«آزمون های کنکور و آزمون‌های ارزیابی مهارت‌های تفکر آکسفورد» به همراه پاسخ آنها

عصر ایران سه شنبه 16 اردیبهشت 1404 - 17:16
کتاب «مجموعه سؤالات تفکر انتقادی» دربردارندهٔ آزمون‌های کنکور سال‌های ۹۷، ۹۸، ۹۹ و آزمون‌های ارزیابی مهارت‌های تفکر آکسفورد به همراه پاسخ آنها است که این مهارت را در معرض سنجش می‌گذارد تا خوانندگان بتوانند با محک توانایی‌های خود در این زمینه گام در راه پیشرفت و تعالی گذارند.

عصر ایران؛ جواد لگزیان -  آن هنگام که ناهنر، زندگی بینوایان را دستمایه هجوهای بی‌مایه می‌کند تا برای لودگان ویلاهای هزار متری و ماشینهای میلیاردی بسازد، مطالعه کتابی چون «مبانی هنر» تسکینی بی‌نظیر و امری ضروری است تا شمع فضیلت را در رویارویی با ظلمت کاسبکاران روشن نگه دارد و از هنر راستینی سخن بگوید که از آگاهی آمده است، نه از نادانی.

رابین ‌جورج کالینگوود (۲۲ فوریهٔ ۱۸۸۹–۹ ژانویهٔ ۱۹۴۳) فیلسوف، مورخ، و باستان‌شناس انگلیسی در کتاب  «مبانی هنر»  می‌کوشد با تعریف هنر تمایز آن را از ناهنر تشریح و با طرح بحثهایی درباره حقيقت، هنر و جامعه، کارکرد هنر حقیقی به عنوان فعالیتی محض را تبیین کند.

درباره کتاب «مبانی هنر»

علیه ناهنر

«مبانی هنر»

در پاره‌ی اول کتاب، رابین ‌جورج کالینگوود هنر را از فن مجزا می‌کند و به چیزهایی می‌پردازد که ما اغلب نام هنر بر آن می‌نهیم اما در نظر کالینگوود آن‌ها را باید از شمول واژه‌ی هنر خارج کرد، ازجمله سرگرمی و جادو. کالینگوود این دو را شبه‌هنر می‌نامد از این ‌حیث که هردو برانگیزاننده‌ی عواطف‌اند؛ هرچند در اولی عواطف تخلیه می‌شوند تا مبادا تزاحمی برای زندگی عملی ایجاد کنند؛ درحالی‌که در دومی عواطف هدایت و به سوی زندگی عملی سوق داده می‌شوند. 

در پاره‌ی دوم کالینگوود به واکاوی مقوله‌ی احساس، عواطف، تخیل، تجربه، توجه، آگاهی، تفکر و سپس ریشه‌های بیانگری و زبان می‌پردازد. سپس نتیجه می‌گیرد که هنر چیزی است یافت‌شدنی در ذهن هنرمندی که می‌خواهد عواطف خاصی را کشف (یا خودآگاه) و بیان کند (نه اینکه فقط برانگیزاند). به این تعبیر، زبان برآمده از میل به بیانگری است و هنر زبانی است برای بیانگری.

 پاره‌ی اول و دوم کتاب درواقع در حکم شالوده‌ای است برای پاره‌ی سوم که در آن کالینگود به شکلی مبسوط و مستدل به «نظریه‌ی هنر» خود می‌پردازد؛ و در پرتو این نظریه هنر راستین را از آنچه به‌غلط هنر نامیده می‌شود، و هنر خوب را از هنر بد تفکیک می‌کند. «هنر و حقیقت» و «هنرمند و جامعه» نیز از سرفصل‌های اصلی در پاره‌ی سوم کتاب‌اند.

 حسن ختام کتاب نیز شرحی است مختصر از شعر بلند سرزمین هرز اثر تی‌. اس. الیوت که در نظر کالینگوود نمونه‌‌ای از «هنر خوب» است.

