منتقدان و تماشاگران سریال« برتا» درباره قسمت اول آن چه گفته‌اند؟

همشهری آنلاین یکشنبه 11 آبان 1404 - 17:06
جمعه گذشته اولین قسمت سریال «برتا، ‌ داستان یک اسلحه» منتشر شد و برآیند نظرات منتقدان و مخاطبان نشان می‌دهد نزد مخاطبان بیشتر محبوب است تا منتقدان.

همشهری آنلاین، شقایق عرفی‌نژاد: امیرحسین ترابی بعد از سریال خونسرد که سال ۱۴۰۱ منتشر شد، حالا برتا را ساخته که گفته می‌شود اسپین‌آف خونسرد است. خونسرد یک داستان پلیسی- معمایی بود و ماجرای پزشکی را روایت می‌کرد که در پزشکی قانونی کار می‌کند و خودش قاتل است. در زمان نمایش، خونسرد بسیار با سریال آمریکایی «دکستر» مقایسه شد و از آنجایی که هیچ اشاره‌ای از برداشت از این سریال نشده بود، آن را کپی ضعیفی از دکستر توصیف کردند. برتا هم یک پلیسی معمایی است و با این که اسپین آف خونسرد معرفی شده از بازیگران خونسرد فقط شهرام حقیقت دوست و سارا بهرامی‌در آن حضور دارند که شخصیت‌هایی که بازی می‌کنند هیچ ارتباطی با خونسرد ندارد و داستان هم دست کم در قسمت اول نقطه اشتراکی با خونسرد ندارد.

برتا در مورد تپانچه‌ای است که گم می‌شود. این اسلحه در سلسله‌ای از اتفاقات از دست پلیس بیرون می‌رود و در میان خلافکاران، مردم عادی، قربانیان و انتقام‌جویان دست به دست می‌چرخد. هر مالک جدید این تپانچه، ناخواسته رازها، گناهان و تقدیر خودش را آشکار می‌کند، تا جایی که همه شخصیت‌ها در چرخه‌ای از قضاوت، خشونت و تبعات گناه گرفتار می‌شوند. در این میان سرهنگ صمدی که مسئول پیگیری پرونده است، باید قبل از آنکه دیر شود این مسیر خونین را متوقف و اسلحه را بازیابی کند.

قسمت اول سریال نظرات موافق و مخالف زیادی داشته که البته مخالفان را بیشتر در میان منتقدان می‌توان یافت.

همه کارآگاهان معروف جهان در یک سریال

منتقدی در باره آن نوشته: «یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های «برتا: داستان یک اسلحه» دست گذاشتن روی سوژه‌هایی است که در وهله اول مخاطبان را شوکه می‌کند. اولین مواجهه ما با کاراکتر یونس در حالی است که همراه یک خلافکار مشغول بازی جرئت و حقیقت است. او برای نشان دادن جرئت خودش به یکی از دستیارهایش شلیک می‌کند و بعدتر می‌فهمیم همه اینها نقشه بوده است. این موقعیت شوکه‌کننده در نقطه شروع، مخاطبان را به ادامه مسیر ترغیب می‌کند. ترسیم موقعیت خانواده‌ای که همگی با هم به قتل رسیده‌اند هم شوکه‌کننده است. به خصوص اینکه این سکانس از نقطه نظر پسر این خانواده روایت می‌شود که خودش هم خیلی زود به جمع قربانی‌ها می‌پیوندد. موقعیت به قدری حساس است نمی‌توانیم خیلی راحت از ادامه آن هم صرف‌نظر کنیم.»

دیگری اما کاملا برعکس معتقد است برتا در ایجاد هیجان موفق نبوده است: «سریال برتا برای من اهمیت یک معما را ایجاد نکرد. موفق نشد هیچکدام از اتفاق‌هایی را که نشان داد به یک دغدغه ذهنی تبدیل کند که بخواهم آن را حل کنم. هیچ ارتباط احساسی با اتفاق‌های قسمت اول برقرار نکردم. چه اتفاق آغازین و مرگ یک روستا که قرار بود تأثیرگذار و تکان دهنده باشد، اما برای من در تصویر تبدیل به نمایش شد، چه قتل یک خانوداده چهار نفره با آن شکل عجیب غریب.»

او معتقد است: «برتا دارد سعی می‌کند یک مأمور پلیس را به ما معرفی کند، اما آنقدر درگیر قواعد ژانر است و می‌خواهد همه پلیس‌ها را در یک نفر نمایش دهد که ما را از سریال جدا می‌کند.»

