به گزارش اقتصاد آنلاین، این روزها در فضای مجازی برنامه و توصیه های متفاوتی از سوی روانشناسان در دسترس قرار گرفته که ما را با دنیای جدیدی از درک مسائل روانشناختی در خصوص روابطمان و سایر مسائل آشنا کرده است. از این رو می توان گفت فضای مجازی و رسانه ها به ما کمک زیادی کرده اند اما همچنان وقتی می خواهیم درباره مسائل کلان و درد آور با عزیزانمان همدردی کنیم کمی گیج می شویم و راه را از بیراهه تشخیص نمی دهیم.
احتمالا برای همه ما اتفاق افتاده که یکی از دوستان یا عزیزانمان پیش ما بیایند و بگویند که قصد جدایی و طلاق از همسر خود را دارند. در این زمان قطعا دلیل را از انها جویا می شویم اما گاهی دلیل و میزان رنجش آنها ما را قانع نمی کند و نمی توانیم حس همدردی خود را با آنها نشان دهید. در این مواقع احتمال دارد مقابل دوستمان جبهه بگیریم و تصمیم او را کاملا اشتباه بدانیم یا راه درست همدردی را تشخیص ندهیم.
به هرحال گاهی واقعیت کمتر واضح است. در زندگی واقعی، سخت است که بدانید وقتی قلب دوستتان شکسته است، باید چه بگویید تا به او کمک کند. این ممکن است اولین باری باشد که میبینید یکی از عزیزان شما از نظر عاطفی بسیار ضعیف شده است. حتی اگر به هر دلیلی نتوانستید او را درک کنید، به عنوان یک دوست، ضروری است که در کنارش باشید. یا در صورت نیاز، کمی به او فضا بدهید. چگونه می دانید برای کمک به او و همدردی چه کاری انجام دهید؟
در اینجا 8 راه برای کمک به یک دوست برای رفتن راه جدایی و طلاق شما آورده شده است تا مسیر را درست انتخاب کنید:
هر رابطه ای متفاوت است - یعنی هر جدایی و طلاقی نیز همینطور است. در حالی که می توانید کاملاً آنچه را که در طول طلاق خود برای شما مفید بوده به نشانه همدردی با دوستتان به اشتراک بگذارید ، مهم است که فرض نکنید همان موضوع برای دوست شما نیز صادق است.
به طور خلاصه، مفیدترین کاری که می توانید بلافاصله انجام دهید این است که بپرسید در راه جدایی و طلاق تو چه کمکی از دست من برمی آید؟
اگر مطمئن نیستید چطور باید این پرسش را مطرح کنید، یکی از این عبارت ها را برای طرح پرسش انتخاب کنید:
گاهی اوقات برای همدردی، بهترین چیز در لحظه، ممکن است این باشد که پیشنهاد را باز بگذارید. یعنی، حتی اگر دوست شما در حال حاضر ایدهای نداشت که به چه کمکی نیاز دارد، بداند هر زمان دیگری به سمتتان آمد آغوش شما برای کمک و همدردی با او باز است.

وزن عاطفی جدایی می تواند همه جانبه باشد. علاوه بر یادآوری و سنجیدن «چه میشد»، اغلب شبها بیخوابی وجود دارد و مجبور می شویم با اعضای خانواده، دوستان و همکاران درد و دل کنیم.
در تمام این اتفاقات ناخوشایند ، یکی دو مورد وجود دارد که تا جایی که خیالتان راحت شود، میتوانید به این روشها وارد عمل شوید تمایل دوست خود را برای همدردی بیشتر کنید:
با انجام این کارها، دوست دلشکسته شما می تواند انرژی خود را به سمت بهبود هدایت کند و شما نیز اندکی به ایجاد حس همدردی نزدیک شده اید.
حال اگر مطمئن نیستید دوست شما در حال حاضر به چه چیزی نیاز دارد همیشه می توانید پیشنهاد دهید که در آخر هفته با آنها باشید و با دوست خود همدردی کنید.
به طور معمول حدود سه ماه طول می کشد تا پس از جدایی و طلاق، بهبودی حاصل شود . بنابراین وقتی دوست شما آماده است، او را تشویق کنید تا هر اتفاق مثبت و رشدی را که احساس میکند در آغوش بکشد و بتواند به روشی سالم پیش برود .
