نمی‌خواهم زوال تمدن غرب را ببینم

دنیای اقتصاد دوشنبه 13 شهریور 1402 - 00:07
من فردی غربی‌ام، در آینده غرب سهم دارم، به تمدن مغرب زمین ارج می‌نهم و نمی‌خواهم زوال آن را ببینم در ثانی همواره سخت ضد امپریالیست و هوادار ستمدیدگان بوده‌ام. همیشه دلم خواسته است از سیطره غرب بر سایر جهان کاسته شود تا حالت تساوی با دیگر تمدن‌های امروزی برقرار شود. به‌عنوان مثال، من کاملا موافق اقدام حکومت کارگری در استقلال دادن به هندوستان و پاکستان و سیلان در ۱۹۴۷ بودم؛ اما این به معنای آرزو کردن نابودی غرب نیست. بارها نوشته‌ام که غرب از لحاظ تعداد در اقلیت است و از آنجا که برتری تکنولوژی از میان می‌رود

7 copy

 - چون مردم دیگر هم، به مرور اختراعات غرب را می‌آموزند- پس بسیار اهمیت دارد و به سود غرب است که به قدرت نچسبیم و تا فرصت هست و ما را برنینداخته‌اند و رابطه وارونه نشده است از خر شیطان پیاده شویم و همپای دیگران راه بپیماییم؛ اما این ضدیت با غرب نیست؛ هوادارای، غرب آرزوی صیانت تمدن غرب در میان شماری از تمدن‌های گوناگون دیگر است. غربی‌ها به تازگی گمان برده‌اند که تاریخ بشر همه به غرب امروزین می‌انجامد و این بازتابی است از سه قرن تسلط آنان بر بقیه جهان. به اعتقاد من این دید غرب‌مدار از تاریخ، خیالی است خام که حقیقت را مشتبه و منحرف و در نتیجه نامفهوم می‌سازد.

من در پیشگویی راجع به تمدن‌های زنده همواره سخت محتاط بوده‌ام؛ چون می‌دانم در میانه داستانم. همیشه حرفم این بوده است که قواعد و الگوهایی در تاریخ گذشته دیده می‌شود

- و قبول دارم که این حرف بسیار جدل‌انگیز است-  ولی معتقدم بر الگوهای جاری و آتی نمی‌توان تکیه کرد و از پیش گفت که مثلا غرب سقوط می‌کند یا نمی‌کند یا فلان چیز اتفاق می‌افتد یا نه این کار را نمی‌توان کرد؛ چون به نظر من امور بشر واجد عنصری پیشگویی‌ناپذیر یعنی اراده آزاد است.  به این دلایل حمله تره‌وُر

- روپر به من در این زمینه با آنچه من گفته و کرده‌ام جور درنمی‌آید و باید بیفزایم که هیچ‌کس حتی خود تره‌وُر- روپر کاملا وارسته و بی‌طرف نیست. ما همه بازیگران نمایش‌نامه‌ای هستیم که تماشا می‌کنیم. شاید بشر بتواند در بررسی اتم‌ها و الکترون‌ها صرفا تماشاگر باشد من در این‌باره هم مطمئن نیستم؛ ولی مسلما قادر نیست در مطالعه رفتار انسان‌های دیگر تماشاگر صرف باقی بماند؛ حتی آنجا که مطالعه انسان ماقبل تاریخ در کار است.  ما در حین تماشا شرکت‌کننده نیز هستیم؛ چون همه جزو جامعه بشر و سهیم در سرنوشت بشریم و بنابراین درگیریم. تصور اینکه مورخ می‌تواند از چنگ این درگیری بگریزد به عقیده من پنداری باطل است؛ هر که گریخت خود را برای مطالعه امور بشر در حقیقت عقیم کرده است؛ زیرا وقتی گفتی این رشته تحقیق را کنار می‌گذارم چون ذهنی است و آن یکی را چون سیاسی یا مستلزم پیشگویی است، آخر سر به این نتیجه می‌رسی که مطالعه امور بشر را کنار بگذاری و با خود بگویی من اصلا نمی‌توانم امور بشر را مطالعه کنم، باید فیزیکدان یا ریاضیدان بشوم. این ره‌آورد کمیت‌یابی است. توفیق در کمیت‌یابی در پاره‌ای از جنبه‌های فعالیت انسانی رابطه معکوس دارد با اهمیت انسانی آن فعالیت به‌ویژه این مطلب را در جدول‌های دلفریب کتا بهای سوروکین به خوبی می‌توان دید؛ هر چه اهمیت جدول کمتر، موفقیت نویسنده بیشتر.

منبع: مورخ و تاریخ، آرنولد توین‌بی

ترجمه حسن کامشاد، انتشارات خوارزمی، 1370

 

منبع خبر "دنیای اقتصاد" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.