او شخصیت پلیس سریال را ملغمه ای از مشهورترین کارگاه‌های داستانی جهان می‌داند: «شهرام حقیقت‌دوست که بازیگر بسیار خوبی است و در این سریال هم خوب است، همزمان دارد هفت هشت تا کارگاه معروف جهان را پوشش می‌دهد. از یک سو شرلوک هلمز است، ‌ شبیه پلیس‌های ایرانی و هندی سریال‌ها هم هست، از آن طرف شبیه پلیس‌های آمریکایی است.»

او می‌گوید: «شخصیت پلیس برای من یک نمایش غیرقابل باور است. ما چنین پلیسی در ایران نداریم. به شدت نمایشی است و هیچ ارتباطی با مخاطب برقرار نمی‌کند.»

دیگری برعکس معتقد است شخصیت یونس با این که مثل خیلی از بازپرس‌هایی که تا به حال در آثار مختلف دیده‌ایم پرمشغله است و با یک دستیار کم‌هوش همراه می‌شود، اما در بسیاری موارد با تصویر کلیشه‌ای از بازپرس‌ها متفاوت است.

منتقد دیگری می‌گوید: «از همان تیتراژ می‌توان فهمید سریال در چه دسته ژانری قرار می‌گیرد و کارش را به خوبی انجام می‌دهد. سکانس اول رسمی ‌سریال یعنی بعد از تیتراژ می‌تواند تا حد خوبی به من المان‌های مدنظر را بدهد که بفهمم چه طور سریالی قرار است ببینم.»

به زعم او نوعی هیجان‌زدگی در کار دیده می‌شود: «هیجانی که از واقعیت و تأثیرگذاری واقعی به دور است و توجه و دقت پایینی هم در برگزاری آن دیده می‌شود. برای همین زمانی که عملیات مخفی پلیس برای تماشاگر مشخص می‌شود و اسلحه‌ها به سوی متهمان اشاره می‌رود، یک کمدی ناخواسته شکل می‌گیرد که از آنچه در ذهن کارگردان هم بوده دور است.»

او یکی از مشکلات سریال را در مرحله اجرایی می‌داند: «دوربین آزاردهنده است و تکان‌های آن اعصاب را به هم می‌ریزد. جلوی سوژه‌ها همیشه یک چیز اضافه و فضای شلوغ وجود دارد. یا یک آدم رد می‌شود یا ستون در تصویر است یا بوکه نوری در تصویر است که اجازه نمی‌دهد شخصیت‌ها را درست ببینیم. دوربین بحران‌زده، بحران ایجاد نمی‌کند، ‌ دوربینی که بحران را با فکر نمایش می‌دهد بحران می‌سازد.»

او در نهایت می‌گوید: «قسمت اول غرق در یک تصنع دائمی ‌است که باعث می‌شود به قسمت‌های بعد امیدوار نباشم.»

مرگ‌های پشت سر هم در یک قسمت

مخاطبین سریال که اولین قسمت آن را تماشا کرده اند، دیدگاه و تجربه شان را در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک گذاشته اند. بیشتر نظرات البته به حضور شهرام حقیقت دوست و برگشت او بعد از دو سال است:

«بالاخره نقش اصلی به شهرام حقیقت دوست داده شد ...خیلی خیلی زودتر از اینها لیاقت چنین نقش و جایگاهی داشت. خیلی برایش خوشحالم و احترام قائلم برای هنرنمایی بی نظیرش»

«شهرام حقیقت دوست بعد از سال‌ها یک‌باره در سریال‌های اخیر در حال ترکوندنه. در واقع تازه کشف شده، شروع خوب بود. ‌»

«ازهمین الان مشخص است‌ سریال جالبی است. به‌خصوص با بازی زیبای شهرام حقیقت دوست»

«شهرام حقیقت دوست بازیگر قابلی است و خوب است که به او پرداخته می‌شود»

جز این، ‌ کاربران به مرگ‌های پشت سر هم در این سمت اول هم واکنش نشان داده‌اند. کاربری نوشته: «قسمت اول نصف بازیگرها کشته شدند.» دیگری نوشته: «چقدر کشته و تلفات در قسمت اول! چرا؟»

نظرات منفی هم البته در میان یادداشت‌ها وجود دارد. تماشاگری نوشته: «من که بعد از بیست دقیقه تماشا پرونده‌اش را بستم. از همان سکانس افتتاحیه کاملا مشخص بود که کارگردان فقط می‌خواهد به هر ترفندی مخاطب را تحت تأثیر قرار دهد.»

دیگری هم نوشته: «انقدر کلیشه‌ای و تکراری است که به نظرم می‌شود بقیه داستان را حدس زد.»

منبع خبر "همشهری آنلاین" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.