از نگاه رابین ‌جورج کالینگوود، تجربه‏ زیبایی‏‏ شناختی، یا فعالیت هنری، تجربه‏ بیان عواطف انسان است؛ و چیزی که آن‏ها را بیان می‏کند، به‌طور کلی فعالیت تخیلی است که یا هنر نامیده می‏شود یا زبان. این هنر راستین است... همچنین اثر هنری، یک شیء جسمانی یا ملموس نیست بلکه فعالیتی از هنرمند است؛ آن هم نه فعالیتی از بدن یا طبیعت حسی او، بلکه فعالیتی از آگاهی او... و در نهایت فعالیت زیبایی‏‏ شناختی عبارت است از فعالیت اندیشیدن به صورت آگاهی؛ تبدیل تجربه ‏‏ای که قطع‌نظر از چنین تبدیلی حسی است به تخیل. این فعالیت، فعالیتی جمعی است که نه به هیچ انسان منفردی بلکه به یک جامعه تعلق دارد....

 کالینگوود تاکید دارد، شناخت خویش بنیان تمام زندگی است که در ورای سطح صرفاً روانی تجربه ایجاد می‏شود و بسط می‏یابد. اگر آگاهی کارش را به نحوی موفقیت ‏آمیز انجام ندهد، حقایقی که به عقل عرضه می‏ کند (که تنها چیزهایی هستند که عقل ساختار تفکرش را بر آن‏ها بنا می‏ کند) از همان آغاز نادرست خواهند بود. 

یک آگاهی راستین بنیانی محکم را برای عقل فراهم می‏کند تا بنایش را بر آن استوار سازد، اما یک آگاهی تحریف‏شده عقل را وامی‌‏دارد که بنایش را روی ماسه‏ روان بسازد. مادام که آگاهی تحریف‏ شده باشد، حقیقت نیز به‌‏کلی مسموم خواهد بود. 

عقل نمی‌‏تواند هیچ‌چیز را به نحوی استوار بنا کند. آرمان‏ های اخلاقی قلعه‌‏هایی پادرهوا خواهند بود. نظام‌‏های سیاسی و اقتصادی به تارهای عنکبوت می‏ مانند. حتی سلامت عقل و سلامت جسمانی نیز دیگر تضمین ‏شده نیستند و تحریف آگاهی همان هنر بد است.

کالینگوود خاطرنشان می‌کند، حیات یک جامعه وابسته است به تعامل صادقانه میان اشخاص، و حفاظت از این صداقت فقط بر عهده‌ طبق‏ ای یا بخشی از جامعه نیست بلکه بر عهده‏ همگان است، بنابراین تلاش برای بیان عواطف، تلاش برای رفع تحریف از آگاهی، تلاشی است که نه‌فقط بر متخصصان بلکه بر هرکس که زبان را به کار می‏گیرد، هر زمان که به کار می‏گیرد، فرض است. 

هر سخنی که هر یک از ما می ‏گوید یا هر حرکتی که می‏کند اثری هنری است. برای هر یک از ما مهم است که سازنده‏ این آثار، هرقدر هم که دیگران را فریب دهد، خودش را فریب ندهد. اگر او در این امر خود را فریب دهد، بذری را کاشته که درختی از آن برمی‏آید که میوه‏اش انواع شرارت‏ ها و بیماری‏ های روانی و بلاهت و حماقت و جنون است. 

هنر بد، آگاهی تحریف ‏شده، به‌‏راستی منشأ شر است. 

 کالینگوود با ستایش از شعر سرزمین هرز اثر تی. اس. الیوت، آن را تصویری از زوال تمدن می‌داند که به‏ تدریج آشکارتر می‏شود: نخست توانگران، مردی دل‏‏ مُرده و معشوقه‏ دل‏‏ مُرده‏‏ اش، که اطرافشان را همه‏‏ گونه اسباب تجمل و کسب کمالات پر کرده اما در دل‏هایشان هیچ چیز حتی شهوت نیز نیست؛ هیچ مگر اعصابی بی‏‏ قرار و بی‏‏ حوصلگی از ملال.

