ترمز گرفتن ناگهانی یا شدید بر روی دستانداز یکی از رایجترین عادات رانندگی نادرست است که بهطور مستقیم سیستم تعلیق و ترمز خودرو را در معرض آسیب جدی قرار میدهد.
به گزارش گجت نیوز، ترمزگیری ناگهانی و نگهداشتن پدال ترمز در لحظه دقیق عبور چرخها از روی برآمدگیها و فرورفتگیهای سطح جاده مانند سرعتگیرها، چالهها یا دستاندازهای عمیق، یک خطای رایج و بسیار مخرب در اصول رانندگی ایمن و نگهداری خودرو محسوب میشود. این عمل به ظاهر ساده، در واقع یک فشار مکانیکی و هیدرولیکی غیرعادی و چندگانه را همزمان بر مهمترین اجزای زیربندی خودرو تحمیل میکند که نتیجه آن استهلاک زودهنگام و بروز آسیبهای پرهزینه است.
عبور مکرر و ناگزیر از روی موانعی چون دستاندازهای غیراستاندارد، سرعتگیرها و چالههای متعدد در ساختار زیرساختهای جادهای و شهری، بخش جداییناپذیری از تجربه رانندگی روزمره به شمار میرود. بسیاری از رانندگان، با هدف کاهش سرعت حرکت یا به حداقل رساندن شدت ضربه ورودی به کابین، بهطور غریزی پیش از رسیدن به این موانع اقدام به فشردن پدال ترمز مینمایند و متأسفانه این وضعیت ترمزگیری فعال را تا زمان عبور کامل چرخها از مانع حفظ میکنند.
اگرچه این عمل در نگاه اول بهعنوان یک راهکار منطقی برای کنترل بهتر خودرو دیده میشود، اما در واقع ترمز گرفتن روی دستانداز یکی از رایجترین و در عین حال مخربترین خطاهای رانندگی است که استهلاک شدید، زودهنگام و پرهزینهای را بر سیستم تعلیق، زیربندی، محورها و ترمز خودرو تحمیل میکند.
هنگامی که راننده پدال ترمز را فشار میدهد، مطابق با قوانین فیزیک توزیع وزن خودرو بهطور قابل ملاحظهای از حالت تعادل خارج شده و پدیده انتقال وزن رخ میدهد؛ در این فرآیند، بخش اعظم جرم و اینرسی خودرو به سمت جلو منتقل میشود. این انتقال وزن باعث فشرده شدن شدید و غیرمتعارف مجموعه فنر و کمکفنر در چرخهای جلو شده و به تبع آن، میزان فضای بازی و فاصله کاری موجود برای جذب ضربه توسط سیستم تعلیق را به شدت کاهش میدهد.
حال، اگر در این شرایط بحرانی که سیستم تعلیق تحت فشار شدید و محدودیت دامنه حرکتی قرار دارد، چرخها با یک دستانداز یا چاله برخورد کنند، شوک مکانیکی و انرژی جنبشی حاصل از این ضربه مستقیماً و با ضریب تخریبی بسیار بالا به اجزای حیاتی سیستم تعلیق و زیربندی منتقل میشود. در حالت عادی و بدون ترمزگیری، سیستم تعلیق با تمام ظرفیت خود نیروی ضربه را بهصورت تدریجی جذب میکند. اما در وضعیت ترمزگیری بخش مهمی از این توان جذب انرژی از بین رفته است. این امر باعث میشود که ضربهای که در حالت عادی قابل مدیریت بود، اکنون به چندین برابر سنگینی خود به نقاط حیاتی وارد گردد که نتیجه آن کاهش پایداری و کنترل خودرو است.
ترمز گرفتن روی دستانداز، سرعتگیرها و حتی چالههای عمیق، پیامدهای مخربی را بر مجموعههای حیاتی خودرو تحمیل میکند که در درازمدت به استهلاک غیرعادی و کاهش ایمنی منجر میشود. یکی از جدیترین پیامدها، تحمیل فشار بیش از حد و خارج از محدوده تحمل طراحی به کمکفنرها و سیستم فنربندی است. در وضعیت ترمزگیری، بخش عمدهای از وزن خودرو به محور جلو منتقل میشود که این امر موجب فشرده شدن اولیه و بیش از حد پیستون کمکفنرها میگردد.
