به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، محمدحسین صفارهرندی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، (اول آذرماه) در گفتوگوی ویژه خبری شبکه خبر سیما با اشاره به اهمیت حفظ اتحاد ملی، تأکید کرد: اتحاد و انسجام ملی باید به عنوان یک امر مقدس در جامعه اسلامی نهادینه شود و همه اقشار و مسئولان باید به این مسئله توجه ویژه داشته باشند.
بنا بر روایت باشگاه خبرنگاران جوان، درادامه گزیده سخنان صفار هرندی را میخوانید:
*اتحاد ملی، مشابه دفاع مقدس است. جنگ به خودی خود امر خوبی نیست، اما وقتی این جنگ وجهه قدسی پیدا میکند، به آن دفاع مقدس میگوییم. دفاع مقدس همانطور که در روز عاشورا و در جنگ تحمیلی توسط امام حسین (علیهالسلام) و امت مسلمان انجام شد، باید در مقابل تهدیدات و دشمنان نیز امتداد یابد.
* هیچگونه تخطی از این دستورالعمل پذیرفته نیست و همگان باید در جهت تقویت و حفظ انسجام ملی تلاش کنند.
*بعد از حوادث سال ۸۸ و پس از وقایع ۹ دی، مسئولان ناتو، وزرای دفاع ناتو در یک نشست اظهار کرده بودند که تمام امیدی که ما به آشوب داخلی در ایران بسته بودیم تا جمهوری اسلامی پایان یابد با حضور منسجم مردم در ۹ دی نقش بر آب شد.
*در این شرایط آنها به این نتیجه رسیدند که تحریمها میتواند این کار را انجام دهد. چرا که از نظر آنها تحریمهای فلجکننده باعث ایجاد سختیهای روزمره برای مردم میشود و در این شرایط هم ایمان مردم نسبت به توانمندی مسئولان تضعیف میشود و هم آنها مطالبات خود را به خیابانها میآورند.
* آمریکا و اسرائیل در آستانه جنگ ۱۲ روزه یک اختلاف سلیقه داشتند. هر دو طرف معتقد بودند که باید جمهوری اسلامی را تمام کنند. آمریکاییها معتقد بودند اگر از بیرون به ایران حمله کنند، مردم ایران به هم پیوند میزنند و متحد خواهند شد، در حالی که اسرائیلیها فکر میکردند اگر ضربهای اساسی به ایران وارد کنند، مردم ایمان خود به توانمندیهای نظام را از دست خواهند داد.
* کشوری در اندازه ایران، به طور طبیعی در ذات خود با چالشهایی روبهرو است. نمونه ساده آن مسئله آب است؛ مشکلی که بسیاری از کشورهای دیگر نیز با آن مواجهاند و حتی پیشبینی میشود جنگ آب در آینده از جنگ نفت مهمتر باشد.
*یکی از دلایل موفقیت ما در جنگ ۱۲ روزه این بود که دولت برای ساماندهی امور کشور پای کار بود و اداره کشور را با موفقیت مدیریت کرد. این تلاش، با توجه به امکانات و شرایط موجود، قابل تحسین است.
* اگر نیروهای مسلح پس از ضربه غافلگیرانه اولیه که منجر به از دست رفتن چهرههای شاخصی همچون شهید سلامی، شهید باقری و شهید حاجیزاده شد، پاسخ قاطع نمیدادند، انسجام مردم و حمایت آنان از دولت تضعیف میشد.
*برخی گمان میکنند این جنگ فصل کوتاهی بود که پایان یافت، در حالی که نه پیش از آن صلح کامل وجود داشت و نه اکنون چنین وضعیتی برقرار است.
*عد از جنگ نیز ماجرا تمام نشده است. همین امروز هم صهیونیستها خط و نشان میکشند، اما به خاطر ضربه سنگینی که از جمهوری اسلامی خوردند، مرتب در حال محاسبهاند که اگر جنگ دوباره شعلهور شود، قطعاً ضربات ما بسیار گستردهتر خواهد بود. اگر برآورد کنند که برایشان صرف دارد، ممکن است بار دیگر به سمت شرارت بروند؛ بنابراین ما اکنون نیز در وضعیت جنگی قرار داریم.
*وقتی ما به هم پیوسته بودیم، دشمنان جرئت مواجهه و حمله نداشتند. اما اگر شکاف ایجاد شود، ما را طعمهای خواهند دید. دشمن وقتی وحدت و اقتدار را مشاهده کند، عقب مینشیند؛ اما اگر جامعه را گسسته و سرزمین را درگیر نزاع داخلی ببیند، فکر میکند وقت ضربهزدن رسیده است.
*تسویهحسابهای داخلی میان جریانها که اختلاف نظر هم طبیعی است نباید در دورهای صورت گیرد که دشمن بیرونی فعال است. زمان این تسویهها وقتی است که تکلیف دشمن خارجی را روشن کرده باشیم. امروز اولویت، انسجام و جلوگیری از شکاف است.
*برخی معتقد بودند که مواجهه با مقوله بیحجابی یک تکلیف حقی است؛ اما آیا درست است برای انجام آن خیابان را آشفته کنیم یا جامعه را بههم بریزیم؟ قطعاً نه. راه دیگری وجود دارد.»
*مثلاً میتوان ابتدا به فرد پیام داد و اعلام کرد که شما در مظان انجام کار خطا بودید. اگر پاسخ داد ‘نه، من چنین کاری نکردهام’، در بدو امر باید سخنش پذیرفته شود؛ مگر اینکه رفتار او آنقدر تکرار شود که از حالت یک خطای موردی خارج و به یک خط تبدیل شود.
* ایران با جهان مذاکره و تعامل گسترده دارد، اما دو استثنا در این میان وجود دارد: رژیم صهیونیستی و آمریکا.
*در چنین شرایطی مذاکره با آمریکا چه فایده دارد؟ آنها میگویند بیایید مذاکره کنیم برای رسیدن به نتیجهای که از قبل تعیین کردهاند و آن نتیجه، «تسلیم ایران» است. کدام فرد عاقلی وارد مذاکرهای میشود که طرف مقابل نتیجه را از قبل نوشته و آن نتیجه هم خفتبار است؛ چیزی که حتی یک کشور کوچک و ضعیف هم نمیپذیرد.
* رهبری که جایگاه قانونی تعیین سیاستهای کلی نظام را دارند، اکنون صریحاً خط قرمز مذاکره با آمریکا را اعلام کردهاند. این خط قرمز امروز بهعنوان سیاست کلی نظام شناخته میشود و بخش بزرگی از کشور نیز به این درک رسیدهاند.
*در برخی مراحل، وقتی جنگ سخت کارآمدی خود را از دست میدهد، جنگ نرم در دستور کار قرار میگیرد. البته این به معنای کنار رفتن جنگ سخت نیست؛ دشمن معمولاً هر دو را همزمان پیش میبرد. از گذشته نیز عملیات روانی جزو اقدامات همیشگی دشمنان علیه یکدیگر بوده است.
*وقتی نمیتوانند به نیروی مسلح ما ضربه مستقیم بزنند به تخریب حیثیت و حرمت او، متوسل میشوند. حتی به فرماندهان شهیدی که توسط رژیم صهیونیستی ترور شدند، دو یا سه ماه قبل از شهادتشان انگ و تهمت زدند. همین شخصیتهای برجسته نظامی که اسرائیل آنان را به شهادت رساند، قبل از آن هدف ترور شخصیتی قرار گرفته بودند.
۲۹۲۲۱