 سپس میخانه ‏ای در شب. فقرا نیز قلبشان تهی است: تهمت متقابل بی‏‏ عاری، آرزوی بیهوده برای لحظه ‏ای حال خوش، جوانیِ بی‏‏حاصل، و صدایی هولناک و ناشناس که هرازگاه وراجی ‏‏ها را با هشداری قطع می‏کند که «لطفاً عجله کنید، وقت رفتن است».

زمان برای همه‏ این چیزها رو به پایان است؛ ارابه‏ بالدار زمان، گور همان جای خوب و دنج، و شب ‏‏به‏ خیرِ افلیای مجنون که رودخانه منتظر اوست. و سپس خودِ رودخانه، با خاطراتش از عشق‏بازی ‏‏های بی‏‏روح تابستانی، اغواگری‏‏ های پوچ و بدون شور و هیجان، عاشقی که به سبب خودبینی ‏‏اش از بی ‏‏علاقگی استقبال می‏کند، معشوقی که عادت کرده هیچ توقعی نداشته باشد؛ در تقابل با خاطراتی از شکوه و جلالی که زمانی سر کریستوفر ورن پدید آورد، نمایش‏‏ های با شکوه الیزابتی، و آگوستین که شهوت برایش واقعی بود و چیزی که ارزش جنگیدن داشت...

شعر جهانی را به تصویر می‏کشد که در آن آب جاری خوشگواری که به‏تنهایی همه‏ی فعالیت‏‏های بشری را بارور می‏سازد، خشکیده است. از هیجاناتی که زمانی چنان با شدت و قدرت جریان داشتند که بیم آن می‏رفت که احتیاط و دوراندیشی بشر را تباه سازند، فردیت او را نابود کنند، کشتی‏‏ های کوچک بشریت را به گل بنشانند، حال چیزی به‏ جای نمانده است. هیچ‏‏کس بخشش نمی ‏‏کند؛ هیچ‏‏کس بر سر همدلی خود را به مخاطره نمی ‏‏افکند؛ از دست کسی هم کاری برای جلوگیری برنمی ‏‏آید. ما در خودمان محبوس شده ‏‏ایم، در یک خودخواهی بی جنبش متوقف مانده ‏‏ایم. تنها عاطفه ‏ای که برای‏‏مان مانده است هراس است: هراس از خود عاطفه، هراس از مرگ با غرق شدن در آن، هراس در مشتی خاک. 

به عقيده کالینگوود برای خوانندگانی که دنبال سرگرمی یا جادو نیستند بلکه شعر می‏ خواهند، و می‏ خواهند بدانند که شعر اگر هیچ‌یک از این‏ها نباشد، چه می‏ تواند باشد، سرزمین هرز پاسخی شایسته ارائه می‏کند: و با اندیشیدن به آن شاید ما بتوانیم به ویژگی دیگری که هنر باید داشته باشد پی ببریم، اینکه باید هم ارزش سرگرم‏‏ کنندگی و هم ارزش جادویی را فروگذارد و موضوعش را از خود مخاطبانش استخراج کند... 

وظیفه‏ هنرمند در مقام هنرمند این است که سخن بگوید، و هرچه در دل دارد بیرون بریزد. ولی آنچه او باید بیان کند، آن‏گونه که نظریه  فردباورانه  هنر می‏ خواهد ما تصور کنیم، رازهای خود او نیست. رازهایی که او در مقام سخنگوی جامعه‏‏ اش باید بیان کند رازهای آن‏هاست. 

دلیل نیاز آن‏ها به او این است که هیچ جامعه ‏ای به‌طور کلی قلبش را نمی‏‏شناسد، و بر اثر ناکامی در این شناخت درمورد موضوعی که غفلت از آن مرگ ‏آور است، خود را فریب می‏دهد. برای آفاتی که از این غفلت ناشی می‏شود شاعر هیچ راه چاره‏ ای پیشنهاد نمی ‏‏کند، چرا که پیش‏تر چاره ‏ای را پیشکش کرده است: چاره خود شعر است. هنر داروی جامعه برای بدترین بیماری ذهن یعنی تحریف آگاهی است.