در واقع، هنگامی که از دل شکستگی خارج شدند، حس همدردی خود را تقویت کرده و به آنها یادآوری کنید که فرصتی عالی برای شروع تازه دارند. دوست خود را تشویق کنید تا یک مسیر تأثیرگذار خودسازی را دنبال کند، مانند:
با توجه به تمام عشقی که به دوستتان میدهید، حتماً مقداری هم برای خود انرژی بگذارید! در راه همدردی و برای پیشگیری از آنکه خودتان آسیب نبینید محدودیت هایی را برای خود به وجود آورید، مانند:
برخی از جملاتی که برای تسلی دادن وجود دارد، می تواند بی اعتبار و اذیت کننده باشند و احساسات دوست شما را به حداقل برسانند.
از بی اهمیت جلوه دادن و به کار بردن جملاتی مانند "خوب است که مدت زیادی با هم نبودید" یا حتی اظهارات شوخی مانند "به هر حال تو از او خیلی سرتری" خودداری کنید.شاید شما با قصد ایجاد حس همدردی چنین جملاتی بگویید اما دوست شما ممکن است با توجه به صدمه شدیدی که دیده، حس بی اهمیت بودن دریافت کند.
در عوض، اجازه دهید آنها احساس خود را به اشتراک بگذارند و سپس آن را تأیید کنید. برای تنظیم لحن بدون قضاوت، از سوالات باز و عبارات اکتشافی استفاده کنید، مانند:
حتی اگر پنهانی احساس می کنید دوستتان بیش از حد واکنش نشان می دهد، به یاد داشته باشید که هر کس غم از دست دادن یک رابطه را به روش های مختلف تجربه می کند و همه واکنش های احساسی معتبر هستند.
به عنوان یک شخص ثالث، ممکن است برای شما آسان باشد که پتانسیل فرصت رشد را برای او ببینید. اما دوست شما ممکن است آماده نباشد بدون شریک زندگی سابق خود به آینده فکر کند.
تاکید بر مواردی مانند "تو که الان مجردی!" یا "بالاخره می تونی با شخص بهتری آشنا بشی!" نه تنها احساس آسیب دیدگی دوستتان را تشدید می کند، بلکه نشان می دهد که شما با او همدردی نمی کنید.
دوست شما در نهایت از سوگواری برای از دست دادن یک شخص در زندگی خود خارج می شود. تا زمانی که آنها به این نقطه برسند، اعتبار بخشیدن به احساسات آنها بسیار مفیدتر از سرعت بخشیدن به آنان است و مسیر درست همدردی باید اینگونه طی شود.
توجه داشته باشید که اگر چند ماه گذشته است و شما نگران احوالات دوست خود هستید، بهتر است به او پیشنهاد دهید که به یک درمانگر مراجعه کند. بسیاری از درمانگران در حمایت از مراجعانی که در حال گذراندن مراحل اصلی زندگی هستند ، تخصص دارند.
جدایی زمانی برای پردازش و پرورش مثبت اندیشی است. بدگویی به ندرت مولد احساسات خوب است و راه مفیدی برای همدردی به شما نمی رود.
حتی اگر به خاطر هر اتفاقی که افتاده از دست همسر سابق دوست خود عصبانی هستید یا در ابتدا نیز به او اعتماد نداشته بودید ، عاقلانه تر خواهد بود که نظرات خود را تا زمانی که همه چیز حل نشده برای خود نگه دارید. اظهار نظر منفی فقط باعث می شود که دوست شما حس کند نمی تواند احساسات خود را در مورد شخص سابقی که در زندگی اش حضور داشته ابراز کند.
در حالی که به طور متوسط سه ماه طول می کشد تا فروپاشی احساسی التیام یابد ، بهبودی برای هر کس متفاوت به نظر است و بسته به تجربیات گذشته و موقعیت منحصر به فرد رابطه آنها، می تواند بیشتر طول بکشد یا تأثیرات دیگری روی افراد بگذارد.از این رو بهتر است بدانید همدردی شما به تنهایی نمی تواند کمک حال دوست آسیب دیده تان باشد.
اگر دوست شما می تواند از پشتیبانی حرفه ای و یک روان درمانگر استفاده کند، به او کمک کنید تا یک درمانگر پیدا کند. یک درمانگر فضای خنثی و امنی را برای صحبت عمیق در مورد جدایی بدون خطر قضاوت یا فشار برای "رفع آن" فراهم می کند.
چه دوست شما بعد از جدایی روی زمین گریه کند چه در هنگام صبحانه کمی آرام تر از حد معمول باشد، روشی که شما در روند بهبودی به او نشان داده اید بسیار تاثیر گذار است و مهمتر از همه، به یاد داشته باشید که حمایت و همدردی شما می تواند منبع مثبتی در یک دوره غم انگیز زندگی آنها باشد.