلیم نسبت به خودت از دنیا ببر) و به نیکان ملحق کن". (سوره یوسف، آیه 101). 

قرآن کریم به حادثه رحلت یوسف(ع) اشاره ای نفرموده، اما به گزارش تورات، یوسف(ع) در سن 110 سالگی وفات کرد، او را مومیایی کرده و پیکرش را در تابوتی در مصر قرار دادند. (الکتاب المقدس، سفر التکوین، ص88).

محمدجواد گودینی نویسنده و پژوهشگر

فهرست منابع:

۱- قرآن کریم
۲- الکتاب المقدس
۳- نهج البلاغة
۴- ابن ابی الحدید معتزلی، شرح نهج البلاغة، قم، مؤسسة اسماعیلیان
۵- فخر الدین رازی، عصمة الأنبیاء، قاهره، مکتبة الخانجی 1986

منبع خبر "تابناک" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.