بی تردید یکی از به کارآمدترین و ضروریترین برساختههای بشر زبان است. زبان ابزاری است که انسانها با به کار بردنش به تعامل و کنش متقابل با یکدیگر میپردازند و از این رهگذر پل ارتباطی بی بدیلی میان خود برقرار میکنند. این میان، اما گروهی از آدمیان در دنیای بی صوت وصدای خود در سکوت و خاموشی مانده اند.
خبرگزاری میزان-در دنیایی که بانگها و رنگها بنیادی برای برپایی دنیایی از همهمه و غوغا و قیل و قال شده بی صدایی میتواند آخر خط باشد اگر راهی برای وصل شدن و ارتباط پیدا کردن نمانده باشد. با این حال و با وجود اینکه صوت و صدا پرتوانترین و به کارآمدنیترین حامل و رسانای زبان هستند، اما غیر آن هم میتوان ابزار و روشی برای بهره گرفتن از زبان به کاربست. خاصه اگر آدمی با عزمی که در خود میبیند بخواهد از فقدانی بزرگ موفقیت بزرگ بسازد.
نرجس سیمرغ که خود یاریگری است برای ناشنوایان تا از دنیای بی صدایشان فرکانسهای زندگی را بی هیچ غوغا و قیل و قالی دریافت کنند از بی اعتنایی به نیازهای رسانهای ناشنوایان میگوید و از نگرانیهایی که برای فرو رفتنشان در باتلاق تنهایی و خاموشی دارد. برای او که در تلویزیون مترجم زبان اشاره است و همراهی برای رساندن و به تصویر و اشاره درآوردن کلمات جاری بر زبان اصحاب تلویزیون این دغدغهای گویاست که ناشنوایان هم بتوانند بهرهای از این رسانه پر جلوه و آوا داشته باشند. ناشنوایان دنیایشان دنیای بی صدایی و سکوت است، اما رسانه ای، چون تلویزیون میتواند به دنیایشان جلوه و رنگ و رونقی ببخشد که خود صندوق صوت و صورت است و بنگاهی برای بنیاد کردن بانگ و رنگ.
از نرجس سیمرغ درخصوص عوامل علاقه مندی اش به زبان اشاره میپرسیم. میگوید: سالها پیش قبل از اینکه با این زبان آشنا شوم در برنامهای تلویزیونی دیدم که یکی از شخصیتهای آن ناشنوا بود و برای ارتباط برقرار کردن با مردم شنوا کمی با مشکل روبرو میشد. تلنگر یادگیری این زبان آنجا برای من رقمخورد که علاقه به یادگیری این زبان پیدا کردم.
در پاسخ به اینکه از چه سالی در این حرفه فعالیت میکند میگوید: فکر میکنم از حدود سالهای ۸۶_۸۷ بود که آشنایی من با این زبان رقمخورد و وارد کلاسهای زبان اشاره شدم و در انجمن ناشنوایان تحت نظر استاد رضا محمودی و خانم صدر دانش این زبان را آموزش دیدم؛ و بعد از یادگیری کامل و گذراندن دورههای مختلف در این زمینه فعالیت میکنم.
سیمرغ درباره طول دورهای که طی کرده تا زبان اشاره را بیاموزد میگوید: من نمیتوانم به طور دقیق درباره روند یادگیری این زبان توضیح دهم، با توجه به شرایط کلاسها در آن زمان و اینکه کلاسهای تئوری یک بار در هفته و به صورت یک جلسه دو ساعته برگزار میشد و دو روز هم به صورت عملی مثل کارورزی همراه ناشنوایان دادگاه یا شهرداری یا جلسات مختلف به عنوان رابط میرفتیم و با توجه به اینکه ۴جلد کتاب بود، برای من حدود یک سال و نیم طول کشید.
از او میپرسیم سختترین بخش ترجمه در زبان اشاره کدام است؟ پاسخ میدهد: من برای پاسخ به این سوال تجربه شخصی خودم را باید بیان کنم. شاید برای بقیه همکاران و مترجمهای عزیز پاسخ به چنین پرسشی متفاوت باشد. با توجه به اینکه حوزههای مختلفی مثل خانوادگی، کودک و آموزشی را اشاره کرده ام برای من سختترین ترجمه شاید به بخش سیاسی و ترجمه اخبار سیاسی مربوط باشد که باید دقت کنم خبری را کم و زیاد نگویم. فکر میکنم ساده سازی کردن اخبار سیاسی کار دشواری است و برای من سخت است که بخواهم تمام خبر را بدون هیچ کم و کاست و اشتباهی اشاره و منتقل کنم. البته باز هم یادآوری میکنم این پاسخ شخصی من محسوب میشود نه همهی مترجمان و رابطان عزیز.