این شوک ناگهانی پتانسیل آسیبرسانی بالایی دارد که شامل ایجاد تنش بر میله پیستون، فرسودگی و پارگی سریع کاسهنمدهای آببندی کننده و در نتیجه نشت تدریجی روغن هیدرولیک از محفظه کمکفنر میشود. با نشت روغن کمکفنر اصطلاحاً خشک یا نرم میشود که بهطور مستقیم پایداری خودرو در پیچها و در هنگام ترمزگیریهای بعدی را به خطر میاندازد و در نهایت نیاز به تعویض زودهنگام کل قطعه را ایجاد میکند.
علاوه بر کمکفنرها، این رفتار نادرست تنش شدیدی را بر قطعات متحرک و ثابت اکسل و طبقها وارد میسازد. ضربه ناگهانی در حالی که طبقها و اتصالات محور تحت فشار انتقال وزن قرار دارند، به افزایش احتمال لقی در مفاصل مهمی مانند سیبکها، بوشینگهای لاستیکی نگهدارنده طبقها و حتی در مواردی تاببرداشتگی یا تغییر زاویه در اجزای فلزی اکسل منجر میشود. این موارد بهتدریج باعث ناهماهنگی در زوایای چرخها و فرمانپذیری خودرو شده و در نهایت، ساییدگی نامتوازن و سریع لاستیکها و کاهش دقت فرمان را به دنبال خواهد داشت.
یکی دیگر از نقاط آسیبپذیر، سیستم ترمز است. هنگام نگه داشتن ترمز بر روی دستانداز، نه تنها ضربات مکانیکی مستقیماً به دیسکها و لنتها درگیر وارد میشود، بلکه این ضربات میتوانند باعث ایجاد تنشهای برشی یا شکستگیهای سطحی کوچک در لنتها و دیسکها شوند. اگر دیسک ترمز در اثر استفاده مکرر داغ باشد، ضربه ناگهانی همراه با نگه داشتن فشار ترمز میتواند شوک حرارتی ایجاد کند که ریسک تاب برداشتن دیسک را به میزان قابل توجهی افزایش میدهد.
در نهایت، مهمترین پیامد این عمل کاهش محسوس کنترل خودرو و به خطر افتادن ایمنی راننده و سرنشینان است. زمانی که خودرو تحت فشار ترمزگیری از دستانداز عبور میکند، سیستم تعلیق نمیتواند چرخ را به درستی در تماس بهینه با سطح جاده حفظ کند. این امر به صورت لحظهای باعث کاهش چسبندگی و قابلیت کشش لاستیکها میشود. این مورد مهم نیز ریسک بروز تصادفات را به شکل خطرناکی بالا میبرد.
برای انجام بهترین و اصولیترین روش برای عبور از موانع طولی مانند دستاندازها، راننده باید با هوشمندی و در یک بازه زمانی مشخص سرعت را تعدیل و فشار وارده بر محورها را خنثی سازد. فرآیند صحیح با کاهش سرعت مؤثر آغاز میشود؛ به این ترتیب که در حدود پنج تا ده متر مانده به مانع، باید با اعمال یک ترمزگیری نرم و تدریجی، انرژی جنبشی خودرو را به میزان قابل توجهی کاهش داد تا سرعت ورود به دستانداز به کمترین حد ممکن برسد.
نکته کلیدی این فرآیند، رهاسازی پدال ترمز دقیقاً پیش از تماس چرخها با دستانداز است. هنگام ترمزگیری پدیدهای به نام «انتقال وزن» رخ میدهد که در آن بخش قابل توجهی از وزن خودرو به سمت محور جلو هدایت شده و موجب فشرده شدن اولیه فنرهای جلو میشود. اگر راننده در این حالت وارد دستانداز شود، ضربه وارده بسیار شدیدتر خواهد بود. بنابراین با رها کردن پدال ترمز در لحظه ورود، انتقال وزن به جلو متوقف شده و سیستم تعلیق فرصت مییابد تا به نقطه تعادل خود بازگردد.