کتاب «مبانی هنر» نوشته‌ی «رابین ‌جورج کالینگوود» با ترجمه مرتضی نادری‌دره‌شوری را در۴۰۷ صفحه و با قیمت ۳۰۰۰۰۰ تومان انتشارات اختران رهسپار بازار کتاب کرده است.

درباره کتاب «مجموعه سؤالات تفکر انتقادی»

به سوی مهارت در تفکر انتقادی

تفکر انتقادی

تفکر انتقادی با تعریف تامل‌برانگیز و شایسته ریچارد پل که آن را اندیشیدن درباره‌ی فرایند تفکر حین فکر کردن، به منظور بهبود و ارتقای تفکر می‌داند، تنها یک دغدغه خاطر دانشگاهی نیست بلکه مسیری برای یک زندگی بهتر است.

تفکر انتقادی هنگامی که با مسائل روزمره سروکار داریم به کار می‌آید: اینکه چطور بهتر مطالعه کنیم، یا وقتی در فرودگاه معطل می‌شویم چه کار کنیم، یا چه جور لباسی بخریم. همه‌ی این‌ها یعنی فکر کردن درباره‌ی نحوه‌ی دستیابی به هدفی که می‌خواهیم؛ یعنی موثق‌ترین نوع چاره‌جویی و مسئله‌گشایی‌. این سطح از تفکر که به تصمیمات روزمره‌ی ما مربوط می‌شود یکی از سطوح مهم تفکر نقاد به شمار می‌رود. 

پرورش مهارت‌های تفکر انتقادی به شما کمک می‌کند، راه‌ها و گزینه‌هایی را که پیش رو دارید تصور کنید، مفروضات قدیمی را که ممکن است داشته باشید شناسایی کنید و دور بیندازید، و برخی از پیامدهای مثبت یا منفی تصمیماتی را که خودتان می‌گیرید یا دیگران می‌گیرند پیش‌بینی کنید. همچنین به شما کمک می‌کند بر اهداف خود تمرکز کنید و روش‌های مؤثرتری برای دستیابی به این اهداف بیابید. 

یادگیری تفکر انتقادی همچنین به افراد کمک می‌کند، مسائل جدی‌تر زندگی را حل کنند. آن‌ها را نه کاملاً، اما تا حد زیادی از قید عادت‌های فکری رها می‌سازد. تفکر نقاد راهکارهای جدیدی را پیش افراد می‌گذارد که باعث می‌شود احساس رضایت بیش‌تری داشته باشند، راهکارهایی که پیش از آن شاید هرگز به ذهنشان خطور نکرده باشد: یافتن شریک زندگی یا شغل جدید؛ تلفیق دانش عمیق نهفته در دروس با شیوه‌ی تفکر درباره‌ی زندگی؛ دستیابی به نگرش معقول درباره‌ی خود، دیگران، ارزش‌های شخصی و هر چه زندگی را برای شما ارزشمند می‌سازد ـ همه‌ی این‌ها با رویکرد متفکرانه غنی‌تر و قابل‌دسترس‌تر می‌شوند.

تفکر انتقادی کاملاً پرورش‌یافته شامل سه بخش می‌شود. نخست، پرسیدن. تفکر نقاد متضمن پرسشگری است؛ یعنی مطرح کردن پرسش‌های لازم، پرسش‌های مهمی که به اصل موضوع می‌پردازند. تفکر نقاد متضمن توجه به وجود پرسش‌هایی است که باید مطرح شود. 

