عصر ایران/ سواد زندگی؛ مریم طرزی- بزرگ شدن در یک خانواده ناکارآمد زخمهای عاطفی عمیقی در بیدفاعترین اعضا، کودکان، به جای می گذارد.
وقتی خانه دیگر امنترین پناهگاه نیست؛همین پناهگاه به منبع اصلی آسیب تبدیل میشود. این کودکان، قربانیان خاموشی هستند که زخمهایشان تا بزرگسالی التیام نمییابد.

به طور معمول، محیط خانواده جایی است که ما یاد میگیریم با دیگران تعامل داشته باشیم. با این حال، بزرگ شدن در یک خانواده ناکارآمد چگونه است؟ چه عواقبی برای کودکان دارد؟
هر خانواده از نظر نحوه تعامل اعضایش منحصر به فرد است. در حالی که برخی از خانوادهها عشق، محبت و محیطی امن را برای کودکان فراهم میکنند، بسیاری دیگر پویاییهایی را حفظ میکنند که بیفایده هستند و بر شخصیت کودک در حال رشد تأثیر منفی میگذارند.
خانوادههای سالم خانوادههایی هستند که در آنها کودک احساس امنیت، محافظت و آزادی میکند. به مرزهای آنها احترام گذاشته میشود، منحصر به فرد بودن آنها قدردانی میشود و نیازهای آنها برآورده میشود.
از سوی دیگر، خانوادههای ناکارآمد پویاییهایی دارند که در آنها والدین به طور مکرر و مداوم فرزندان خود را نادیده میگیرند، از نظر عاطفی آنها را دچار آسیب میکنند و با آنها به شیوههای بیاحترامی رفتار میکنند.
هیچ کودکی کامل نیست. با این اوصاف، بزرگ شدن در یک خانوادهی ناکارآمد میتواند زخمهایی چنان عمیق ایجاد کند که تا آخر عمر کودکان را تحت تأثیر قرار دهد.
بنابراین، چه چیزی ناکارآمدی را تعریف میکند و چگونه میدانید که خانوادهی شما در این طبقهبندی قرار میگیرد؟
بزرگ شدن در یک خانوادهی ناکارآمد میتواند معانی زیادی داشته باشد. در بیشتر موارد، خانه ناپایدار و پر از درگیری است. معمولاً سوءمصرف مواد مخدر یا الکل، بیتوجهی و وابستگی وجود دارد که باعث میشود کودک روزانه رنج ببرد.

خانوادههای ناکارآمد محیطهایی را ایجاد میکنند که معمولاً به عنوان آشفته و ناامن تجربه میشوند، زیرا یکی از والدین اغلب به شیوههای غیرقابل پیشبینی و نامناسب رفتار میکند. در واقع، کودکانی که در خانوادههای ناکارآمد بزرگ میشوند هیچ کنترلی بر محیط سمی خانهی خود ندارند.
خانههای آشفته. والدین اغلب غایب هستند و رفتار نامناسبی دارند. آنها مشغول زندگی خود هستند و نیازهای فرزندانشان را نادیده میگیرند.
خانوادههای پردرگیری. بین والدین یا بین کودک و والدین اختلاف وجود دارد. کودکان در این نوع خانوادهها با احساس ناامنی، تحت استرس مداوم و ناتوانی در ایجاد پیوندهای عاطفی بزرگ میشوند.
خانههایی با والدین بیمارگونه. یک یا هر دو والدین بیمارگونه هستند. این بدان معناست که آنها اختلال شخصیتی یا خلقی دارند. از طرف دیگر، ممکن است از سوءمصرف الکل یا مواد مخدر رنج ببرند.
خانههایی با والدین سلطهگر. یکی از والدین سلطهگر و بیش از حد کنترلکننده است و نیازها و احساسات همسر و فرزندان خود را نادیده میگیرد. زوجین و فرزندان احساسات منفی و خشم سرکوبشدهای را تجربه میکنند.
خانههایی با والدین از نظر عاطفی دور. این والدین نمیدانند چگونه عمداً احساسات خود را ابراز یا سرکوب کنند. این معمولاً به دلیل پیشینههای فرهنگی خاص است. کودکان در چنین خانوادههایی با عزت نفس پایین بزرگ میشوند و به همان اندازه یا حتی بیشتر بیاحساس هستند.
برای کودکی که در یک خانواده ناکارآمد بزرگ شده است، ایجاد مرزهای سالم، داشتن عزت نفس سالم و ایجاد روابط محترمانه و عاشقانه دشوار است.
علاوه بر این، آنها اغلب الگوی تربیتی را که در کودکی آموختهاند تکرار میکنند و به عنوان وسیلهای برای فرار، به رفتارهای خود تخریبی روی میآورند.
درد و رنج ناشی از سوءاستفاده در طول دههها طنینانداز میشود و میتواند فرد را برای همیشه تغییر دهد.

