پژمان جمشیدی در کانادا؛ یک واکنش نگران‌کننده و یک متن قابل‌تأمل

عصر ایران جمعه 09 آبان 1404 - 14:01
درباره خبر مشاهدۀ بازیگر درگیر یک پروندۀ پرسر و صدا در کانادا یک واکنش نگران‌کننده است و در عین حال یک نوشته هم بسیار قابل تأمل است. نگران کننده همان که فردی نوشت "اگر پیشنهاد 50 میلیارد تومانی به شاکی برای جلب رضایت راست باشد دختر اشتباه کرده نگرفته چون می‌توانست 300 میلیون تا یک میلیارد آن را به کسی بدهد تا انتقام بگیرد و خودش و مادرش با آن پول راهی کانادا شوند!". در این فضای هیجانی اما مقالۀ یک پژوهشگر حاوی نکات قابل تأملی است

   
عصر ایران؛ مهرداد خدیر- تصاویر حضور پژمان جمشیدی در فرودگاه تورنتو کانادا از تأثیر پیام قبلی او کاسته که در آن گفته بود (یا از قول او نوشته بودند) سفر به ترکیه به قصد دیدار با پدر انجام شده تا چشم در چشم او به خاک مادر سوگند یاد کند که خطا نکرده و حالا ویدیوی حضور او در کانادا با شلوارک منتشر شده که افکار عمومی حامی را به شک انداخته است. مگر آن که از ابتدا مقصد نهایی کانادا بوده باشد نه ترکیه و در ترکیه توقفی داشته یا به قصد رد گم کنی بوده باشد.

قاعدتا باید پس از انتشار مصاحبه با دختر شاکی و مادر او   درمصاحبه‌ای به موارد ادعایی پاسخ می داد و قسم و آیه در آن گفت‌و‌گو و در خاک ایران قطعا اثرگذارتر بود تا ترکیه و حالا هم کانادا!

این نویسنده اطلاعات ویژه‌ای از پرونده ندارد و حدس و گمان مبتنی بر نگاه سیاسی خود را نمی‌تواند در اینجا بیاورد و غرض بیان موضوعی دیگر است.

آن هم یک توییت خطرناک و در واقع تأمل برانگیز در پی انتشار خبر مشاهدۀ او در کاناداست که فردی نوشت "اگر پیشنهاد 50 میلیارد تومانی به شاکی برای جلب رضایت راست باشد دختر اشتباه کرده نگرفته چون می‌توانست 300 میلیون تا یک میلیارد آن را به کسی بدهد تا انتقام بگیرد و خودشان راهی کانادا شوند!"

  خطر اصلی این است که جامعه از اجرای عدالت از مجرای قانونی و رسمی مأیوس شود و بدتر این که تصور کند خروج متهم برای دور نگاه داشتن از تب و تاب پرونده صورت گرفته آن گاه شهروندی به چنین نتیجۀ‌ هول‌ناکی می رسد و دیگران هم تأیید و پسند می‌کنند. لایک گذاران بیشتر همان‌هایی اند که تاقبل از این خبر معتقد بودند پاپوش بوده و اخاذی یا خودش رضایت داشته و در نهایت نمی‌تواند ثابت کند.

 موضوع این نوشته اما تأیید و رد این موارد نیست. این نگرانی است که ذهنیت جامعه برای اجرای عدالت از طریق قانونی منفی یا مبهم شود و به همین خاطر به نظر می‌رسد بازگشت (یا بازگرداندن) متهم برای رسیدگی عادلانه ضروری‌تر از قبل و به یک نمونه و نماد قابل استناد و بر سر زبان‌ها بدل شده است.

به این واکنش تأمل برانگیز اشاره شد. دریغ است فرزاهایی از مقالۀ آقای واعظ اصفهانی -پژوهش‌گر دکتری فلسفه در دانشگاه بُن آلمان وبنیان‌گذار موسسه رویش دیگر  را در این باره نیاورم که تارنمای انصاف نیوز منتشر کرده و هر قدر آن پیام نگران کننده و هشدار دهنده است این مصلب دور از هیجان واقعیت هایی را بیان کرده است:

-مُد شده با هر خبر جنجالی، جامعه به‌سرعت به صحنه‌ای دوقطبی تبدیل ‌شود؛ میدان نبردی که در آن حقیقت، قربانی سرعت و هیجان می‌شود.

    مسئله دیگر فقط این نیست که «چه کسی چه کرده است»، بلکه مسئله مهم‌تر آن است که ما با خبر چه می‌کنیم؟! آیا صبورانه به دنبال فهم دقیق ماجرا می‌رویم و یا فقط در پی قضاوتی هستیم که ذهن ان را آرام کند؟! آیا حق داریم پیش از روشن شدن واقعیت، حکم بدهیم؟ و اگر نه، آیا باید روایت یک زن از خشونت را به تعویق بیندازیم؟

-   هانا آرنت می‌گوید: حقیقت‌ها همواره در معرض خطرند، زیرا در قلمرو سیاست، همواره وسوسه‌ای برای جایگزین‌کردن «نظر» به جای حقیقت وجود دارد. خطر از آن‌جا آغاز می‌شود که نظر شخصی یا داوری سیاسی را به جای واقعیت بنشانیم. در نتیجه، بنیان امور انسانی فرو می‌پاشد.  
-  قضاوت انسانی باید میان شنیدن و حکم دادن فاصله‌ بگذارد. به عبارت دیگر، از درگیری فوری با امر واقع فاصله بگیریم؛ فاصله‌ای نه از جنس بی‌تفاوتی، بلکه از جنس اندیشیدن. 

 -در این قضیه نوعی واکنش توده ای را شاهد بودیم  که نه عدالت می‌خواست و نه حقیقت.

بخش درخشان تر مقاله اما این قسمت است:

   در ماجرای خشونت جنسی، سکوت همواره به سود قوی‌تر تمام می‌شود....  بسیاری از کاربران در همان ساعات اول نوشتند: «حتماً دنبال شهرت است»، «اگر راست می‌گوید چرا حالا حرف زده؟»، یا «لابد خودش خواسته». این‌ها فقط جملات پراکنده در فضای مجازی نیستند؛ نشانه‌های یک فرهنگ‌اند که هنوز نمی‌تواند رنج زن را به‌ خوبی بشنود.

 جامعه برای مردان محبوب، نوعی «سپر اخلاقی» می‌سازد، چون او خوش‌رو است، محبوب است، پس «نمی‌تواند چنین کاری کرده باشد». در نتیجه، زن شاکی از همان آغاز باید نه فقط از ادعای خود، بلکه از اعتبار خود و حقانیت سخنش نیز دفاع کند.

سرانجام این که:

 وقتی زنی می‌گوید به من آسیب رسیده، نخستین وظیفۀ اخلاقی ما این است که او را جدی بگیریم، پیش از آنکه او را داوری کنیم. باید به این نکته دقت کنیم که جدی گرفتن یعنی حمایت و همدلی به منظور روشن شدن ماجرا، نه حکم دادن. یعنی گوش دادن به او، نه انکار کردن.

باری، انگیزه اصلی از نوشتن این یادداشت همان نکتۀ کوتاه آغازین بود ولی دریغم آمد چند سطر بالا را نیاورم چون به بهترین شکل ممکن بر قلم پژوهشگر جوان رفته است.

منبع خبر "عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.