عصر ایران؛ سروش بامداد- پیام حجتالاسلام مروی تولیت آستان قدس رضوی دربارۀ درگذشت دکتر احمد مهدوی دامغانی ادیب و قرآنپژوه وپژوهشگر فقید با دیگران یک تفاوت آشکار دارد و آن هم اعلام تدفین استاد در حرم و بارگاه امام هشتم است.
آقای مروی تصریح کرده است: «بدون شک آرمیدن این استاد فقید در جوار مضجع شریف و نورانی حضرت ثامنالحجج -علیه آلاف التحیه و الثنا- نوعی قدردانی و تجلیل از خدمات ارزندۀ ایشان در توسعۀ معارف اهل بیت است.»
به شرحی که در مقالۀ عصر ایران آمد در پی پیروزی انقلاب اسلامی سر و کار این استاد الهیات و ادبیات دانشگاه تهران به خاطر مسؤولیت ریاست کانون سردفتران ایران در سال های پیش از انقلاب و تنظیم اسناد پارهای از مقامات بلندپایۀ رژیم پهلوی در دفترخانۀ او به دادگاه انقلاب افتاد و به اتهام همکاری با حکومت طاغوت و تشویق نگردن سردفتران به اعتصاب و تبلیغ اسلام آریامهری محاکمه شد اگرچه به شرحی که در همان نوشته آمده به رغم اصرار اسدالله لاجوردی بر محکومیت از آیتالله محمدی گیلانی رییس دادگاه و حاکم شرع، حکم برائت گرفت با این حال پس از آن به دلایل روحی یا اداری مجال استمرار تدریس و تحقیق در ایران نداشت و به خارج از کشور مهاجرت کرد.
در حالی که خانۀ او هم مصادره شده بود بدون همسری که در دوران زندان از هم جدا شده بودند راهی آمریکا شد و در فیلادلفیا اقامت گزید و استاد دانشگاه هاروارد شد تا ادبیات عرب درس دهد.
35 سال زندگی در فیلادلفیای آمریکا اما ذرهای از باورهای عمیق دینی خاصه شیعی او نکاست به گونه ای که هر صبح را با سلام به امام رضا آغاز می کرد.
مهدوی دامغانی دین و باورهای دینی را از جنس مقولات عاطفی میدانست و به تبلیغ با روش های عقلی و فلسفی باور نداشت و میگفت عقل برای تمشیت امور دنیاست و میپرسید باور یک میلیارد مسیحی کاتولیک به این که خدا در عرش نشسته و عیسی مسیح و مریم در دو سوی اویند با کدام معیار عقلی سازگار است و جز با عشق مگر میتوان این ایمان و رابطه را توصیف کرد و اسلام را هم با تأکید بر تلیم چنین میدانست.
او دیانتی این گونه داشت و به خاطر تسلط کم نظیر بر ادبیات عربی و فارسی که نام او را در کنار استادانی چون فروزانفر و جلال الدین همایی نشانده بود از دریچۀ ذوقیات به الهیات مینگریست.
عمق باورهای دینی او چنان بود که وصیت نامۀ او به مراجع و علمای طراز اول بیشتر شبیه است تا استاد فقید دانشگاه تهران و هاروارد.
از متن وصیت هم پیداست که آرزوی فراوان داشته پیکر او در مشهد دفن شود: «.... کمک و مساعدت فرمایند در تجهیز و ارسال جسدم به مشهد مقدس و درگاه ولینعمت همیشگیام اعلیحضرت علیبنموسیالرضا صلواتالله علیه.»
وجه دیگر پیام تولیت آستان قدس رضوی هم این است که این پرسش مطرح بود که چرا در دوران مسؤولیت آقای رییسی آستان قدس در کانون خبرها قرار داشت و پس از انتقال ایشان به قوۀ قضاییه و مسؤولیت حجتالاسلام مروی دیگر چندان دربارۀ این نهاد نمیشنویم.
با این پیام پس از مدتها نام سومین تولیت آستان قدس در جمهوری اسلامی هم شنیده شد و باید منتظر انتقال پیکر استاد فقید و تدفین در حرم امام رضا علیه السلام بود.