اجازه دادن به خودرو تا بهصورت آزاد از روی دستانداز عبور کند، مرحلهای است که بیشترین حفاظت مکانیکی را تضمین مینماید. در این حالت سیستم تعلیق میتواند بهدرستی نیروهای فشاری و کششی را مدیریت کند و ضربه وارده به صورت بهینه توسط هر دو محور جذب میشود. تنها پس از آنکه چرخهای جلو و عقب، بهطور کامل از مانع عبور کردند و خودرو به سطح جاده اصلی بازگشت، راننده مجاز است کنترل سرعت را مجدداً در دست بگیرد و به شتابگیری ملایم بپردازد.
جهت تضمین کارایی حداکثری و افزایش طول عمر مجموعه سیستم تعلیق و ترمز، رعایت دقیق چند اصل فنی و رفتاری در رانندگی ضروری است. یکی از مهمترین این اصول، تنظیم دقیق فشار باد لاستیکها است که باید بهطور مستمر و کاملاً منطبق بر مقادیر توصیه شده توسط شرکت سازنده صورت پذیرد. باد کم و چه بیش از حد مجاز، منجر به تغییر در الگوی جذب شوک توسط تایر میشود.
کم بودن باد باعث افزایش انعطافپذیری بیش از حد دیواره جانبی و سایش نامنظم و در عین حال، باعث انتقال نامتعادل نیروهای جانبی و عمودی به اجزای تعلیق میشود. در مقابل باد بیش از حد، سختی تایر را به شکل نامطلوبی افزایش داده و مستقیماً موجب انتقال ضربات شدیدتر و ناگهانی به کمکفنرها و حتی شاسی میگردد.
موضوع بعدی که باید به آن توجه ویژه داشت، مدیریت بار محوری خودرو است. حمل بارهای سنگین و بیش از ظرفیت طراحی شده، بهویژه در بخش صندوق عقب یا روی سقف، منجر به فشرده شدن دائمی سیستم فنربندی میشود. این فشار حرکت فعال کمکفنرها را به طرز چشمگیری محدود میکند و آنها را مجبور میسازد تا در ناحیهای نامطلوب از عملکرد خود فعالیت کنند. این امر به آسیب جدی به ساختار داخلی کمکفنرها، نشت روغن هیدرولیک و خرابی سریعتر آنها منجر شود.
علاوه بر این، در مواجهه با موانع مصنوعی مانند سرعتگیرهای لاستیکی یا استاندارد، لازم است که راننده حداکثر سرعت مجاز را رعایت نماید. توصیه فنی بر این است که سرعت عبور از این موانع از بیست کیلومتر بر ساعت تجاوز نکند. عبور با سرعت بالاتر شوک بسیار بزرگی را به سیستمهای مرتبط وارد میکند.
همچنین، در هنگام رانندگی در جادههای دارای ناهمواریهای متوالی و مکرر، حفظ یک فاصله ایمنی کافی با خودروی جلویی بسیار ضروری است. این فاصله به راننده فرصت میدهد تا بتواند ناهمواریها را بهموقع رؤیت کرده و فرآیند کاهش سرعت نرم و اصولی را اجرا نماید. واکنشهای ناگهانی و ترمزگیریهای شدید فشارهای مخرب بر دیسک و لنت ترمز و سیستم تعلیق را اعمال میکند.
در نهایت باید تأکید کرد که ترمز گرفتن روی دستانداز فارغ از میزان سرعت، یک اشتباه محاسباتی در رانندگی است که متأسفانه شیوع فراوانی دارد. این عادت اشتباه، علاوه بر تحمیل فشار مکانیکی مضاعف به اجزای فنربندی و محورها، بهطور غیرمستقیم میتواند به افزایش دمای موضعی دیسک ترمز و لنتها منجر شود. در لحظه برخورد، ارتعاشات شدید میتواند به تشدید سایش لنتها و حتی ایجاد ترکهای میکروسکوپی یا تاب برداشتن سطحی در دیسکهای ترمز بیانجامد.
با اتخاذ یک شیوه رانندگی سنجیده و صرفاً با اجرای صحیح فرآیند کاهش سرعت قبل از مانع و رهاسازی ترمز در لحظه عبور میتوان به شکلی مؤثر، استهلاک زودهنگام قطعات پرهزینه خودرو را مهار کرد و در عین حال، تجربهای از رانندگی را فراهم آورد که هم از نظر فنی ایمنتر و هم از نظر کیفی نرمتر است.