این قسمت ما را به گذشته میبرد، زمانی که باب اسفنجی برای اولین بار تصمیم میگیرد در رستوران خرچنگی کار کند. او با شور و شوق فراوان و یک لباس رسمی نامتعارف به رستوران میرود، اما اختاپوس و آقای خرچنگ اصلاً مطمئن نیستند که این اسفنج پرانرژی مناسب این کار باشد. برای اینکه از شر او خلاص شوند، آقای خرچنگ یک مأموریت غیرممکن برایش تعیین میکند: پیدا کردن "کفگیر جادویی"! باب اسفنجی با خوشحالی این چالش را میپذیرد و سفری پر از ماجراهای خندهدار آغاز میشود. اما آیا او موفق خواهد شد و اولین شغل زندگیاش را به دست میآورد؟