دوم، تفکر انتقادی متضمن تلاش برای یافتن پاسخ به این پرسش‌ها از طریق بررسی استدلالی است. پاسخ‌دهی استدلالی به سؤالات با دیگر روش‌های پاسخ‌دهی تفاوت دارد، مشخصاً با ارائه‌ی پاسخی که همواره آن را بدیهی فرض کرده اما هیچ‌وقت درباره‌ی آن فکر نکرده‌ایم؛ پاسخ‌دهی بر اساس مقایسه با سایر موارد (این قضیه مرا یاد... می‌اندازد) یا بر اساس عقایدی که طبق آن بزرگ شده‌ایم؛ یا پاسخ‌دهی بر اساس ویژگی‌های شخصیتی. همین‌طور با گفتن اولین پاسخی که به ذهنمان می‌رسد و سپس با تمام قدرت از آن دفاع کردن. 

سوم، تفکر انتقادی متضمن پذیرفتن نتایج استدلال است. تفکر نقاد با پرداختن به سایر فعالیت‌های ذهنی تفاوت دارد. هنگامی که ما به صورت نقادانه به مسئله‌ای می‌اندیشیم، نتایج را درونی‌سازی می‌کنیم. استدلال ما فقط کلامی نیست، بلکه نتایج را باور داریم چون بیش‌ترین تلاش خود را برای بررسی موضوع انجام داده‌ایم و می‌دانیم که بررسی مستدل مسائل بهترین راه برای یافتن پاسخ‌های معتبر است. وانگهی، هنگامی که به طور نقادانه درباره‌ی کاری بیندیشیم، نتیجه‌ی آن نه فقط باور و عقیده بلکه عمل است: معمولاً کاری را می‌کنیم که آن را از همه معقول‌تر برآورد کرده‌ایم، مگر آنکه اتفاقی پیش‌بینی‌نشده رخ دهد.

کتاب «مجموعه سؤالات تفکر انتقادی» دربردارندهٔ آزمون‌های کنکور سال‌های ۹۷، ۹۸، ۹۹ و آزمون‌های ارزیابی مهارت‌های تفکر آکسفورد به همراه پاسخ آنها است که این مهارت را در معرض سنجش می‌گذارد تا خوانندگان بتوانند با محک توانایی‌های خود در این زمینه گام در راه پیشرفت و تعالی گذارند.

-هر کدام ‌از سؤالات با دقت طراحی شده و خواننده را ضمن آشنایی با ظرافت اندیشیدن با فرایند تفکر انتقادی همراه می‌سازد. بیایید اولین سوال کنکور تفکر انتقادی را با هم پاسخ دهیم و حرکت به سوی مهارت در تفکر انتقادی را با هم آغاز کنیم.

1. در جامعه‌ی مدرن بسیاری از مردم در معرض افسردگی هستند. این بیماری را می‌توان با داروهایی مانند فلوکستین که تعادل شیمیایی مغز را تغییر می‌دهند، درمان کرد. با این حال فرد می‌تواند تحت روان‌درمانی هم قرار گیرد که شامل صحبت کردن درباره‌ی مشکلات با فردی آموزش‌دیده و همدل است که کمک می‌کند چارچوب ذهن بیمار مثبت‌تر شود. بنابراین افراد افسرده که ایده‌ی تغییر شیمی مغز خود را نمی‌پذیرند بهتر است روان‌درمانی را انتخاب کند. 

کدام‌یک از موارد زیر یک پیش‌فرض پشت استدلال بالا است؟

الف) اگر مشاور آموزش‌دیده و همدل باشد روان‌درمانی در درمان افسردگی مؤثرتر از دارو است. 

ب) روان‌درمانی تعادل شیمیایی مغز فرد را تغییر نمی‌دهد.

ج) روان‌درمانی نمی‌تواند با درمان دارویی همراه باشد.

د) افسردگی ناشی از سرعت زندگی مدرن است.

«مجموعه سؤالات تفکر انتقادی: آزمون‌های کنکور سال‌های ۹۷، ۹۸، ۹۹ و آزمون‌های ارزیابی مهارت‌های تفکر آکسفورد» گردآوری و ترجمه یاسر خوشنویس را در  ۱۲۸ صفحه و با قیمت ۱۴۰۰۰۰ تومان انتشارات اختران رهسپار بازار کتاب کرده است.

منبع خبر "عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.