بیشتر بخوانید:
میپرسیم برای نرجس سیمرغ چه چیزی مهمترین دغدغه محسوب میشود. از آرزوهایش میگوید: باید اینطور پاسخ دهم که من چند آرزوی شخصی دارم که مربوط به ناشنوایان میشود. مثلا خیلی دوست دارم تمام شبکههای تلویزیونی در روز حداقل یک برنامهی مناسب سازی شده چه به صورت درج زیرنویس و چه به صورت استفاده از رابط ناشنوایان در گوشه تصویر برای ناشنوایان داشته باشند که البته خوشبختانه هم در بخش خبری شبکه دو و هم در شبکه خبر این دسترسی قرار داده شده است. اما متاسفانه تعدادی از سریالهایی که بارها از تلویزین پخش شده هیچگاه زیرنویس نداشته اند که امیدوارم روزی این برنامهها با زیرنویس پخش شوند. در مناسبتهای گوناگونی مانند عید نوروز، ماه مبارک رمضان، شب یلدا یا دههی مبارک فجر که شبکههای مختلف فیلمها و سریالهای مناسبتی پخش میکنند واقعا حیف است که ناشنوایان هیچ بهرهای نداشته باشند و نتوانند مثلا در تعطیلات عید با سریالهای تلویزیونی خود را سرگرمکنند. به خصوص در شرایط کنونی که به خاطر شرایط کرونا توصیههای اکیدی برای ماندن مردم در خانهها صورت میگیرد. تصور میکنم این حس خوبی خواهد بود که ناشنوایان هم بتوانند درکنار خانواده هایشان به تماشای فیلمها و سریالها یا برنامههای سرگرم کننده تلویزیونی بنشینند. البته الان بعضی از شبکهها برنامههایی با مترجم ناشنوا دارند که هنوز خیلی جا برای این کار وجود دارد.
در کنار نیاز رسانهای ناشنوایان خواسته دیگری هم هست که آرزوی این روزهای سیمرغ شده: دومین آرزوی من این است که سازمانها و نهادهایی مثل شهرداری، نیروی انتظامی و پلیس، بیمارستانها، بانکها و مراکز مهمی که ناشنوایان در آنجا رفت و آمد میکنند یک نیروی مسلط به زبان اشاره داشته باشند تا بتوانند این عزیزان را راهنمایی کنند.
از این رابط ناشنوایان رسانه ملی، در مورد شرایط شغلی ناشنوایان که میپرسیم از محدودیت هایشان میگوید و از استعداد شگفت آورشان: ناشنوایان عزیز ما برای اشتغال خودشان مشکلات زیادی دارند و متاسفانه بعضی از صاحبان مشاغل فکر میکنند، چون شخص ناشنوا یا کم شنواست ممکن است توانایی انجام کاری را نداشته باشد، اما این به هیچ وجه، به هیچ وجه، به هیچ وجه درست نیست. قدرت باورنکردنی و هوش فوق العادهی ناشنوایان در مشاغل مختلف ستودنی است. باید به آنها میدان داد تا خودشان را نشان بدهند و مطمئنم در نهایت شاهد نتایج عالی و باور نکردنی از این نیروها خواهیم بود.
شاید این پرسش خیلیها باشد که آیا زبان اشاره در همه دنیا یکسان است. نظر سیمرغ هم همین است: این سوال رو خیلیها از من میپرسند. خیر. همانطور که هر کشوری زبان خاص خودش را دارد که از بقیه کشورها مجزا و متفاوت است، زبان اشارهی هر کشوری هم با بقیه کشورها متفاوت است. البته یک زبان اشاره بین المللی هم هست که در فدراسیون جهانی ناشنوایان از این زبان استفاده میشود.
میپرسیم آیا ممکن است ناشنوایان در نقاط مختلف جهان اشارههای مشترکی داشته باشند؟ پاسخ میدهد: بله حدود ۵درصد یا شاید کمتر، از اشاراتی که استفاده میشود در همه جا برابر است. مثل اشاره خانه، خوابیدن، تلفن، اشاره کشورها و یا همین اشاره ویروس کرونا.
انتهای پیام/
منبع خبر "
خبرگزاری میزان" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد.
(ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.