این یکی از مهمترین مسائل است. وقتی کودکان نمیتوانند به افرادی که به آنها زندگی بخشیدهاند اعتماد کنند، با این احساس بزرگ میشوند که نمیتوانند به هیچ کس اعتماد کنند.
آنها یاد میگیرند که رفتار بد را نادیده بگیرند. به هر حال، آنها با دیدن والدین، مراقبان و اعضای خانواده خود که رفتارهای توهینآمیز را نادیده میگیرند، بزرگ شدهاند. در نتیجه، از آنها انتظار میرود که رفتار بد را نیز توجیه و رد کنند.
اعضای یک خانواده ناکارآمد یاد میگیرند که مسائل را زیر فرش جارو کنند. مهارتهای ارتباطی کم است زیرا هیچکس نمیخواهد با مشکلات دست و پنجه نرم کند، بنابراین آنها زمان کمی را صرف تعامل میکنند.

بزرگ شدن در شرایط نامنظم یا غیرقابل پیشبینی بر نحوه مدیریت استرس کودکان تأثیر میگذارد. در واقع، آنها دائماً در حالت آمادهباش هستند زیرا هرگز نمیدانند در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد.
حتی وقتی بزرگ میشوند و جایی برای خود دارند، مغز آنها طوری برنامهریزی شده است که در حالت هوشیاری مداوم زندگی کند. این بدان معناست که حالت جنگ یا گریز آنها به سرعت دیگران فعال نمیشود، زیرا بدن آنها به سطوح بالاتر هورمونهای مرتبط با استرس مانند کورتیزول عادت کرده است.
تقریباً همیشه حداقل یک مقصر در خانواده وجود دارد.آنها عادت دارند که تقصیر تمام مشکلات خانوادگی را به گردن بگیرند. این کار باعث میشود حواس شان از خودِ اختلال پرت شود و به خانواده همان حس همدردیای را میدهد که در محافل اجتماعی آرزویش را دارند.
کودکانی که در محیطهای آشفته بزرگ شدهاند، ممکن است هرگز یاد نگرفته باشند که چگونه پول خود را به طور مؤثر مدیریت کنند. در واقع، نداشتن الگوی مثبت در پرداخت اجاره و قبوض خانه میتواند تأثیر قابل توجهی بر آنها داشته باشد.
علاوه بر این، برخی از خانوادههای ناکارآمد فاقد ثبات اقتصادی هستند. در نتیجه، برای کودک دشوار است که اهمیت خرج نکردن تمام دارایی خود را برای خریدهای بیهوده و بدون فکر کردن به فردا بیاموزد.
آیا تا به حال شنیدهاید که فرد مورد آزار و اذیت، خود آزارگر میشود؟ متأسفانه، این یک اتفاق نسبتاً رایج است. به این دلیل است که آنها هرگز راههای مؤثر مدیریت تعارض را نیاموختهاند.
بسیاری از مردم نمیدانند چگونه با تمام اتفاقاتی که در گذشته برایشان افتاده است، مقابله کنند، بنابراین سعی میکنند برای تسکین درد خوددرمانی کنند.
نکته منفی این فرآیند فکری این است که وقتی مستی از بین میرود، بیحسی از بین میرود، اما آنها هنوز باید با واقعیت روبرو شوند.

بزرگ شدن در کنار افرادی که مرتباً بحث میکنند یا حتی از برقراری ارتباط اجتناب میکنند، به کودکان میآموزد که درگیری بخش اجتنابناپذیری از روابط است.
در حالی که این تا حدی درست است و درگیری انسانی اجتنابناپذیر است، خانوادههای ناکارآمد روشهای ناسالم و ناامنی را برای مقابله با درگیری آموزش میدهند که به یک مشکل تبدیل میشود.
اگر شما والدین یا مراقب هستید و فکر میکنید که ممکن است در برخی از این الگوهای خانوادگی ناکارآمد قرار بگیرید، حداقل کاری که میتوانید انجام دهید تغییر رفتارهایتان است.
برای فهمیدن چگونگی برخورد با یک خانواده ناکارآمد یا چگونگی بهبودی از آن، مراجعه به درمان به عنوان یک بزرگسال ممکن است راهگشا باشد. با صحبت با یک متخصص، بالاخره آزادی خواهید داشت که گذشته خود را در فضایی امن و بدون قضاوت پردازش کنید.
همچنین، با انجام این کار با کسی که آموزش دیده است، متوجه خواهید شد که شکستن چرخه غفلت، سوءاستفاده یا هرج و مرج به تنهایی امکانپذیر است. ترکیبی از درمان فردی و خانواده درمانی میتواند در شکستن این الگوهای ناکارآمد مفید باشد.
کانال تلگرامی سواد زندگی: savadzendegi@